6نیازهای کارآفرینان
مشاهده آمار و ارقام موجود، اهمیت فوق العاده کارآفرینی در سطح جهان را می نمایاند، اما متاسفانه اولا در ایران مقوله کار آفرینی چندان شناخته شده نیست و ثانیا موانع موجود برسرراه کارآفرینان، چنان زیاد و دست و پاگیر است که غالبا به خسته شدن و کناره گیری افراد کارآفرین از کارهای نوآورانه آن ها می انجامد.
مقیمی (1382) در گزارشی که در گاهنامه مرکز مطالعات سازمان سنجش اموزش کشور در مورد طرح "توسعه کارآفرینی در دانشگاههای کشور" (کاراد) که از سال 1379 در 13 دانشگاه کشور شروع شده است و هدف آن نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی و مفاهمی مرتبط با کارآفرینی در دانشگاه و انجام فعالیتهای لازم در این زمینه در دستور کار خود قرار داده، ارایه کرده است، خاطر نشان می سازد به علت روشن نبودن مقوله کار آفرینی برای مسئولان دانشگاهها، اهداف طرح تحقق نیافته، اکثر دانشگاههای مجری ، اعتبارهای تخصیص داده شده به این امر را صرف اجرای برنامه های پیش بینی شده نکرده اند.
در ارتباط با موانع موجود بر سرراه کار آفرینان نیز دکتر مصلح شیرازی (1381 ) در گزارش زیر عنوان " بررسی مشکلات و موانع اداری سرمایه گذاری در طرحهای صنعتی و کارآفرینانه " خاطر نشان می سازد که کارافرنیان صنعتی با 56 مانع و یا به تعبیر دقیق تر با 63 مانع اداری مواجهند که برای موفقیت در کارشان، باید آنها را پشت سربگذارند.
در تحقیقی با عنوان " چالشهای اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهها " به منظور بحث و بررسی پیرامون چالشها و فرصتهای نظام آموزش عالی در تامین نیازهای مهارتی نیروی انسانی مورد نیاز بازار کار، عوامل موثر به دو گروه درونی و بیرونی تقسیم می شوند و سپس تشریح جزئیات هر گروه صورت می گیرد.
به منظور شناخت برخی موانع قانونی رشد کارآفرینی در صنایع کوچک ایران که به واسطه حق انحصاری دولت در وضع قوانین ومقررات ایجاد شده است، پنج زمینه به عنوان مهمترین زمینههای دخالت دولت مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از: فرآیند اخذ جواز تاسیس، فرآیند دریافت اعتبار مالی، صادرات و واردات، مالیات و عوارض، قانون کار.
این فصل شامل دو قسمت عمده می باشد. قسمت اول به دلایل شکست کسب و کار و شرکت های نوپا می پردازد . در این قسمت ابتدا دلایل شکست یا رکود شرکت های نوپا در سطح بین المللی مورد بررسی قرار گرفته است . سپس در سطح ملی دلایل شکست کسب و کار کارآفرینان دانشگاهی از دو زاویه " چالش های اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهها" و " موانع قانونی رشد کار آفرینی در صنایع کوچک " بررسی شده است.
در قسمت دوم با توجه به دلایل شکست و رکود و موانع کسب و کار کار آفریننانه به جمع بندی نیاز های کار آفرینان پرداخته است. در این قسمت ابتدا با تحلیل سیستمی به بررسی عوامل تاثیرگذار بر پدیده کارآفرینی پرداخته شده است. سپس در قسمت بعد نیازهای کار آفرینان از دو بعد محیطی و سازمانی تشریح شده است.
دلایل شکست کسب و کار
در این قسمت ابتدا دلایل شکست یا رکود شرکت های نوپا در سطح بین المللی مورد بررسی قرار گرفته است . سپس در سطح ملی دلایل شکست کسب و کار کارآفرینان دانشگاهی از دو زاویه " چالش های اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهها" و " موانع قانونی رشد کار آفرینی در صنایع کوچک " بررسی شده است.
دلایل شکست یا رکود شرکت های نو پا
جهانی شدن بازارها، از یکسو فرصتهای بیشتری را دراختیار شرکتها و سازمانهای تازه شکل گرفته کشورهای در حال توسعه قرار می دهد، ولی از سوی دیگر، تشویق و پشتیبانی از کارآفرینی در این کشورها را به عنوان امری ضروری مطرح می کند. در اکثر کشورهای در حال توسعه، سیاستهای ارتقای شرکتهای کوچک و نوپا برای کاهش فقر و ایجاد اشتغال از بالاترین اولویت برخوردار است، زیرا پیشرفت اقتصادی نیز به ورود کسب و کارهای جدید به بازار بستگی دارد. ولی طبق آمارهای ارایه شده ( جدول ذیل ) حتی در کشورهای توسعه یافته هم، نرخ بقای شرکتها بالا نیست.در اکثر کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی(OECD (نیمی ازتمامی شرکتهای نوپا، در فاصله پنج سال از تاسیسشان از بین میروند. بنا براین پشتیانی و تقویت شرکتهای کوچک و نوپایی که در مرحله اولیه بسر میبرند، اما توانایی بالایی برای رشد دارند، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
طبق آمارهای موجود، شرکتهای نوپا بیش از 95 % از زمان خود را صرف شکل دهی و برپا کردن شرکت می کنند. اکثر انرژی کارآفرینان در دوره تاسیس و راه اندازی شرکتهای جدید صرف فعالیتهای اداری و جانبی می شود. در این گونه نمونه ها، حضور و پشتیبانی مراکز پشتیبانی از کارآفرینی باعث می شود تا انرژی و زمان کارآفرینان صرف تمرکز بر کارکردهای کلیدی و قابلیتهای اساسی آنها شوند.
از طرفی دیگر، اغلب این کارآفرینان( با ایده های بسیار عالی فنی )، در جلب سرمایه لازم برای به ثمر رساندن ایده های خود با مشکل مواجهند. از یک سو، سرمایه داران بزرگی، فرصت شنیدن ایده های کارآفرینان و پرداختن به کارهای کوچک را ندارند و اساسا هیچگونه فرایندی هم برای برقراری ارتباط و آشنایی این سرمایه داران با کارآفرینان وجود ندارد و این سرمایه داران زمان و انرژی و پول خود را صرف برنامه هایی می کنند که در مراحل تکمیلی هستند و نتایج اقتصادی آنها آشکارتر است. از سوی دیگر، به علت خطر بالای سرمایه گذاری در مراحل اولیه، سرمایه داران کوچک هم تمایلی به همکاری با شرکتهای تازه تاسیس ندارند. موفقیت در کسب و کار هیچگاه بصورت خودبخودی ویا بر اساس شانس نیست و همانطور که گفته شد این موفقیت اصولا به سازمان دهی و بصیرت فرد راه انداز کسب و کار بستگی دارد و تضمینی برای آن وجود ندارد.
شروع یک کسب و کار همیشه ریسک پذیر است و شانس موفقیت اندک می باشد. بنابر گزارش اداره کسب و کارهای کوچک در آمریکا (SBA) بیش از 50% کسب و کارهای کوچک در سالهای اول با شکست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بین میروند.
جدول آمار شکست شرکتهای نوپا در کشورهای توسعه یافته
کشور بعد از 3 سال بعد از 5 سال
دانمارک 69 58
فنلاند 69 55
فرانسه 48 62
آلمان 70 63
ایرلند 70 57
ایتالیا 66 54
هلند 74 –
نروژ 68 53
پرتغال 56 47
اسپانیا 70 –
سوئد 70 59
انگلستان 62 47
آمریکا 60 50
Michael Ames در کتاب خود به نام "کنترل کسب و کار کوچک" دلایل زیر را برای شکست برخی از کارآفرینان و شکست این نوع کسب و کارها بیان کرده است:
عدم وجود تجربه لازم و نداشتن شناخت کافی نسبت به محیط
نداشتن سرمایه کافی
نداشتن جایگاهی مناسب
عدم وجود کنترل قوی
سرمایه گذاری بیش از اندازه در دارائیهای ثابت
عدم وجود محاسبه خطر کسب و کار در محیطی پر تلاطم بودن و بی گدار به آب زدن
ضعیف شدن روحیه با اولین علایم ناخوشایند و ناتوانی در عبور از مرحله گذار
عدم وجود حساسیت نسبت به روندهای اطلاعاتی و تغییرات آمارها در جامعه
قراردادهای اعتباری ضعیف
استفاده شخصی از سرمایه های تجاری
رشد بدون انتظار
سوء مدیریت (مدیران وظایف خاصی دارند که مهمترین آنها عبارتند از :برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و هدایت. هر یک از این وظایف در موفقیت کارآفرین نقش مهمی دارد و در هر کدام که خدشه ای وارد شود در روند کارآفرینی اختلال پدید میآید).
Gustav Berle دو دلیل دیگر در کتاب خود بنام "کسب و کار را خود بر عهده بگیرید" به این دلایل اضافه میکند: 1. رقابت 2. فروش پائینیک عامل دیگر در خصوص شکست کسب و کار ناچیز پنداشتن مشکلات شروع یک کسب و کار است . ناچیز پنداشتن مشکلات شروع یک کسب و کار یکی از بزرگترین موانع کارآفرینی است.
چالش های اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهها
به منظور بحث و بررسی پیرامون چالشها و فرصتهای نظام آموزش عالی در تامین نیازهای مهارتی نیروی انسانی مورد نیاز بازار کار، عوامل موثر به دو گروه درونی و بیرونی تقسیم می شوند و سپس تشریح جزئیات هر گروه صورت می گیرد.
عوامل درونی : عوامل درونی فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمتریـن عوامل درونـی در زیر ذکر شده اند.
عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاهها و نیازهای آتی بازار کار:
عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی
عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان
مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن.
عدم آشنایی اعضا هیات علمی با فرآیندها و نحوه انجام امور در واحدهای تولیدی و خدماتی مرتبط با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان
فقدان زمینه مناسب برای آموزشهای علمی – کاربردی
ناکارآمدی اعضای هیات علمی در تربیت نیروی متخصص مورد نیاز جامعهعوامل بیرونی
عوامل بیرونی : عوامل بیرونی شامل کلیه مواردی می شوند که بر اشتغال فارغ التحصیلان به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر گذاشته و مانع از جذب آنها در بازار کار می گردند. مهمترین عوامل بیرونی در ذیل آورده شده اند.
مشخص نبودن و رواج نیافتن فرهنگ کاریابی
عدم توسعه بنگاههای کاریابی خصوصی
عدم توسعه کانونهای فارغ التحصیلان و ناکارآمدی آنها در کاریابی و هدایت شغلی
تعدد متقاضیان و رقابت شدید برای کسب مشاغل موجود
رواج نیافتن فرهنگ کارآفرینی و کم بودن تعداد کارآفرینان
وجود مشکلات اجرایی در پیاده کردن سیاستها و برنامه های کلان اشتغال کشور
با توجه به تعدد عوامل موثر بر اشتغـال فارغ التحصیلان باید برای حل این معضل از کلیه سازمانهای مرتبط به منظور تهیه و اجرای یک طرح جامع و فراگیر در زمینه اشتغال استفاده شود. آنچه که در تدوین طرح فوق باید مدنظر قرار گیرد ، توجه به عوامل اصلی موثر بر اشتغال فارغ التحصیلان آموزش عالی و مسئولیت دادن به سازمانهای مرتبط با آن است. همچنین باتوجه به بررسی های به عمل آمده و مباحث مطروحه موارد زیر به عنوان نتیجه گیری و همچنین به عنوان یک چهارچوب بنیادی برای تدوین طرح جامع اشتغال فـارغ التحصیلان آموزش عالـی موارد ذیل پیشنهاد می گردد:
در بخش تامین اجتمـــــاعی و رفاه عمومی به نحوی برنامه ریزی شود که افراد فقط با هدف کسب علم و دانش وارد دانشگاه شوند؛
ظرفیت پذیرش دانشجو بر اساس نیاز آینده بازار کار به نیروی متخصص تعیین شود؛
مجوزهای ایجاد رشته های تحصیلی در دانشگاه موقتی باشد و متناسب با زمان و شرایط تغییر کند؛
سرفصلهای دروس دوره های آموزشی براساس زمینه های شغلی مرتبط بازبینی و تنظیم شوند؛
بین سرفصل دروس با شرایط احراز مشاغل مورد نظر هماهنگی و همسویی ایجاد شود؛
اقدامات بنیادی در خصوص تغییر در شیوه آموزش موجود انجام گیرد؛
جذب استادان دارای روحیه علمـــی و دانش پژوهی در اولویت قرار گیرند و از سوی دیگر، تدابیری نیز برای رفع مشکلات و تنگناهای اقتصادی اعضای هیات علمی اتخاذ گردد؛
برای ارزیابی فارغ التحصیلان، معیارهایی که نمایانگر حداقل دانش نظری و توان عملی آنان هستند به صورت استاندارد برای هررشته تحصیلی تعریف شود؛
ارتباط دانشگاه با بخشهای اجرایی تقویت گردد؛
در پذیرش دانشجویان، متناسب بودن شرایط دانشجو با رشته تحصیلی مدنظر قرار گیرد؛
بودجه بخش آموزش عالی تقویت شود و درصدی از درآمد یا سود بخشهای مختلف جامعه که مصرف کننده ستاده های نظام آموزشی هستند به دانشگاهها به منظور تامین امکانات و تجهیزات لازم اختصاص داده شود؛
آموزش عالی باید سیاستها و برنامه هایی را برای شناسایی و جذب افراد مستعد و نخبه و آشنایی آنها با اصول و فلسفه تعلیم و تربیت و شیوه های نوین تدریس، شیوه های تحقیق و شیوه آموزش مبانی علوم تدوین و اجرا کند؛- دانشگاهها و مراکز آموزشی در جایگاه اصلی خود قرار گیرند و حریمی برای آنها تعریف شود که مانع از نفـوذ، سوء استفاده و بهــــــره برداری سیاسی گروههای ذی نفوذ گردد؛
ترویج و توسعه فرهنگ کارآفرینی در دانشگاهها و تشویق کارآفرینان؛
فراهم آوردن تسهیلات در مناطق محروم دورافتـــــاده و بدآب و هوا به نحوی که فـارغ التحصیلان به دنبال کاریابی در این مناطق باشند؛
انجام اصلاحات در قوانین و مقررات مربوط به نحوه جذب و نگهداری نیروی کار به منظور فراهم آوردن امکان فعالیت بنگاههای کاریابی خصوصی؛-
استفاده از توانمندیهای نهادهای غیردولتی جدید مانند سازمانهای نظام مهندسی کشاورزی، در بسترسازی برای اشتغال فارغ التحصیلان؛
برنامه ریزی برای ایجاد مراکز کارآفرینی و حرکت دولت برای فرهنگ سازی در این زمینه؛
نظارت بر اجرای دقیق برنامه ها به نحوی که از سوء استفاده مجریان و بنگاههای اقتصادی جلوگیـری به عمل آورده و امکان اجرای سلیقـه ای برنامه های اشتغال را از مجریان سلب کند.
موانع قانونی رشد کارآفرینی در صنایع کوچک ایران
شرط اینکه یک بنگاه کوچک بتواند ایجاد و راه اندازی گردد و سپس با اجرای ایدههای کارآفرینی فعالیت خود را تداوم بخشد و از این طریق امکان رشد و توسعه را بیابد، فراهم بودن بسترهای لازم در عرصه اقتصاد کشور است. از جمله نهادهایی که بر بسترسازی فعالیتهای اقتصادی نقش بارز و بیچون و چرایی دارد، نهاد دولت است. دولت با استفاده از حق انحصاری خود در وضع قوانین و مقررات آثار زیادی بر روابط و فعالیتهای کارگزاران و بازیگران عرصه اقتصاد دارد. این ابزار دولت (یعنی قانونگذاری) میتواند نقشی مانند شمشیر دولبه داشته باشد. اگر درست به کار گرفته شود بسترها و شرایط فعالیت و رقابت درعرصهاقتصادی را تسهیل و مهیا میکند و اگر به نادرستی بهکار گرفته شود، میتواند بهعنوان مانع برای بازیگران اقتصادعمل کند. شواهد موجود و بررسیهای انجام شده در زمینه اقتصاد ایران بیانگر این است که قوانین و مقررات وضع شده توسط دولت در عرصه اقتصاد نه تنها بسترهای مناسب برای فعالیتهای کارآفرینی و تولیدی را فراهم نکرده است، بلکه قوانین و مقررات وضع شده به عنوان مانعی جهت رشد کارآفرینی در صنایع کوچک و در نتیجه رشد و توسعه صنایع کوچک در اقتصاد ایران عمل کرده است.
به منظور شناخت برخی موانع قانونی رشد کارآفرینی در صنایع کوچک ایران که به واسطه حق انحصاری دولت در وضع قوانین ومقررات ایجاد شده است، پنج زمینه به عنوان مهمترین زمینههای دخالت دولت مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از:
الف – فرآیند اخذ جواز تاسیس،
ب – فرآیند دریافت اعتبار مالی،
پ – صادرات و واردات،
ت – مالیات و عوارض،
ث – قانون کار.
الف – فرآیند اخذ جواز تاسیس و محدودیتهای آن برای کارآفرینان
از جمله مهمترین موانع و محدودیتهایی که کارآفرینان و متقاضیان ایجاد فعالیتهای صنعتی برای اخذ جواز تاسیس با آن مواجهاند میتوان موارد زیر را بر شمرد:
تغییر دائمی ضوابط و شرایط صدور جواز تاسیس موجب سردرگمی متقاضیان شده است.
براساس مقررات موجود، دولت مناطق مختلف کشور را به سه قسمت تقسیم کرده است: فقیر، در حال توسعه و در حال رشد. این تقسیم بندی مبنایی برای حمایتها و تسهیلات دولت، از جمله اعتبارات ارزان قیمت (وام تبصره 3)، تخفیف مالیاتی و غیره، از فعالیتهایی است که در این مناطق ایجاد میگردند، اما این اولویتها بعضاً برای یک مدیر صنعت کوچک ایجاد مشکل مینماید. برخی از مناطق برای طرحهایی از اولویت برخوردارند که از نظر جغرافیایی، اقتصادی و سایر عوامل محیطی، برای نوع خاص فعالیت صنعتی مناسب به نظر نمیرسند و یا اگر یک ایده کارآفرینانه فقط قابلیت اجرا در منطقهای را داشته باشد که جزو مناطق مورد حمایت دولت نباشد، این طرح نه تنها مورد حمایت قرار نمیگیرد، چه بسا از اجرای آن نیز جلوگیری کنند.
از جمله امکانات لازم جهت اجرای هر ایده کارآفرینانه، وجود اطلاعات کامل از بازاری است که محصول جدید قرار است در آن ارایه شود. باید یک پایگاه اطلاعاتی کارا وجود داشته باشد که اطلاعات مورد نیاز مدیران و کارآفرینان را در اختیار آنان بگذارد، اما در شرایط حاضر در اقتصاد ایران، علیرغم اینکه وزارت صنایع متولی فعالیتهای صنعتی کشور و همچنین دادن جواز تاسیس میباشد و قاعدتاً باید از اطلاعات به نسبت کاملی برخوردار باشد، فقدان یک پایگاه اطلاعاتی کارآ جهت استفاده کارآفرینان به منظور شناخت بازار و محصولات، کاملاً محسوس است.
یکی دیگر از محدودیتهایی که جواز تاسیس برای متقاضیان ایجاد کرده، برقراری مقررات و استانداردهای اجباری است. متقاضیان و مدیران صنایع معتقدند که بسیاری از استانداردهایی که وزارت صنایع برای دریافت مجوز تاسیس وضع نموده است متناسب با وضعیت و شرایط کشورهای صنعتی و پیشرفته است.
ب – فرآیند دریافت اعتبار و موانع آن برای کارآفرینان و صنایع کوچک
کارآفرینان و مدیران صنایع کوچک برای دریافت تسهیلات اعتباری از سیستم فعلی بانکی با مشکلات و محدودیتهای زیر مواجهاند:
یکی از شروط پرداخت تسهیلات اعتباری به متقاضیان فعالیتهای صنعتی و تولیدی انجام حدود 50 درصد از فعالیت توسط متقاضی است. لذا با توجه به اینکه اکثر کارآفرینان و مدیران صنایع کوچک فاقد چنین سرمایهای برای راه اندازی هستند، عملاً از دریافت تسهیلات اعتباری بانکی محروم میشوند.
انعطاف ناپذیری قوانین و مقررات حاکم بر سیستم بانکی موجب شده که بانکها با یک واحد کوچک صنعتی به همان صورتی برخورد کنند که با یک واحد بزرگ صنعتی.
بانکها برای پرداخت وام از دریافت کنندگان آن، وثیقه اخذ میکنند. وثیقه معمولاً سند ملک یا محل اجرای طرح است. از آنجایی که بانک تضمین پول خود را با اعتقاد بر گردشی بودن پول و عدم سکون آن در اولویت قرار میدهد، لذا وثیقه فکری یک کارآفرین وجود خارجی ندارد.
از جمله مواردی که به عنوان یک مانع جهت دریافت تسهیلات بانکی توسط کارآفرینان و مدیران صنایع کوچک مطرح میشود، نرخ سود بالای بانکی است.
پ – موانع مقررات صادرات و واردات برای کارآفرینان و صنایع کوچک
مهمترین موانعی که مقررات صادرات و واردات برای بنگاههای صنعتی به ویژه بنگاههای کوچک ایجاد میکند عبارت است از:
بسیاری از صاحبان واحدهای تولیدی و کارآفرینان، به ویژه صادر کنندگان معتقدند که قانون بد ولی با ثبات بهتر از قانون خوب ولی بیثبات است. برخی از سرمایهگذاران و کارآفرینان با برشمردن مواردی از بیثباتی و متغیر بودن قوانین وارداتی معتقدند که عامل مهمی که به سرمایه گذاری و مساله اشتغال لطمه وارد میکند و انگیزه فعالیت تولیدی را از بین میبرد، قوانین و مقررات متغیر است.
از نظر کارآفرینان و صاحبان واحدهای تولیدی دریافت ارز جهت واردات مستلزم مجموعهای از تشریفات اداری طولانی و صرف زمانی قابل توجه است. اینان اظهار میدارند که علیرغم اینکه با کمبود نقدینگی مواجهاند ولی بانک مرکزی برای گشایش اعتبار اسنادی با کندی عمل میکند. لذا سرمایه در گردش واحدهای تولیدی – به ویژه واحدهای کوچک که از سرمایه کمتری برخوردارند – جهت واردات مواد و قطعات مورد نیاز در سیستم بانکی حبس میگردد.
یکی از مهمترین مقولات مرتبط با صادرات و واردات کالاها و خدمات که فراروی صاحبان واحدهای تولیدی – به ویژه واحدهای کوچک مقیاس – و کارآفرینان قراردارد، ارز و نرخ آن است. بیثباتی موجب شده که آنان به راحتی به ارز مورد نیاز خود دسترسی پیدا نکنند و یا آن را با هزینه بسیار بالاتر از آنچه که هست به دست آورند که همین امر طبعاً هزینههای تولید و قیمت تمام شده کالا را افزایش میدهد.
عدم وجود تخصیص کافی و یا فقدان آشنایی کارکنان و متصدیان امر صادرات در نهادها و سازمانهایی که در امر صادرات دخیل هستند.
ت – قانون مالیات و موانع آن برای صنایع کوچک
در این قسمت برخی از مهمترین موانع و مشکلاتی که نظام مالیاتی ایران برای صنایع کوچک و کارآفرینان ایجاد میکند، ارایه میگردد.
ملاک دریافت مالیات از بنگاههای اقتصادی فقط براساس میزان درآمدی ابرازی (یا تشخیصی) میباشد و نوع فعالیت و یا اندازه بنگاه تاثیری در تعیین مالیات ندارد.
از جمله مشکلاتی که سیستم مالیاتی ایران برای صاحبان واحدهای کوچک ایجاد میکند مشکلات ناشی از وصول مالیات است که خود ناشی از نواقص و پیچیدگیهای قانون مالیاتهای مستقیم در زمینه شیوه وصول مالیات میباشد عملاً تفکر حاکم بر نظام، دریافت هر چه بیشتر مالیات بدون توجه به تواناییهای پرداخت کننده است.
براساس قانون مالیاتهای مستقیم که مبنای عمل دستگاه مالیاتی کشور است از اشخاص حقیقی (افراد)و بنگاهها (شرکتها) به صورت یکسان مالیات گرفته میشود به نحوی که جدول مالیاتی یکسان دارند (ماده 131) .
ث – قانون کار و موانع آن برای کارآفرینان
مواد و بخشهایی از قانون کار فعلی که به نظر میرسد مانعی در برابر کارآفرینان و مدیران بنگاههای تولیدی و خدماتی است عبارت است از :
بررسی مواد قانون کار ایران نشان میدهد که در زمینه فسخ قرارداد کار شرایط ناعادلانهای بین کارگر و کارفرما به نفع کارگر برقرار است.
قانون کار در زمینه اجرای تکالیف قانون هیچ تفاوتی بین بنگاههای کوچک با بنگاههای متوسط و بزرگ قائل نشده است.
قانون کار در بعضی موارد به حوزههایی وارد شده است که در نتیجه آن دست کارفرما در استفاده از ابزارهای مدیریتی برای تنظیم نیروی کار و اداره بنگاه بسته میشود.
طبق ماده 26 قانون کار، مدیران واحدهای تولیدی و خدماتی از جابجایی کارگر منع شدهاند و این امر امکان تبدیل تدریجی مشاغل کم بازده به پر بازده را از کارفرمایان و مدیران سلب میکند.
قانون کار دست کارگران را در جابجایی آزاد گذاشته است . کارگر با آزادی که قانون کار به وی داده است میتواند بدون توجه به هزینهها و زمان صرف شده برای آموزش به سرعت جابجا و در واحد دیگری که دستمزد بیشتری میپردازد، مشغول به کار شود.
ایدههای کارآفرینی زمانی میتوانند بر تولید، اشتغال و بهره وری عوامل تولید بنگاه اثر بگذارند که شرایط اجرای آنها فراهم گردد. از جمله پایگاههای مناسب جهت کاربردی کردن ایدههای کارآفرینی، بنگاههای کوچک تولیدی و خدماتی است. شرط اینکه یک بنگاه کوچک بتواند ایجاد و راه اندازی گردد و سپس با اجرای ایدههای کارآفرینی فعالیت خود را تداوم بخشد و از این طریق امکان رشد و توسعه را بیابد، فراهم بودن بسترهای لازم در عرصه اقتصاد کشور است. از جمله نهادهایی که بر بسترسازی فعالیتهای اقتصادی نقش بارز و بیچون و چرایی دارد، نهاد دولت است. دولت با استفاده از حق انحصاری خود در وضع قوانین و مقررات آثار زیادی بر روابط و فعالیتهای کارگزاران و بازیگران عرصه اقتصاد دارد. این ابزار دولت– قانونگذاری– میتواند نقشی مانند شمشیر دولبه داشته باشد. اگر درست به کار گرفته شود بسترها و شرایط فعالیت و رقابت در عرصه اقتصادی را تسهیل و مهیا میکند و اگر به نادرستی به کار گرفته شود، میتواند بهعنوان مانع برای بازیگران اقتصاد عمل کند.
شواهد موجود و بررسیهای انجام شده در زمینه اقتصاد ایران بیانگر این است که قوانین و مقررات وضع شده توسط دولت در عرصه اقتصاد نه تنها بسترهای مناسب برای فعالیتهای کارآفرینی و تولیدی را فراهم نکرده است، بلکه قوانین و مقررات وضع شده به عنوان مانعی جهت رشد کارآفرینی در صنایع کوچک و در نتیجه رشد و توسعه صنایع کوچک در اقتصاد ایران عمل کرده است.
2-6 نیازهای کارآفرینان
در این قسمت ابتدا با تحلیل سیستمی به بررسی عوامل تاثیرگذار بر پدیده کارآفرینی پرداخته شده است. سپس در قسمت بعد نیازهای کار آفرینان از دو بعد محیطی و سازمانی تشریح شده است.
بررسی عوامل تاثیر گذار بر پدیده کارآفرینی
سیستم را مجموعه ای از اجزای وابسته به هم تعریف کرده اند که به علت ارتباط بین اجزاء شکل جدیدی را به وجود می آورند، از نظم و سازمان خاصی پیروی می کند و از طریق ارتباطات کنشی و واکنشی بین اجزای خود برای دستیابی به هدفهای معینی که دلیل وجودی آن است فعالیت می کند . برای این که سیستم به نحو مناسبی به فعالیت خود ادامه دهد لازم است که بین اجزای آن تناسب و سنخیت متقابل بر قرار باشد . تناسب بین اجزا سبب حفظ هویت و شکل سیستم میشود. چنانچه اجزای سیستم با هم متناسب نباشند . در کار سیستم خلل ایجاد می شود. یکی دیگر از مشخصه های سیستم وجود همبستگی بین اجزای سازنده آن است. منظور از همبستگی این است که هر جز از سیستم با سایر اجزای آن مرتبط است و به علت وجود این همبستگی چنانچه در جزیی اخلالی ایجاد شود ، سایر اجزا نیز از آن متاثر می شوند و نمی توانند برای دستیابی به هدفهای معینی به درستی حرکت کنند.
به منظور تحلیل سیستمی از گزینه های تاثیر گذار بر پدیده کارآفرینی توجه به این دو ویژگی مهم است . در صورت نبود تناسب و همبستگی در سیستم، پدیده کارآفرینی در جامعه گسترش نمی یابد و نهادینه نمیشود. در کارآفرینی نیز لازم است مجموعه ای از اجزای مرتبط با هم موجود باشند و بین آنها تناسب و همبستگی بر قرار باشد، با یکدیگر تعامل کنند بستر و محیطی مناسب و مساعدی را برای گسترش فراگیر کارآفرینی در جامعه فراهم آورند.
تجزیه و تحلیل وضعیت : برای تصمیم گیری منطقی در باره آغاز یک کار جدید، کارآفرینان می توانند به کمک روشهای علمی نسبت به تجزیه و تحلیل وضعیت اقدام کرده، اطلاعات کافی را درباره موضوع مد نظر خود اکتساب کنند و سپس تصممیی خردمندانه اتخاذ کنند و بدین ترتیب میزان خطر کار را کاهش دهند . یکی از روشهای تجزیه و تحلیل وضعیت، استفاده از ماتریس SWOT Strengths, Weaknesses , Opportunities , Threats ) ( است. در هر یک از خانه های ماتریس، یکی از گزینه های موثر در کار مد نظر قرارداده می شود و موضوعات در ارتباط با یکدیگر تجزیه و تحلیل میشوند. به عنوان مثال، گزینه های منابع انسانی، مالی، فناوری، اطلاعات را در ستون عمودی و گزینه های داخلی(مانند سود آوری، بهره وری، جریان نقدینگی و…) و گزینه های خارجی، شامل آن دسته از گزینه های محیطی که به نوعی بر موضوع برریسی تاثیر می گذارند مانند ( گزینه های اقتصادی، سیاسی، قانونی و…) رامی توان در ستونهای ماتریس قرار داد و در هر مورد، نقاط قوت و ضعف، فرصتهای موجود و گزینه های تهدید کنند ه را مشخص کرد. اهمیت این روش در این است که گزنیه های تهدید کننده شناسایی میشود، تا کارآفرین بتواند خود را برای برخورد مناسب با آنان آماده کند و فرصتها و امکانات را نیز مشخص می سازد تا کارآفرین با برنامه ریزی مناسب از آنها بهره گیرد. در روش ماتریس SWOT ، با توجه به ماهیت موضوع بررسی، می توان ستونهای ماتریس را افزایش داد و هر یک از ستونها را به طبقات فرعی تری تقسیم کرد تا امکان تجزیه و تحلیل دقیقتر فراهم آید.
گزینه های
کارآفرینی داخلی خارجی
نقاط قوت
نقاط ضعف
فرصتها
تهدیدها
منابع انسانی
منابع مالی
فناوری
اطلاعات
الگوی پیشنهادی : با توجه به آنچه گذشت الگوی ذیل ، نمایانگر گزینه های تاثیر گذار بر کارآفرینی در جامعه است. در این الگو ، سه دسته گزینه های اصلی ارائه شده اند که هر یک دارای زیر مجموعه هایی هستند. گزینه های اصلی عبارتند از: گزینه های فردی، گزینه های سازمانی، و گزینه های محیطی، این گزینه ها بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. منظور از گزینه های فردی همه ویژگی هایی است که افراد با خود دارند. برخی از این ویژگی ها ذاتی و فطری و برخی اکتسابی و آموختنی اند و افراد طی فرایند اجتماعی شدن آنها را یاد می گیرند. زیر مجموعه گزینه های فردی عبارتند از:
خواست فردی ( منظور از خواست فردی تمایل و علاقه مندی افراد به کارآفرینی است).
مهارتهای فردی (منظور از مهارتهای فردی ویژگیهایی است که قابل پرورش اند و به مهارتهای فنی و تخصصی، یعنی توانایی به کارگیری دانش فنی در فعالیت خاص- مهارتهای مدیریتی، یعنی توانایی برقراری ارتباط و ایجاد انگیزه و هدایت موثر گروه کاری، و مهارتهای ادراکی، یعنی توانایی درک و شناخت موقعیت و آگاهی از ارتباطات موجود بین گزینه های مختلف، قابل تقسیم اند) .
تحصیلات مرتبط
تجربه مفید
شخصیت مستعد ( اعتماد به نفس، توفیق طلبی، نوآوری، خطر پذیری، پشتکار…)
بصیرت و بینش
قدرت تخیل و خلاقیت
نگرش نظام مند
نترسیدن از شکست
نقش خانواده ( تربیت خانوادگی، وجود الگوی نقش، پشتیباینهای اعضای خانواده، تقسیم کار بین اعضای خانواده…)
دسته دوم از گزینه های موثر بر کارآفرینی گزینه های سازمانی اند و زیر مجموعه آنها عبارتست از:
سبکها و ترجیحات مدیریت ( هر چه سبک مدیریت از سبک آمرانه فاصله گرفته و به سبک مشارکتی نزدیکتر شود امکان بروز و ظهور خلاقیتها و ابتکارات و نوآوریها افزایش می یابد).
سیاستهای منابع انسانی ( به ویژه آموزش و پرورش نیروها و توسعه مهارتهای نیروی انسانی)
جو و فضای سازمانی
موانع ارتباطی ( ارتباطات بستر مبادله اطلاعات است. وجود موانع ارتباطی در دستیابی افراد به اطلاعات تاثیر سو ء می گذارد).
تحول سازمانی ( سازمانهای متحول سازمانهای یادگیرنده هستند و فضای یادگیری و تغییر و تحول و بالندگی را در درون خود ایجاد می کنند و به این ترتیب زمینه مساعدی برای نوآوری و کارآفرینی فراهم می آورند).
گزینه های محیطی سومین دسته از گزینه های تاثیر گذار بر کارآفرینی هستند. زیر مجموعه آنها عبارتست از:
گزینه های سیاسی ( امنیت، ثبات سیاسی، نقش و تاثیر گروههای مختلف، نحوه توزیع قدرت در جامعه)
گزینه های اقتصادی ( زمینه مساعد گزینه های تولید، وجود تسهیلات اعتباری و امکان بهره مندی از وامهای کم بهره و سریع الوصول، نرخ مناسب مالیات، نرخ تورم، امکان بهره گیری از خدمات مشاوره ای، وجود ارتباط بین مراکز آموزشی عالی و واحدهای کار، وجود شرایط رقابتی ، وجود نمونه های موفق کارآفرینی)
گزینه های قانونی ( مشوقها و معافیتهای مالیاتی، قوانین پشتیانی از حقوق مالکیت و سرمایه گذاری، قانون مناسب در باره ورشکستگی و …)
گزینه های اداری( تشریفات ثبت مجوز، بوروکراسی تسهیل کننده ( یا بازدارنده) ، نگرش مجریان و کارگزاران به ارباب رجوع، مسئولیت پاسخگویی و …)
گزینه های فرهنگی ( گزینه هایی که در آداب و رسوم، شعارها و معتقدات جامعه رخنه کرده و همچون چتری بر همه ارتباطات و روابط بین آحاد جامعه سایه افکنده است. این گزینه ها از نمودها ی ظاهری هنجارها، ارزشها، باورها و رفتارها تاثیر می پذیرند و بر هر آنچه که بر محیط احاطه دادردد تاثیر می گذارند. برخی از ویژگیهای فرهنگی عبارتند از: تقدیر گرایی، تغییر پذیری، ابهام پذیری، تقدس کاری، توجه به ارزش وقت و…)
گزینه های بین المللی ( رقابت جهانی، فناوری جهانی، سازمانهای فراملیتی، و…)
موانع کارآفرینی بر مبنای الگوی پیشنهادی : همه گزینه هایی که در الگوی پیشنهادی ارائه شدند می توانند نقش مانع را برای کارآفرینی ایفاکنند. اگر افراد جامعه ما خودشان تمایلی به کارآفرینی نداشته باشند، مهارتهای لازم را کسب نکنند، نوآوری و خلاقیت نداشته باشند، از نظر شخصیتی برای کارآفرینی مستعد نباشند و از کمک و همیاری اعضای خانواده برخوردار نباشند، از نظر گزینه های فردی شرایط لازم را برای کرآفرینی نخواهند داشت.
اگر سازمانهای ما به فکر ایجاد جو سازمانی مساعد و یادگیرنده برای پذیرش تغییر و تحول، آموزش و توسعه مهارتهای کارآفرینی نباشند و همواره سبکهای آمرانه و دیکتاتوری را بر سبکهای مشارکتی و دموکراتیک ترجیح دهند، اگر موانع ارتباطی در سازمانها و شرکتهای ما آنچنان قوی باشند که اجازه برقراری ارتباط را به کارکنان ندهند و کارکنان از اطلاعاتی که مبنای قدرت است فاصله داشته باشند. محیط سازمانی مساعدی، برای پرورش کارآفرینان سازمانی نخواهیم داشت.
اگر محیطی که در آن زندگی می کنیم از ابعاد سیاسی، جهانی، قانونی، اقتصادی، اداری و از همه مهمتر، از نظر فرهنگی برای کارآفرینی مساعد نباشند، رفتار کارآفرینی که تاحدود زیادی معلول گزینه های محیطی است دیده نخواهد شد. مجموعه این گزینه های، نظام منسجم و یکپارچه ای را می سازند که اجزای آن با یکدیگر همبستگی و تناسب دارند و از سویی می توانند کارآفرینی را توسعه و گسترش دهند و از سوی دیگر، جوانه هایی را که هم اینک روییده اند، نیز بخشکانند.
نوآوران و کارآفرینان باید با اراده ای محکم و گامهایی استوار تلاش کنند تا موانع را یک به یک از سر راه بردارند. به فراگیری علم و تجربه رغبت نشان دهند و خویشتن را به نیروی علم و عمل مجهز سازند. بر محیط خویش مسلط شوند و نشان دهند که شایستگی مشارکت در کلیه زمینه ها را دارند. در این عرصه نیاز به تلاش زنان و مردان غیرتمندی است که برای ساختن جامعه ای پویا و پایا، اندیشه و تدبیر کنند و پیش روند . افرادی که اهل چالش باشند و دغدغه " ایجاد کردن" داشته باشند، فرصتها را شناسایی می کنند و با ارزیابی علمی و واقع بینانه، ایده های نوین خود را در بستر واقعیت پیاده می سازند و از تلاش هایی که انجام می دهند خود و جامعه را بهره مند می سازند.
نیازهای محیطی کارآفرینان
مالی و اعتباری :
وام های بلندمدت با بهره کم – اعتبار – معافیتهای مالیاتی ( حداقل برای سه سال )
تکنولوژی :
دانش فنی- انتخاب تکنولوژی مناسب – نصب و راه اندازی ماشین آلات و ارتباط با دانشگاهها
تحقیقات بازار :
اطلاعات و آمار تولید ؛ عرضه ؛ تقاضا ؛ صادرات؛ کانالهای توزیع
تأمین :
مواداولیه-زمین یامحل کار- قطعات و ماشین آلات- نیروی کار و …
قانونی :
ثبت اختراعات-قوانین کار-دارائی- بیمه – گمرکی- بانکی – حقوقی و …
آموزشی :
مدیریتی- مالی- انبارداری- منابع انسانی – بازاریابی و فنی و …
اجتماعی :
ارزش و جایگاه اجتماعی – تشکیلات و انجمن های کارآفرینان – مشارکت در تصمیم گیریها
اقتصادی :
امنیت اقتصادی – ثبات نرخها – نظام اقتصادی باز-رقابت بانکها-دسترسی به منابع( عدم سهمیه بندی)
سیاسی :
ثبات سیاسی به اندازه ای که یک سرمایه گذاری بلندمدت احتیاج دارد.
نیازهای سازمانی کارآفرینان
نیاز به توجه ؛ اعتماد ؛ احترام ؛ تشویق و حمایت
نیاز به آزادی در انتخاب نقش خود در سازمان
نیاز به آزادی در انتخاب همکاران و پرسنل خود
نیاز به ارتباط نزدیک ؛ سریع و راحت با خارج سازمان
نیاز به آزادی از زنجیره فرمان و سلسله مراتب سازمانی
نیاز به آزادی از کارهای تکراری ؛ روزمره و یکنواخت
نیاز به آزادی عمل در نحوه انجام کارها
نیاز به دراختیارداشتن “زمان آزاد“ برای پیگیری ایده های نو
نیاز به دراختیارداشتن “منابع آزاد“ و بدون کنترل و پاسخگویی؛ جهت استفاده در طرحها و ایده های نو شخصی
نیاز به اطلاعات ؛ به موقع ؛ موثق ؛ مرتبط
نیاز به اخذ سریع نتیجه کار و عمل خود
نیاز به آموزش
نیاز به سرعت عمل ( عدم بوروکراسی )
نیاز به کار مفرح ( ضمن شوخی )