— (253)
چهارشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۰۸ ب.ظ
دانشکده علوم انسانی پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد «M.A. » گرایش: عنوان: مثبت گرایی و نقش آن از منظر قرآن کریم استاد راهنما: نگارش: نادری تابستان 1393 تقدیم به: شهدای هشت سال دفاع مقدس، وهمچنین تمامی اعضای خانواده ام که در این مسیر همیشه حامی من بوده اند. با تشکر از : تمامی […]
— (253)
استاد راهنما:
نگارش:
نادری
تابستان 1393
تقدیم به:
شهدای هشت سال دفاع مقدس،
وهمچنین تمامی اعضای خانواده ام که در این مسیر همیشه حامی من بوده اند.
با تشکر از :
تمامی اساتید محترم علی الخصوص دکتر………….. که از تلاششان به خاطر روشن گری در زمینه تحقیق و پژوهش این پایان نامه،از خداوند برایشان سربلندی و طول عمر مسئلت دارم
چکیده
مثبت اندیشی یعنی نیک اندیشیدن درباره دیگران وحسنظن به آنهاوبادیگران به صورت مثبت برخوردکردن است . ومثبتگرایی به معنای داشتننگرشها ، افکار و رفتار و کرداری خوش بینانه در زندگی ، به عبارت دیگر مثبت اندیشی همان ایمان و اعمال و اعتقاد و باور در زندگی به خداوند متعال استبه طورقطع زمانی که خداوند انسان را آفرید تفکرسالم را نیز به او عطاکرد وحسنظن به افراد ومقام قدسی خودراگوشزدکرده است . وهمچنین در فرهنگ متعالی اسلام ،دستورات وتوصیههای فراوانی برای رسیدن به مثبت اندیشی وجود دارد .در پژوهش حاضر ضمن تبیین مثبت اندیشی و حسن ظن به خدا و مردم، زمینه های بروز مثبت اندیشی، به نقش مثبت اندیشی در استحکام خانواده و رشد و تعالی جامعه و رشد فردی افراد با الهام از آموزه های قرآن کریم بررسی می شود. تحقیق و روش تحقیق نیز توصیفی و کتابخانه ای با بررسی اسناد و مدارک می باشد.
وازگان کلیدی:قرآن،مثبت اندیشی،جامعه.
مقدمه
انسان در طول زندگی خود همواره به دنبال پیشرفت و کسب موفقیت است. موفقیت در زندگی متأثر از نوع نگرش انسان به خود و جهان پیرامون است. قرآن کریم که کتاب جامع برنامه زندگی انسان است، در آیات خود انسان ها را به توجه به فضل و هدایت الهی دعوت و تشویق می کند. یکی از اهداف پیامبران نیز تغییر نگرش امت ها نسبت به خود و جهان هستی است. در احادیث، شواهد فراوانی پیرامون این موضوع به چشم می خورد. در سال های اخیر محققان به بررسی و آموزش شیوه های صحیح نگرش به زندگی و مثبت اندیشی و اثرات نیکی آن در روح و روان آدمی و کسب موفقیت در زندگی پرداخته اند.مثبت اندیشی شکلی از فکر کردن است که برحسب عادت در پی به دست آوردن بهترین نتیجه از بدترین شرایط می باشد. شخص مثبت اندیش هیچ گاه مسایل منفی را به رسمیت نمی شناسد، بلکه به مقابله با آن می پردازد. مثبت نگری، فرایندی تعمدی و انتخابی است. زمانی که به دنبال خوب می گردید، احتمال یافتن آن بسیار زیاد است. شخص مثبت اندیش هیچ اتفاقی را در عالم شر و بد نمی داند. بلکه از نظر او، همه رخدادهای دنیا حساب شده و هشیارانه و تحت کنترل کارگردان بزرگ عالم است. مسلماً در اطراف خود کسانی را می بینیم که بسیار خوش شانس و خوش اقبالند و برعکس افرادی که با وجود داشتن شرایط مساوی با دسته اول یا حتی بهتر از آنان، بدشانسی می آورند و همیشه از زندگی خود شاکی هستند. این ها در واقع کسانی اند که بیرون از وجود خود به دنبال خوشبختی می گردند و از اینکه خوشبختی هر انسانی در درون خود اوست نه در بیرون، غافلند.قرآن می فرماید: « الذی احسن کلّ شیء خلقه»؛ « او (خداوند) همان کسی است که هرچه را آفریده، نیکو آفریده است.براساس این آیه، جهان سراسر خیر محض است. شرور و آفات موجود در جهان قابل تفسیر و توضیح است. درواقع احساس ما نسبت به زندگی و جهان اطراف، ناشی از حوادثی نیست که برای ما رخ می دهد، بلکه نتیجه تفسیر ما از حوادث است. فرد خوش بین بهترین تفسیر را برای موارد یاد شده برمی گزیند. این خود ما هستیم که تصمیم می گیریم زندگی را چگونه ببینیم و در برابر اتفاقات روزانه زندگی چه عکس العملی داشته باشیم. عوامل متعددی وجود دارد که زمینه ساز مثبت اندیشی بوده و در بروز آن مؤثرند که از مهم ترین آنها، حسن ظن به خدا و مردم می باشد که در آیات قرآن سفارش فراوانی نسبت به آن شده است.که البته عوامل فراوانی وجود دارد که در ایجاد این حُسن ظن به خدا و مردم مؤثرند و هم چنین موانعی هم وجود دارد که مانع از مثبت اندیشی است، آیات قرآن کریم نگرش مثبت را تأیید کرده و از منفی بافی پرهیز داده اند و تأثیر آن را در استحکام خانواده ، رشد و تعالی جامعه و اثرات فردی افراد، متذکر شده اند.
فصل اول-کلیات تحقیق
1-بیان مساله
موفقیت در کار و زندگی متأثر از نوع نگرش انسان به خود و جهان پیرامون است. این نگرش میتواند بد بینانه یا خوش بینانه باشد. در نگرش بد بینانه جهان سراسر شر محض است و طبیعی است که انتظار موفقیت فرد نزدیک به صفر است. اما بر اساس نگرش خوش بینانه، فرد جهان هستی را خیر محض میپندارد. آیات قرآن کریم و سخنان اهل بیت (ع) این نوع نگرش را تأیید می کند. با این نگرش موفقیت فرد به شدت افزایش پیدا می کند. یک انسان اهل قرآنی میداند که با کمک خدا شکست هیچ گاه مفهوم و معنایی نخواهد داشت. تفکر مثبت نیازمند تلاش و سخت کوشی است. مثبت اندیشی زمینه سازافزایش معرفت الهی است وازرهگذر معرفت الهی رفتار وکردار انسان تصحیح خواهدشد .مثبت اندیشی ازطریق معرفت الهی که به انجام عمل نیک واخلاق پسندیده می انجامدموجب رستگاری فرد وبهبود روابط او می شود ، بنابراین مثبت اندیشی های برگرفته ازقرآن ما را درافزایش معرفت و بهبودعمل وتعالی اخلاق یاری می رساند که ازرهگذر آنها به سمت جامعه ی توحیدی و روابط پسندیده در آن روی آورده خواهد شد. در واقع مثبتاندیشی همراه با عمل کردن است که ثمر میدهد، و نیز با قدرت اراده میتوان باورهای غلط ذهنی خود را تغییر داده، و با تلاش هدفمند، با ایمان به خداوند تحولات اساسی در مسیر زندگی ایجاد نمود ( توانایی و سلیم زاده، 1391).
. در بررسی متون اسلامی، به ویژه قرآن کریم، به نظر میرسد اغلب تأکیدها بر خوبیها و نقاط قوت افراد است؛
آنجا که خداوند میفرماید: «از روح خود در او دمیدم» ( سوره حجر، آیه 29). «به درستی که انسان را در زیباترین هیأت آفریدم»( سوره تین، آیه 4). بنابراین از متون اسلامی و روایات معتبر چنین برمیآید که در اسلام به مثبت اندیشی توصیه فراوان شده و بر یادآوری نکات مثبت خود و دیگران تأکید گردیده است (صائمی، 1385).
بررسی آیات قرآن کریم نشان میدهد که اغلب تأکیدها بر خوبیها، درستیها و نقاط قوت افراد است و ضعف و کژی کمتر مورد توجه قرار گرفته است .درآیاتی چون افلاتعقلون….افلایتدبرون….انسان را به اندیشیدن وتفکروتعقل درقالب جملات خبری ؛استفهامی،ایجابی وحتی جملات نهیی قابل دریافت میباشد که مارا به تعقل وتدبر دعوت می کند،راه صحیح وجنبه های مثبت را نشان می دهد.که آثارش رادرسه بعد؛ بهبودمعرفت واخلاق واعمال می توان مشاهده کرد.
بامطالعه آیات قرآن وتعمق درمفاهیم آن چنین دریافت می شود که قرآن انسان را به مثبت گرایی دعوت می نمائیدوبرای این منظورازعبارت وجملات مختلف استفاده شده است که می توان فراز آن را درتشویق انسان به تعقل وتفکروتدبروتذکرملاحظه نمود که بی شک بااندیشیدن وفکرصحیح داشتن که بارمثبتی برای زندگی انسان باخداداردرابرای بهبودمعرفت انسانی وعملکرد خوب انسان ورشداخلاقی وی نقش آفرین باشد.
دراین پژوهش می خواهیم به این موضوع به نگرش دقیق پرداخته واثرمثبت گرایی رابانگاه به آیات قرآنی در زندگی کمال جویی انسانی درابعادمعرفتی وعملکردرفتار مناسب واخلاق پسندیده ارزیابی وموردتحلیل قراربدهیم در این رابطه سوالات زیردغدغه ای است که برای پاسخ آن این پژوهش بکارخواهدآمد.
دربارة مثبت اندیشی تاکنون مطالعة علمی و مدوّنی صورت نگرفته است. در حالی که منابع اسلامی، زمینههای مناسبی برای انجام چنین مطالعههای هستند. هدف اصلی شیوهای توصیه شده در قرآن، یاری رساندن به انسان، به منظور برخورداری از روح و روان سالم است تا بتواند با توسل به بهترین راههای ممکن، با مشکلات مقابله کند و با امید به الطاف بیکران الهی به آرامش نایل آید. نگرش صحیح نسبت مسائل و ناکامیها، موهبتی است که به واسطه آن، آدمی در برخورد با نمونههای به ظاهر موزونِ خلقت، زیبایی و توانایی را در آنها میبیند و حتی در زشتیها نیز زیباییها را جست وجو میکند. قرآن کریم با هدف کاهش فشار وارده بر انسان، در رویارویی با مصایب و حوادث، شیوهها و عملکردهایی را آموزش میدهد تا با دستیابی به نتایج مطلوب، امیدواری به آیندهای روشن را کسب نماید. یکی از زمینههایی که در دیدگاه روان درمانگری اسلامی، از جایگاه ویژهای برخوردار است، مثبت نگری میباشد. «مثبت نگری» را میتوان، استفاده کردن از تمامی ظرفیتهای ذهنی مثبت و نشاط انگیز و امیدوار کننده در زندگی، برای تسلیم نشدن در برابر عوامل منفی ساختة ذهن و احساسهای یأسآور ناشی از دشواری ارتباط با انسانها و رویارویی با طبیعت دانست. به عبارت دیگر، مثبت نگری را میتوان «خوشبینی» نسبت به جهان، انسان، و خود برشمرد.
بررسی آیات قرآن کریم نشان میدهد که اغلب تأکیدها بر خوبیها، درستیها و نقاط قوت افراد است و ضعف و کژی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پروردگار عالم با تأکید به تواناییها و ظرفیت بشر میفرماید: «و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینى خواهم گماشت»( بقره:30)«پس وقتى آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده درافتید»( حجر:29)؛ یا «ما امانت الهى و بار تکلیف را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، ولى انسان آن را برداشت»()؛ «به راستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم»( تین:4). ارزش مثبت اندیشی آنگاه معلوم میشود که بدانیم امید و نشاط در سایة خوشبینی حاصل میشود. پیشوایان دین این نکته را در روایات خود تأکید کرده و بزرگان و فقها نیز بابی مستقل برای آن گشودهاند. امام علی میفرماید: «خوش گمانی، از بهترین صفات انسانی و پربارترین مواهب الهی است.» «خوشبینی، مایة آرامش قلب و سلامت دین است.»، « خوش بینی اندوه را سبک میکند.»، «کسی که به مردم خوش گمان باشد، محبت آنها را به سوی خود جلب خواهد کرد.» در کتاب شریف بحارالانوار آمده است: «روزی حضرت عیسی با حواریون از جایی میگذشت. لاشة سگ مردهای را دیدند. هر یک از حواریون از بوی تعفن آن اظهار ناراحتی میکرد و چیزی میگفت. نوبت به حضرت عیسی که رسید، فرمود: «به دندانهای سفید این سگ توجه کنید که چهقدر براق است».
این روش برخورد مثبت با موضوعات، آموزشی است به انسانها که همیشه نیمه پر لیوان را ببینند و همه چیز را با نگاهی مثبت و سازنده بنگرند. آموزههای قرآنی بر این مطلب تأکید دارند که افراد جامعه ایمانی در امور خویش، نه تنها مثبت و شایسته عمل میکنند، بلکه دربارة سایر افراد دیگر جامعه نیز نگاهی مثبت داشته و اعمال و رفتار آنان را بر امور هنجاری مثبت تفسیر میکنند. اسلام برنمیتابد که فردی نسبت به دیگری نگرش و بینشی منفی داشته باشد. آنگاه که قرآن مؤمنان را از بسیاری از گمانها درباره دیگران منع میکند، که مراد، گمان سوء است؛ نه گمان خوب؛ زیرا انسان در قرآن به حسن ظن و گمان نیکو، تشویق شده است. همچنین پیامبر اکرم میفرماید: «خداوند با نگاهی خوش بینانه با قضایا برخوردکردن را دوست میدارد.».
«امید» نیز از جمله مقولههای مهم در اسلام میباشد. چنان که خداوند همواره انسان را به امیدواری و خوش بین بودن به نظام زندگی دعوت کرده و آینده روشنی را برای او ترسیم میکند. بر عکس، یأس و ناامیدی را بسیار قبیح و زشت شمرده، آن را دومین گناه کبیره قلمداد میکند؛ زیرا سبب یأس از لطف، رحمت و اعتقاد نداشتن به قدرت و کرم بی پایان الهی میشود. در قرآن کریم آمده است: گفت: چه کسى ـ جز گمراهان ـ از رحمت پروردگارش نومید مىشود؟» و «از رحمت خدا نومید مباشید، زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نومید نمىشود.» یأس و ناامیدی از مغفرت خداوند، همچنین سبب جرأت بر جمیع گناهان میگردد؛ زیرا فرد بر این باور است که مورد عذاب قرار خواهد گرفت. پس چرا خود را از لذایذ و شهوات دنیا محروم نماید.
مطالعات آیندهنگر و گذشتهنگر در مورد مثبتنگری و امیدواری، نشان میدهد که افراد دارای سبک تبیینی خوش بینانه، به عبارت دیگر، افراد مثبت نگر، در مقایسه با افراد دارای سبک تبیینی بدبینانه، کمتر احتمال دارد که به هنگام رویارویی با رویدادهای استرس زای عمدة زندگی، به ضعف سلامت جسمانی یا افسردگی و ناامیدی دچار شده و یا به خودکشی دست بزنند. همچنین معلوم شده که بین خوشبینی، امید و سلامت، همبستگی معناداری وجود دارد. خوشبینی و امید با شاخصهای آسیب شناختی روانی فعلی شخص و به طور کلی، با افسردگی موجود در وی به طور خاص، همبستگی منفی دارند. خوش بینی و امید، سلامت جسمی و روانی را، آن گونه که با انواع شاخصها، از جمله سلامت خودگزارشی، پاسخ مثبت به مداخلههای پزشکی، سلامت ذهنی، خلق مثبت، نیرومندی ایمن شناختی، کنار آمدن مؤثر(ارزیابی مجدد، حل مسئله، اجتناب از رویدادهای استرسزای زندگی، جستجوی حمایت اجتماعی) و رفتار ارتقا دهندة سلامت مشخص شدهاند، پیش بینی میکند. افراد مثبتنگر سالمتر و شادترند و دستگاههای ایمنی آنان بهتر کار میکند .آنها با بهره گیری از راهبردهای کنار آمدن مؤثرتر مانند ارزیابی مجدد و مسئله گشایی، با تنیدگیهای روانی بهتر کنار میآیند. همچنین به نحوهِ فعال از رویدادهای تنیدگی زای زندگی پرهیز میکنند و شبکههای حمایت اجتماعی بهتری را پیرامون خود میسازند. سبکهای زیستی سالم تری دارند که آنها را از ابتلای به بیماری حفظ میکنند. اگر هم چنین افرادی بیمار شوند، به توصیههای پزشکی بهتر عمل میکنند. آنان این توصیهها را با الگوهای رفتاری مناسب دنبال میکنند که بهبودی را سرعت میبخشد
2-سوال های تحقیق
نقش مثبت گرایی درافزایش معرفت انسان چیست؟
مثبت گرایی در اصلاح عمل واخلاق چه نقشی دارد؟
3-فرضیه ها
قرآن می گوید:انَّ فی اختلاف…..بنابراین توجه به نحوه آفرینش عقل رابارورمی کند ودقت درآفرینش عامل تقویت کننده تعقل نشان می دهد افزایش تعقل ،معرفت ایجادمی کند.
قرآن باهشداربه انسان درآیاتی چون والعصر ان الانسان……وعملواالصالحات…..در سوره عصر انسان راسوق می دهد که انسان،دربرخورداززندگی خویش بامثبت گرایی به عمل صالح می یابد.
ویل لکل همزه….سوره همزه بانکوهش عیب جوی، انسان بااخلاق به سمت پرهیزازهرگونه عیب جویی فرامی خواندکه دراصلاح اخلاق مفیدمی باشد.
4-ضروت انجام تحقیق
انسان یک موضوع اجتماعی ومدنی الطبع است.لذا نیاز دارد که روابط بین خود ودیگران را هرچه بیشتر وبهتراستحکام بخشد،بدین منظور نقش معنویت ومعرفت الهی می تواند عنوان یک نیرو محرک تاثیر گذار باشد ،که برای دریافت آن با مراجعه به قرآن ومطالعه آیات قرآنی می توان به این هدف دست یافت وبارهنمودهای آن به بهترین وجه روابط انسانی را تعریف بخشید.وبطورحتم مثبت گرایی در پیشبردزندگی انسان موثرمی باشدونقش به سزایی دارد.در این پژوهش با مطالعه آیات قرآنی وتفسیرهای آن ،این موضوع مورد پژوهش قرار خواهد گرفت.
5-سابقه انجام تحقیق
در ارتباط با موضوعات مشابه رساله چندین مقاله-ریسرچ و فارسی و مقاله-ریسرچ وکتاب عربی وجود دارد، که هر کدام به جهاتی به موضوع مورد نظر اشاره کرده اند. به این صورت که در مقالات فارسی با موضوع مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن, بیشتر به بیان کلیات مذکور در این رابطه پرداخته شده و منابع خارجی نیز موضوع را به نحو جامع بررسی ننموده و از دید ما فضای بحث و بررسی بیشتری وجود دارد.
خدایاری فرد و همکاران(1386) تأثیر آموزش مثبتنگری به عنوان بخشی از شیوههای درمانی بر اساس آموزههای دینی بر زندانیان رجایی شهر را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که شیوههای درمانی همزمان با تأکید بر آموزههای دینی و آموزش مثبت نگری در تمامی زیر مقیاسهای سلامت عمومی، به جز زیر مقیاس وسواس اجباری، روابط فردی، ترس مرضی و روانپریشی تأثیر معناداری داشته است. مطالعات پیگیرانه نیز نشان داد که پس از گذشت 9 ماه از آزادی مددجویان بهرهگیرنده از مداخلات آموزشی، هیچ یک از آنان به مراکز تأدیبی در زندانها بازنگشتهاند و این در حالی است که اعضای گروه کنترل در این مدت حدود 15 درصد بازگشت به زندان داشته اند.
توانایی، سلیم زاده (1389) تأثیر مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن و حدیث را مورد بررسی قرار داده است. در پژوهش حاضر ضمن تبیین مثبتاندیشی و زمینههای بروز و همچنین موانع و شیوههای تقویت آن،نقش مثبتاندیشی در موفقیت انسان بیشتر با الهام از آموزههای قرآن کریم و اهلبیت(ع) بررسی میشود.
صائمی(1385) رابطه بین مثبت اندیشی و سلامت روانی را از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله-ریسرچ به بررسی دیدگاه اسلام در خصوص مثبت اندیشی و رابطه آن با سلامت روانی پرداخته، آن را با یافته های و نتایج پژوهشهای علمی در حوزه روان شناسی مقایسه کرده است.
رفتارهای مذهبی، در پرداختن به نکات معنی دار زندگی ارزش مثبت دارند. رفتارهایی از قبیل عبادت، توکل به خداوند، زیارت، مهرورزی و میتوانند از طریق ایجاد امید و تشویق افراد به نگرش مثبت به موقعیت های استرس آمیز، باعث آرامش درونی آنان شوند. با توجه به اهمیت مسئله مثبت اندیشی در زندگی انسان و روابط بین افراد، در این پژوهش سعی شده از منظر قرآن کریم به ابعاد مثبت اندیشی ونقش آن توجه شود .
6-هدفها
– نقش مثبت گرایی در زندگی انسان از منظر قرآن کریم
– شیوهها و راهکارهای تقویت مثبت گرایی در زندگی انسان از منظر قرآن کریم
کاربردهای متصور از تحقیق
دربهبود روابط خانواده، تربیت بهتر فرزندان ؛ روابط معلم با دانش آموزان و والدین؛ روابط اداری در محیط اسلامی ؛روابط معلم باهمکار خود
7-مراجع استفاده کننده از نتیجه پایان نامه
پژوهش حاضر می تواند به دانشجویان و طلاب مراکز علمیه و همچنین مردم عادی کمک کند تا بر اساس فرمایشات قرآن مثبت اندیش بوده و از آن برای هرچه بهتر شدن روند زندگی استفاده کنند.
8-روش انجام تحقیق
روشی که برای این تحقیق به کار گرفته شده است روش توصیفی–تحلیلی است. برای این منظور از ابزارهایی استفاده خواهد شد، از جمله، استفاده از منابع موجود در کتابخانه ها و بانک های اطلاعاتی. پس ازجمع آوری منابع و فیش برداری از آن ها، به تشریح و تحلیل مطالب، شناسایی معضلات مربوطه و راه های احتمالی پاسخگویی به آن ها، پرداخته خواهد شد. این پژوهش اساسا با استفاده از آخرین و جدیدترین مقالات وکتاب ها و اسناد حقوقی و هم چنین منابع معتبر الکترونیکی انجام خواهد شد.روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش تحلیلی استنباطی است.
فصل دوم-تعاریف و مفاهیم
مبحث اول-تعریف مثبت اندیشی
مثبتگرایی به معنای داشتن نگرشها، افکار و رفتار و کرداری خوشبینانه در زندگی است. به عبارت دیگر، از نظر روانشناسی، مثبتگرایی هم مثبتاندیشی است و هم مثبتکرداری. مثبتاندیشی به شما کمک میکند تا به بهترین شکل با زندگی کنار بیایید. برای داشتن یک زندگی مثبتتر، اولین قدم، آن است که احساسات، افکار و باورهای خودرابشناسید.مثبتاندیشی صرفاً در داشتن افکاری خاص خلاصه نمیشود، بلکه نوعی رویکرد و جهتگیری کلی درباره زندگی است، مثبتاندیشی یعنی توجه داشتن به امور مثبت در زندگی و نپرداختن به جنبههای منفی. مثبتاندیشی به معنای آن است که تصور خوبی از خویش داشته باشیم، نه آن که همواره خود را سرزنش کنیم. مثبتاندیشی یعنی نیک اندیشیدن درباره دیگران و حسن ظن داشتن به آنها و با دیگران به صورت مثبت برخورد کردن. مثبتاندیشی به این معناست که انتظار داشته باشیم تا در دنیا به بهترین چیزها برسیم و یقین داشتن به این که به خواستههای خود خواهیم رسید.(نادری،41:1389)
به تعبیر دیگر مثبت اندیشی همان خوش بینی و تفأل خیر به خداوند و جهان و دیگر انسان ها است. زیرا از نظر روایات اسلامی سوءظن تنها در مورد رفتار دیگران تحقق نمی یابد بلکه هر بدگمانی به خدا و مخلوق خدا به نحوی که به شکل اعتقاد قلبی درآید و اعتقاد و گفتار و رفتار انسان بر اساس آن شکل بگیرد، سوءظن محسوب می شود.
خوش باوری و حسن ظن نشانه سلامت نفس و صفای روح است، زیرا افرادی که ضمیر پاکی دارند در بیشتر موارد، به ذهنشان جز خیر و نیکی خطور نمی کند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: « خداوند، برخورد با نگاهی خوش بینانه را دوست می دارد»امام علی(ع)نیز می فرماید: «خوش گمانی موجب کم شدن اندوه می شود.» زیرا اندیشه ها و پندارهای ما است که زندگی ما را شکل می دهد و هر کس رفتارهای دیگران و حوادث زندگی را با توجه به باور ها و بینش خاص خود تفسیر و توجیه می کند. به همین دلیل در متون دینی سوءظن یکی از رذایل اخلاقی شمرده شده است و خداوند در قرآن کسانی که گمان بد به حوادث می برند را سرزنش می کند: «و شما گمان بدی بردید و شما از هلاک شدگان هستید.»(همان:43)
در شأن نزول این آیه آمده است که زمانی پیامبر(ص) با گروهی از اصحاب برای فتح مکه از مدینه حرکت کردند عده ای به بهانه گرفتاری با پیامبر(ص) همراه نشدند زیرا گمان می کردند پیامبر(ص) و اصحابش هرگز از این سفر برنمی گردند و همگی کشته خواهند شد، قرآن کریم آنها را به دلیل گمانه زنی های منفی مورد سرزنش قرار می دهد. زیرا آنها به دلیل ترس و عافیت طلبی و فرار از زیر بار مسئولیت ها، سوءظن ها در نظرشان واقعیت جلوه می کند و نسبت به همه چیز بدبین هستند حتی به پیامبر خدا و حتی نسبت به خدا. بنابراین دیدگاه و نگرشی که در مورد حوادث دارند هیچگونه با واقعیت تطبیق نمی کند. آن ها گمان می کردند خداوند پیامبرش را به این سفر فرستاده و آنها را به چنگال دشمنان سپرده و از آنها حمایت نخواهد کرد.
در نهج البلاغه در فرمان مالک اشتر آمده است: بخل و ترس و حرص، صفات نکوهیده مختلفی است که همه آنها در سوءظن به خدا جمع است.قرآن کریم پیامبر اکرم(ص) را به دلیل خوش بینی و حفظ آبروی مؤمنین ستوده است. آن حضرت چنان عمل می کرد که منافقان وی را متهم به سادگی می کردند و می گفتند: او شخص خوش باوری است.از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار می دهند و می گویند: او آدم خوش باوری است. بگو خوش باور بودن او به نفع شماست: ولی بدانید او به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند.اینکه می فرماید این ویژگی پیامبر(ص) به نفع شماست، به آن جهت است که زیرا از این طریق آبروی آنها را حفظ کرده و شخصیتشان را خرد نمی کند عواطفشان را جریحه دار نمی سازد، و برای حفظ محبت و اتحاد و وحدت آنها از این طریق کوشش می کند، در حالی که اگر او فوراً پرده ها را بالا می زد و دروغگویان را رسوا می کرد، دردسر فراوانی برای آنان فراهم می آمد، علاوه بر این که آبروی عده ای به سرعت از بین می رفت، راه بازگشت و توبه بر آنها بسته می شد، و افراد آلوده ای که قابل هدایت بودند در صف بدکاران جای می گرفتند و از اطراف پیامبر(ص) دور می شدند. (همان،44)
این رفتار پیامبر(ص)نسبت به مسلمانان در جهت حفظ آبروی آنها بود، زیرا مؤمن در پیشگاه خداوند از منزلت والایی برخوردار است و آبروی او از جمله مواردی است که هرگز نمی توان متعرض آن شد، جان و مال و عرض(آبرو) مؤمن در امان است و حفظ آبرو یکی از مهمترین مسائلی است که نمی توان آن را بی ارزش تلقی کرد و با تعرض به آن جایگاه اجتماعی فرد را به خطر انداخت.
مبحث دوم–مفهوم مثبت اندیشی از دیدگاه جامعه شناسی
مثبت نگری حاصل تعامل آرام و بدون مشکل با محیط اجتماعی است که پیامد آن مجموعه ای از تمایلات مبتنی بر رضایت مندی، خوش بینی، امید، اعتماد و اطمینان خاطر در فرد است. نقطه مقابل آن وجود بیزاری، ترس، عصبانیت، ناامیدی و نگرانی خواهد بود. مثبت نگری زمانی بوجود می آید که افراد احساس نمایند درکشان از خودشان تأیید شده است. (محسنی کیا،98:1392)
مثبت نگری نوعی خیر عمومی است که پیامد و حاصل آن را باید در تشریک مساعی، طراوت اجتماعی، وفاق اجتماعی، عواطف مثبت، زندگی انجمنی و مشارکت اجتماعی جستجو کرد. مثبت نگری نوعی سرمایه عاطفی است که هزینه های کنترل و نظارت رسمی را کاهش می دهد و افراد را متقاعد به رفتار مطابق با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی پذیرفته شده می نماید. سرمایه ای که به واسطه استفاده از آن زایش تازه ای پیدا می کند، زیرا وقتی افراد از عواطف مثبتی که دیگران ابراز می دارند استفاده می کنند به نوعی عواطف مثبت تازه ای را تولید می کنند.(طالشی،66:1388)
مهمترین تأثیر مثبت نگری بر زندگی عادی یا روزمره این است که در صورت وجود مثبت نگری زندگی روزمره معطوف به آینده خواهد بود و افراد جامعه از گذشته نگری منفی و داشتن کنش های آنی و لحظه ای رهایی پیدا خواهند کرد. آنها پذیرای برنامه داشتن و کنش های عقلانی معطوف به هدف خواهند شد؛ کنش هایی که آنها را وادار به تلاش و کوشش مضاعف و نیل به اهداف متعالی تر می نماید به گونه ای که نوعی آینده گرایی و آینده اندیشی را در افراد جامعه تقویت می نماید که خود می تواند پیامدهای مثبت متعددی را به دنبال داشته باشد. هر چند که مثبت نگری در نگاه نخست و نقطه آغازین از خود فرد شروع می شود و تجلی آن را در فرد می بینیم اما حاصل آن در تجربه جمعی فرد که در فرآیند تعامل اجتماعی شکل می گیرد دیده می شود؛ تجربه ای که نمونه آن را در جامعه و فرهنگ حاکم بر آن می بینیم. جوامع منعطف، بالنده و پویا در قیاس با جوامع سخت و ایستا و بسته از آمادگی بیشتری برای مثبت نگری برخوردار هستند زیرا جوامع و فرهنگ های بسته بیشتر خصلت جرم گرایانه دارند که بیشتر آن مولد نوعی بدبینی هستند. (رمضان پور،28:1374)
فرهنگ جامعه تأثیر بسزایی در مثبت نگری یا برعکس آن در منفی نگری دارد. در جامعه ای که بدی، زشتی، ظلم و شرارت وجود دارد این امر باعث می شود تا افراد هر روز با آن بدی ها روبه رو شوند و کم کم عادت کنند تا فقط زشتی ها را تداعی نمایند.اگر منفی نگری در جامعه ای شایع شود کودکان و نوجوانان آن جامعه با مشاهده منفی گرایی تحت تأثیر قرار می گیرند و همان طور که تئوری یادگیری مشاهده ای بیان می کند این نگرش و رفتار را یاد می گیرند و بروز می دهند.(همان،29)
تقویت ارزش های اخلاقی مثبت در جامعه مدیون کار و تلاش، صداقت، تعاون و همکاری، احترام به یکدیگر و تقویت عزت نفس در سطح فردی و در سطح ملی و تقویت عملکرد، کارایی سازمانی و حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است و می تواند مثبت نگری را در بین افراد جامعه تقویت نمایند. علاوه بر این تقویت غرور ملی می تواند زمینه را برای مثبت اندیشی فراهم نماید و از موانعی که باعث پیشرفت مثبت نگری می گردد می توان عدم احساس موفقیت و کارا بودن و نرسیدن به آرزوها و آرمان ها و ناامیدی و بدبینی را نام برد.(میر سعیدی،54:1379)
مبحث سوم-اصول مهم شاد بودن از منظر قرآن کریم
قرآن در تمام آیات و احکام و اوامرش قصد آن را دارد که کیفیت شادی و نشاط و لذت از زندگی سالم و خدایی را به انسان آموزش داده و تمامی اعمال و رفتاری که باعث می شود به این نوع زندگی صدمه و خدشه وارد شود را گوشزد کند. انسان ها در زندگی خود همیشه تلاش می کنند تا کیفیت زندگی خود را بالاتر ببرند و این به معنای نهایت لذت از زندگی است و در فرهنگ قرآنی حیات طیبه و یا هنر انسان زیستن نام دارد. گاهی آدم ها راه را به خطا می روند و به جای این که به کیفیت زندگی روی آورند ، هم و غم خود را روی کمیت آن می گذارند ؛ از نظر آسایش و مادیات روز به روز وسعت مالی پیدا می کنند اما دریغ از ذره ای لذت و نشاط .امروزه هر کسی را می بینیم شاد نیست، زندگی می کند اما از زندگیش لذتی نمی برد و شادی را در میدان دید خود پیدا نمی کند. قرآن در تمام آیات و احکام و اوامرش قصد آن را دارد که کیفیت شادی و نشاط و لذت از زندگی سالم و خدایی را به انسان آموزش دهد و تمامی اعمال و رفتاری که باعث می شود به این نوع زندگی صدمه و خدشه وارد شود را گوشزد می کند و آنان را حرام می شمارد ؛ زیرا اعمال حرام هم به جسم و هم به روح انسان آسیب جدی وارد می کند و او را بیمار می سازد .
حال شما بگویید آیا یک بیماری که مریضی صعب العلاج دارد از موهبت و نعمت زندگی لذت می برد؟ این که چگونه از زندگی نهایت بهره و سود را ببریم تا هم در دنیا و هم در آخرت زیبا زندگی کنیم و سعادت نصیبمان شود ، راهی است که تنها با علم و آگاهی و تمرین و عمل بدست می آید. (بابایی،51:1392)
شادی خود را به هیچ کس وابسته نکن تا همیشه از آن برخوردار باشی.وقتی با لذت های مادی و زودگذر شاد شدیم روشن است که با پایان این ها ما نیز دچار حزن و اندوه می شویم پس باید به قدرت لایزالی شاد بود که نقصان و زوال به ذات مقدسش راه پیدا نمی کند : قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ بگو به فضل و رحمتخداست که مومنان باید شاد شوند و این از هر چه گرد مىآورند بهتر است .(یونس/۵۸)
این آیه کریمه علت شادی به رحمت خدا را چنین بیان می کند که تمام خیر و خوبی در وجود باری تعالی جمع است و منشأ همه خیر و خوبی هاست و از خزانه غیبش به هر که بخواهد می بخشد. وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ ؛ به هیچ کس امید نداشته باش به جز خدا زیرا یگانه داروی آرامش بخش روح و جان یاد خداست. کافی است تمرین کنید هر روز که مسائل و مشکلات روزانه ، شما را ناراحت و غمگین کرد یاد لطف و مهربانی های بی نهایت خدای تعالی بیافتید که چگونه شما را در گرداب حوادث یاد می کند و دست شما را در سختی های زندگی رها نمی کند. (همان،52)
همیشه شکرگزار باش : لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ. در تمام دوران زندگیم کسانی را دیدم که همیشه نکات منفی را می بینند و همیشه از بی پولی می نالند ، از رفتار نادرست اطرافیان گله و شکایت دارند و از زندگی خود ناراصی اند.برای حل این مسئله دین اسلام راه کارهای مناسبی ارائه داده است. انتظار نداشته باش همیشه آنچه در اطرافت اتفاق می افتد مطابق میل و خواسته ات باشد زیرا گاهی برخی از حوادث و اتفاقات به خیر و صلاح توست و خداوند حکیم و دانا بهتر از همه می داند که چه چیزی برای بنده اش خیر و صلاح است و بالعکس شاید خیلی چیزهایی که تو می خواهی برای تو شر و بدی باشد و به تو صدمه بزند و یا دین تو را نابود کند : …وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (بقره/۲۱۶)
و بسا چیزى را خوش نمىدارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست مىدارید و آن براى شما بد است و خدا مىداند و شما نمىدانید. پس اجازه نده اتفاقات ناخوشایند روحیه ات را خراب کند و مطمئن باش که با منفی نگری جسم سالمی نخواهی داشت. سعی کن به قدر توان خود تلاش کنی و نتیجه را به حکمت خدای حکیم واگذار نمایی . مثبت اندیشی را تمرین کن و عینک بدبینی را از چشمان خود بردار ، خوبی های خود و دیگران و نعمت های بیکران خداوندی را ببین و برای همه آن ها شاکر باش و نماز به جای آور.استمرار در ۲رکعت نماز مستحب شکر مشکلات بسیاری را در زندگی حل می کند و با این عمل می توانی خود را از اسارت زنجیر های بدبینی و منفی نگری آزاد کنی. (پناهی،97:1385)
ارتباطات انسان در دنیا ۴ جهت دارد : ارتباط با خدا – خود – دیگران – طبیعت. برای هر کدام از این جهت ها راههای مناسبی بیان شده است . اصولا توقعات به حق و یا ناحق ما ذهن و فکر ما را ساعت ها درگیر می سازد و انرژی های ارزشمندی را هدر می دهد. از هیچ کس توقع بی جا نداشته باش ؛ این امر اول بسیار سخت باشد اما اولاً : به مرور آرامش خاصی به ارمغان می آورد . (همان:98)
ثانیا این شما را فردی توانمند و قدرتمند می سازد که تکیه به هیچ نیرویی ندارد .ثالثاًذهن شما را متمرکز قدرت خدا می کند و امدادهای غیبی خدا را در زندگی به شما نشان خواهد داد. در زندگی به جای شناور بودن شناگر باش .کرامت و عزت نفس خود را مورد توجه خاصی قرار بده و سعی کن با هیچ حرام و اشتباهی این عزت و کرامت را خدشه دار نکنی. زندگی خود را هدفمند ساز و برای رسیدن به اهدافت تلاش کن و مهمترین هدفت را رضای خدا قرار ده. در ارتباط با دیگران برای این که شاد باشی باید شادی آفرین باشی و این حاصل نمی شود مگر این که در مقابل خواسته ها و گفتار دیگران انعطاف پذیر شوی و با بحث های بی نتیجه انرژی خود را هدر ندهی و قبل از مطمئن شدن در مورد هیچ کس قضاوت نکنی.بی احترامی دیگران را با بی اعتنایی جواب ده و به جای بیزاری از انسان ها ، از رفتار های بد آن ها بیزار باش و سعی کن این معایب را از خودت دور ساز ی.بگذار دیگران از تو ، به عنوان فردی آرام و خوشرو یاد کنند.(پناهی:100،1385)
مبحث چهارم-مفهوم مثبت اندیشی از دیدگاه پیامبر اکرو و امامان
امام علی (ع) میفرمایند: «به کلمهای که از (دهان) کسی خارج میشود و تو برایش احتمال خیری مییابی گمان بد مَبَر». بهترین آیینها، با طبیعت آدمی و سازمان آفرینش او سازگار بوده، نیازمندیهای طبیعی و فطریاش را برآورد؛ در غیر این صورت، نه قابل عمل است و نه میتواند آدمی را خوشبخت و سعادتمند سازد. تعالیم اسلام به دلیل توجه به این نیازها و متناسب بودنش با فطرت آدمی است.به گفته علامه طباطبایی، اسلام، نه انسان را از نیروها غرایز و خواستههایش محروم میکند و نه همه توجه را به تقویت جنبههای مادی معطوف میدارد؛ نه او را از جهانی که در آن زندگی میکند، جدا میسازد و نه او را بینیاز از دین و شریعت، به حساب میآورد و این سه زاویه، مثلثی را ترسیم کرده که انسان در محدوده آن کمال مقصود خود را به دست میآورد و به سعادت ابدی میرسد و اگر یکی از این زاویهها باز شود و نادیده تلقی گردد، انسان را دچار سقوط میکند و از اوج انسانیت به ورطه هلاکتش میکشاند. (رنگرز جدی،27:1388)
از شادی تعاریف گوناگونی شده، مانند: «احساس مثبتی که از حس ارضای پیروزی به دست میآید»، «مجموع لذتهای منهای درد»، «حالتی که در فرآیند نیل به علاقهها در آدمی به وجود میآید». این پدیده هر چند از زوایای گوناگونی تعریف و تشریح شده است، ولی به اتفاق اندیشمندان یک ضرورت و نیاز اساسی انسان به شمار میآید؛ چه کسی را میتوان یافت که مدعی باشد نیازمند به شادی نیست؟ اصلاً اساس جهان هستی و پدیدههای آن به گونهای طراحی شدهاند که در آدمی شادی ایجاد کنند. بهار با طراوت، صبح پر لطافت، طبیعت با ظرافت، آبشارهای زیبا، گلهای رنگارنگ، دیدار دوستان، ازدواج و پیوند و انسان و… همه، شادیآور و مسرّتبخش است. از آن جا که شادی، ناکامی، ناامیدی، ترس و نگرانی را از انسان دور میسازد، روانشناسان به ایجاد و تثبیت آن در انسان دستور اکید دادهاند و این همه حکایتگر این حقیقت است که شادی نیاز اساسی و ضروری میباشد.با کندوکاو در نظریات و گفتههای دانشمندان و متون معتبر، میتوان موارد ذیل را در زمره عواملی بر شمرد که حالت شادی و نشاط را در انسان پدید میآورند: ایمان ،رضایت و تحمل ،پرهیز از گناه ،مبارزه با نگرانی ،تبسم و خنده ،مزاح و شوخی ،روی خوش ،خود آرایی ،پوشیدن لباسهای روشن ،حضور در مجالس شادی ،ورزش ،امید به زندگی ،کار و تلاش ،سیر و سفر ،تفریح ،تلاوت قرآن ،تفکر در آفریدههای خداوند ،صدقه دادن ،نگاه کردن به سبزهها .(محمدی،58:1391)
قرآن برخی عوامل شادی و نشاط را مخصوص مؤمنان دانسته است؛ «قُل مَن حَرَّمَ زِینَةَ الله الَّتِی أَخرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِن الرِّزقِ قُل هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الحَیاةِ الدُّنیَا خالِصَةً یَومَ القِیَامَة؛ بگو (در برابر کسانی که بسیاری از مواهب زندگی را تحریم میکردند) ای پیغمبر چه کسی زینت و آرایش و زیباییهایی را که خداوند از درون طبیعت برای بندگانش بیرون کشیده، حرام کرده است. بگو این مواهب پاک و این زیباییها برای مردم با ایمان در همین زندگی دنیا و در زندگانی جاوید آخرت قرار داده شده است. با این تفاوت که در این دنیا، زیباییها به زشتیها آمیخته است؛ شادیها به غم آلوده و آمیخته است؛ ولی در دنیای دیگر و در روز رستاخیز، این زیباییها و این مواهب پاک، برای مردم با ایمان به صورت خالص وجود دارد». در اینباره حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند: «مؤمن شوخ و شاداب است». حضرت علی (ع) میفرمایند: «شادمانی، گشایش خاطر میآورد». نیز در جای دیگر میفرمایند: «اوقات شادی، غنیمت است». همچنین میفرمایند: «هرکس شادیاش اندک باشد، آسایش او در مرگ خواهد بود». امام صادق (ع) میفرمایند: «هیچ مؤمنی نیست که شوخی در طبع او نباشد». نیز میفرمایند: «شوخ طبعی، بخشی از حسن خلق است». (همان،29)
امام رضا (ع) میفرمایند: «کوشش کنید اوقات شما چهار زمان باشد؛ وقتی برای عبادت و خلوت با خدا، زمانی برای تأمین معاش، سعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیبهایتان واقف میسازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و وقتی را هم به تفریحات و لذایذ خود اختصاص میدهید و از شادی ساعتهای تفریح، نیروی لازم برای عمل به وظایف وقتهای دیگر را تأمین کنید». در سیره معصومان، عنصر شادی آنچنان اهمیت دارد که علاوه بر تأیید آن به بسترسازی، زمینهسازی و ایجاد آن نیز توصیه شده است.
یکی از صحابیان از رسول خدا (ص) پرسید: «آیا اگر با دوستان خود، شوخی کنیم و بخندیم، اشکالی دارد؟» حضرت فرمودند: «اگر سخن ناشایستی در میان نباشد، اشکالی ندارد». (مقدمی،125:1379)
مبحث پنجم-آثار مثبت اندیشی در زندگی
1. آینده روشن :مهم ترین تأثیر مثبت نگری بر زندگی عادی یا روزمره این است که در صورت وجود مثبت نگری زندگی روزمره معطوف به آینده خواهد بود و افراد جامعه از گذشته نگری منفی و داشتن کنش های آنی و لحظه ای رهایی پیدا خواهند کرد. آنها پذیرای برنامه و داشتن کنش های عقلانی معطوف به هدف خواهند شد. کنش هایی که آنها را وادار به تلاش و کوشش مضاعف و نیل به اهداف متعالی تر می نماید به گونه ای که نوعی آینده گرایی و آینده شناسی را در افراد جامعه تقویت می نماید که خود می تواند پیامدهای مثبت متعددی را به دنبال داشته باشد.چنین افرادی زندگی خود آینده خود را روشن وامیدوار کننده ارزیابی می کنند که در راستای تلاش انسان شکل می گیرد.
2. شاد زیستن : خوش بینی می تواند به فرد کمک کند تا شادتر، سالم تر و موفق تر باشد و بر عکس بدبینی انسان را به سوی ناامیدی، بیماری و شکست هدایت می کند و منجر به افسردگی، تنهایی و کم رویی می شود. انسان خوش بین مشکلات زندگی را ازمونی برای سنجش توانایی های خود می داند ودر نتیجه در مواجهه با آن نگرش مثبتی به پدیدهای دنیا پیدا می کندو بر نقاط مثبت آن پدید ها توجه می کند که همین امر موجب می شود که از زندگی خود لذت بیشتری ببرد.
3. فائق آمدن بر مشکلات: اگر چه توانایی ها و استعدادهای افراد از اهمیت زیادی در مواجهه با مشکلات زندگی برخوردار می باشد،ولی خواستن یا نخواستن آن هاست که بر موفقیت آینده شان تاثیر می گذارد و تا حدی به آن دلیل است که خوش بین ها و بدبین ها با روش های گوناگونی با مسایل ومشکلات زندگی برخورد می کنند.
افراد خوش بین مسایل و مشکلات زندگی را لازمه زندگی بشری می دانند که در زندگی تمام افراد بشر رخ می دهد و به نوعی انسان های مختلف با آن دست به گریبان هستند . آنان مشکلات زندگی را دارای راه حل می دانند که با سعی و تلاش می توان بر آن فائل آمد . اید به غلبه پیدا کردن بر مشکلات زندگی ، زندگی را برای آنان شیرین و قابل تحمل می کند و موجب آرامس روانی آنان می شود.
وقتی اتفاق بدی رخ می دهد، یا اشکالی در کار پیش می آید، فرد بدبین خود را مقصر دانسته و با خود می گوید به درد این کار نمی خورم، همیشه شکست می خورم در چنین وضعیتی زندگی فرد بد بین به جهنمی تبدیل می شود که تحمل آن توسط انسان غیر ممکن می شودبر عکس فرد خوش بین دلایل دیگری را جست و جو می کند که همین امر در احساس خرسندی ورضایت از زندگی نقش زیادی دارد .
4. اعتماد به نفس :وقتی کارها خوب پیش می رود و فرد در انجام کارهای خود به موفقیت می رسد، فرد خوش بین اعتباری برای خود پیدا می کند وعامل موفقیت را تلاش و کوشش خود می داند و چنین باوری در او شکل می گیرد که او توانایی مواجه با مشکلات گوناگون را دارد و می تواند با اتکا بر توانایی های خود بر موانع بر سر راه رسیدن به اهداف خود آید. زمانی که اعتماد به نفس در فرد شکل می گیرد فرد احساس می کند که می تواند با اتکا بر توانا ییهای خودبر مشکلات غلبه پیدا کند که این می تواند آرامش روانی او را به دنبال داشته باشد.
5. سلامت روان:اگر افراد در برخوردهای خود خوش بین باشند، گفتار و رفتار دیگران را خوب تفسیر می کنند و کمتر دچار سوء تفاهم هایی می گردند که زمینه را برای بروز درگیری و تنش فراهم می نمایند. و در نتیجه در فضای روان شناختی مثبتی قرار می گیرند و رفتارهای دیگران را مثبت ارزیابی می کنند چنین فردی در پرتو احساس مثبتی که از رفتار دیگران دارد به آرامش روانی دست پیدا می کند. بر عکس در فضای بدگمانی، رفتارها و گفتارها به گونه ای خاص تفسیر می شوند؛ مثلا احترام گزاردن به دیگران به چاپلوسی و تملق ، سکوت به مخفی کاری، حرف زدن ملایم به بی اعتنایی و سردی، قاطعیت به استبداد، صراحت به پررویی، صداقت به ساده لوحی و صمیمیت به خود شیرینی تفسیر می شود.
6. صبر و شکیبایی :افراد مثبت اندیش ، زندگی را دارای هدف می دانند و مشکلات و مسایل زندگی را در راستای همین هدف معنا می کنند . آنان بر این باورند که علیرغم حوادث ناگواری که هم اکنون اتفاق افتاده است ، در آینده نه چندان دور ، زندگی رنگ و بوی دیگری می یابد و رخ زیبای خود را به آنان نشان می دهد همین نگرش موجب می شود تا آنان در برابر مشکلات تحمل بیشتری داشته باشند و به آرامش روانی دست پیدا کنند .
7. هماهنگی انتظارات با واقعیت ها :انسان مثبت اندیش نگرش واقع بینانه ای به زندگی دارد ، انتظارات او از زندگی نیز واقع گرایانه خواهد بود و در پی آن احساس او از زندگی نیز واقع بینانه خواهد شد. شاید بتوان گفت هماهنگی انتظارات با واقعیت ها شرط رضایت زندگی می باشد . به بیان دیگر ، ما اکنون در این دنیا زندگی می کنیم و در هر مسئله ای باید این واقعیت را مورد توجه قرار دهیم که دنیا قوانین خاص خود را دارد . این قوانین ، توسط ما وضع نشده و به دلخواه ما نیز تغییر نخواهد کرد. پس باید قوانین آن را به خوبی بشناسیم ، تا به موفقیت دست یابیم . انسان مثبت اندیش در پرتو شناختی که از قوانین زندگی دنیوی پیدا کرده است ،سطح توقعات و انتظارات خود را با واقعیت های زندگی تنظیم می کند و در پرتو چنین رویکردی به آرامش روانی دست پیدا می کند .
8. اکتفاء به داشته ها: فرد منفی نگر ، همواره لذت را در چیزی می داند که ندارد و به همین جهت ، از آنچه دارد بهرهمند نمی شود . چنین افرادی همواره از آنچه دارند ، نالان و ناراضی اند و چیزهایی را آرزو می کنند که ندارند و وقتی به آنچه زمانی آرزویش را داشتند ، دست یافتند ، بازهم احساس بهرمندی و خوش بختی نمی کنند و به آنچه در دور دست ها وجود دارد ، می اندیشند. بر عکس انسان مثبت اندیش ، از آنجا که به نقاط مثبت داشته های خود متمرکز می شود از داشت های خود احساس رضایت می کند و به آن قانع است ، در پرتو چنین احساسی فرد به آرامش روانی دست پیدا می کند . به قول معروف : «
9- ناپایدار پنداری سختی ها : وقتی مشکلی به وجود می آید و حادثه تلخی رخ می دهد ، تصور انسان منفی نگر بر این که چنین حوادثی ماندگار بوده و گویا هیچ پایانی نخواهد داشت . اگر افراد منفی نگر مورد سوال قرار گیرند ، مشخص می شود که بسیاری از آنان توجهی به پایان پذیری سختی ها ندارند . بر عکس افراد مثبت اندیش پایان پذیری مشکلات را یکی از اصول مسلم و قطعی زندگی می دانند و بر این باورند که سختی های فراوانی آمده و رفته اند و هیچ یک باقی نمانده اند و به طور حتم مشکل کنونی من هم باقی نخواهد ماند. در چنین فضای روان شناختی افراد مثبت اندیش به آرامش روانی دست پیدا می کنند .
در پایان ذکر این نکته ضروری است که هر چند که مثبت نگری در نگاه نخست و در نقطه آغازین آن از خود فرد شروع می شود و تجلی آن را در فرد می بینیم اما حاصل آن در تجربه جمعی فرد که در فرایند تعامل اجتماعی شکل می گیرد، دیده می شود، تجربه ای که نمونه فرافردی آن را در جامعه و فرهنگ حاکم بر آن می بینیم. جوامع منعطف، بالنده و پویا در قیاس با جوامع سخت و ایستا و بسته از آمادگی بیشتری برای مثبت نگری برخوردار هستند زیرا جوامع و فرهنگ های بسته بیشتر خصلت جرم گرایانه دارند که بیشتر آن مولد نوعی بدبینی هستند.
اگر نگاهی به سایر ملل بیندازیم درخواهیم یافت، ملتی پیروز و سربلند می شود که اندیشه مثبت را سرلوحه زندگی اش قرار دهد و در رسیدن به سعادت تلاش کند و هیچ چیز در دنیا غیرممکن نیست اگر و تنها اگر انسان از قوه فکر و اندیشه اش استفاده کند.
برعکس جوامع و فرهنگ های باز مولد نوعی خوش بینی از حال اجتماعی و بیشتر متمایل به عام گرایی هستند که مقدم بر مثبت نگری در افراد هست.(نادری،92:1389)
فصل سوم-بررسی مثبت اندیشی در علم روانشناسی
مبحث اول-قدرت مثبتاندیشی
نگاه و نگرشی مثبت داشتن، و در کنار آن بهگونهای رفتار کردن که حاکی از این نگاه و نگرش مثبت باشد، میتواند یک انتخاب باشد. شما میتوانید اندیشهها و افکاری را به داخل ذهن و مغزتان راه دهید که حالتان را خوب میکند و روحیهاتان را بالا میبرد، و به جای اینکه همهاش تاریکی، مشکل، دشواری، نداشتن بببیند، با داشتهها، راهحلهای خلاقانه و امید ،نوری بر تمام زندگی شما میاندازد. با تغییر نگاه و نگرش از منفیبافی و بدبینی به خوشبینی و مثبت اندیشی، شما به جای اینکه زندگی را سرشار از نگرانیها، اضطرابها و مانعهای بزرگ ببینید، آن را سرشار از فرصتها و راهحلهای جدید و زیبا میبینید. اما چگونه میتوانیم به این قدرت دست پیدا کنیم، قدرتی که شاید از میلیونها میلیون پول ،ارزشی بیشتر داشته باشد.به گامهایی چند برای رسیدن به مثبتاندیشی اشاره میکنم:۱-دربارهی مزایای مثبتاندیشی و نگرش زیبا داشتن به خود و زندگی بیاندیشید. در اینباره که مثبتاندیشی نه تنها سبب میشود تسلط بیشتری بر زندگی خود داشته باشید،بلکه از زندگی بیشتر لذت ببرید، افسرده خاطر و اندوهگین نباشید، انرژی بیشتری داشته باشید وهمچنین به لحاظ جسمانی نیز سلامتی بیشتری داشته باشید. فکر کردن دربارهی فواید و ثمرات مثبتاندیشی انگیزهی بیشتری برای کنار نهادن منفیاندیشی را در شما ایجاد خواهد کرد.(انصاری،28،1383)
۲-خود را مسئول نگاه و نگرش خودتان بدانید. روزانه شاید هزاران فکر از ذهن شما بگذرد و صدها احساس گوناگون به روان شما وارد شود. شما باید قدرت انتخاب و برگزیدن و نیز کنار نهادن و دست رد زدن به آنها را داشته باشید. خود را، و نه دیگران را، مسئول بدانید. این باور را در خود ایجاد کنید که شما و تنها شما بر افکار و احساساتتان تسلط و نظارت دارید.
۳-تصمیم جدی و برنامهی جدی برای کنار نهادن منفیبافی و منفیاندیشی داشته باشید. هر روز در خانه و بیرون از خانه، حتی در مدرسه، ممکن است با انسانها یا حوادث بسیاری مواجه شوید که همه و همه دست در دست هم میدهند تا دید منفی را در شما تقویت کنند. اگر هر روز که از خواب بیدار میشوید تصمیم به مثبتاندیشی و برنامهای برای دست یافتن به آن داشته باشید، میتوانید به این امر دست یابید.
۴-اجازه ندهید دیگران این برنامه را از میان ببرند. غالب مردم دوست دارند چیزها را بدتر و نگرانکنندهتر از آنچه هستند تصویر کنند. مثل تصویری که بسیاری از دانش آموزان از کنکور میسازند. اگر برنامه و تصمیم مثبتاندیشی را هر روز صبح که از خواب بیدار میشوید در خاطر داشته باشید، میتوانید با این امور مقابله کنید.
5-هر صبح که بیدار میشوید این باور را با خود مرور کنید که امروز من قصد دارم مثبتاندیش باشم و به جای انفعال در مقابل حرف دیگران و حوادثی که اتفاق میافتد قصد دارم خودم سرنوشت زندگیام را در دست داشته و بر حالات و روحیاتم کنترل داشته باشم.۶- هر روز افکار منفی را در خود پیدا کنید، دربارهی آنها بیندیشید و دلیل اینکه این افکار به ذهنتان راه یافته را پیدا کنید. همچنین فکر کنید چگونه میتوانید این افکار را به افکار مثبت تغییر دهید. بسیار خوب است که دفترچهای داشته باشید و در پایان هر روز دقایقی چند را به نوشتن افکار و احساسات منفی آن روز در آن صرف کنید. خوب است افکار و احساسات مثبت را هم یادداشت کنید. داشتن چنین دفترچهای بهویژه در مواقعی که تحت فشارهای بسیار هستید میتواند به کمک شما بیاید.
۷- به خود بیاموزد که باید با افکار منفی بجنگید، بهویژه آن دسته از افکار منفیای که به صورت اتوماتیک وارد ذهن شما میشوند و شاید بدانها عادت کرده باشید.
۸- یکی از مهمترین باورها و افکار منفی که مانع نفوذ مثبتاندیشی میشود این باور است که چیزها یا سفید اند و یا سیاه، یا همهی چیزی را باید بخواهیم و یا هیچ. در واقع یکی از مهمترین دلایل تنبلی و کار امروز به فردا انداختن ما همین است. وقتی میبینیم این درس را آنگونه که دوستدارم بخوانم نمیتوانم بخوانم، وقتی میبینم شرایطم آنگونه که باید باشد نیست، تصمیم میگیریم کلاً بیخیال همه چیز بشویم و آن را کنار بگذاریم. اما باید این دیدگاه را کنار گذاشت.
۹- برای کنار گذاشتن دیدگاه سیاه و سفید، بهتراست به جای اندیشیدن به نتیجهی سفید و یا سیاه، فقط به نتایجی که از کوشش شما حاصل میشود فکر کنید. فرضکنید شما سر جلسهی کنکوردرحال حل تستهای درسی مثل فیزیک هستیدو درهمان اغاز با ۵،۶ سؤال مشکل مواجه شدید،طبیعی است که اگر دیدگاه همه یا هیچ داشته باشید، تمامی افکار منفی به سراغ شما میآیند و انگیزهی کافی برای پاسخ به بقیهی سؤالات را از دست میدهید. اما در آن لحظه کافی است به جای مضطرب شدن و کنار گذاشتن بقیهی سؤالها به این فکر کنید که میتوانید بقیهی سؤالهای فیزیک را پاسخ دهید و این بهتر از این است که هیچ کدام از تستها را جواب ندهید. درصد پایین از درصد منفی و یا صفر بهتر است و حتی همین درصد ممکن است سبب موفقیت شما شود.(همان،29-31)
مبحث دوم-شناسایی علائم و نشانههای مثبتاندیشی
دید شما نسبت به زندگی، ترکیبی است از احساسات، افکار، باورها و عقایدی که دارید. اگر خواهان آن هستید که دیدگاه منفی خود را به دیدی مثبت تغییر بدهید، اولین گام اساسی در این مسیر، شناسایی و تمایز قائل شدن بین احساسات، افکار و باورهای خود است.(رضاییان،56،1388)
از فکر کردن به نتایج منفی خودداری کنید. چون هر چیزی را که به ذهنتان راه دهید در آنجا رشد خواهد کرد. بنابراین فقط و فقط بهترین افکار را به ذهن خود راه دهید. این افکار را پرورش دهید و بر آنها تمرکز کنید، آنها را تأیید کنید، آنها را مجسم کنید، درباره آنها دعا کنید و آنها را با ایمان احاطه کنید. بگذارید این افکار، دلمشغولی شما بشوند. انتظار بهترین نتیجه را داشته باشید تا قدرت ذهنی خلّاق که قدرت خداوند آن را هدایت میکند بهترین نتیجه را عاید شما بکند.
• تصمیم بگیرید که در زندگی، کاستن از شکستها و افزودن بر موفقیتها را هدف خود قرار دهید. این امر به شما کمک میکند تا در هر کاری که انجام میدهید، به جنبههای مثبت توجه کنید.
• راهکارهای مثبتاندیشی را تا زمانی که به صورت بخشی از فعالیتهای روزمره شما دربیایند و بتوانید آنها را بدون هیچ زحمتی انجام دهید، دائماً تمرین کنید.
• به این نکته توجه کنید که افراد خوشبین، در کارهای خود موفقترند، سالمترند، و در مقایسه با دیگران، کمتر دچار افسردگی میشوند.
• هر زمان که پیشبینی نتیجه یک وضعیت میپرازید، از خود سؤال کنید که چطور میتوانید به یک نتیجه خوب برسید و برای رسیدن به این وضعیت خوب، به چه منابعی نیاز دارید.
• عادت به شاد بدون با فکر کردن به مطالب خوشحال کننده به وجود میآید
• اگر انتظار داریم از برکت آرامش در زندگیمان برخوردار شویم باید به طور دائم خودمان را به سکوت مقید کنیم.
• ایمان قلبی و به کار بردن اصول و روشهای مذهبی، آرامش و آسودگی به همراه میآورد و به این ترتیب، قدرت جدیدی به جسم، روح و ذهن میدهد.
• افکارتان را کنترل کنید. به خاطر بسپارید که اغلب اوقات همانی میشوید که به آن فکر میکنید.• اتفاقات گذشته و وقایع فراروی ما، در مقایسه با آن چه در درونمان قرار دارد، بسیار حقیر و ناچیزند.(همان،60)
مبحث سوم-تأثیر کلام و سخن کلام
کلام ناخواسته روی زندگی ما اثر میگذارد. فکر حتی اگر دروغ هم باشد میتواند روی ما اثر بگذارد. موقعی که یاد میگیری ارزش فکر را تشخیص بدهی یعنی ارزشی که تو برای آن قائل هستی، ذهنت مجدداً میتواند آرامش خود را به دست آورد یا آن را حفظ کند.
تو هستی که باید با مشکلات مبارزه کنی آگاه باش لزومی ندارد که اضطراب ناشی از مشکلات را تحمل کنی، یا اجازه بدهی مشکلی آنقدر در نظرت مهم جلوه کند که تو را از پای در بیاورد.(زمانی،35،1386)
طی کردن این راه ممکن است به نظرت دشوار باشد ولی هرگز از آن دست بر ندار. قول میدهم که ارزشش را خواهد داشت. روزی فراخواهد رسید که درمییابی هدف نهائی زندگیات، تسلط بر سرنوشتت و عملی کردن آرزوهایت میباشد و بقیه امور اهمیتی ندارد.اغلب مردم آنچه را که الآن گفتیم درک نمیکنند. آنها بر این باورند که این موضوع خوشباوری مطلق است. ولی موضوع از عمق بالائی برخوردار میباشد. جهان چیزی جز بازتاب درونت نیست. وضعیت زندگی بیرونی تو بازتابی از تصویر زندگی درونیات است.اغلب مردم میخواهند خوشبخت باشند، ولی نمیدانند در جست و جوی چه چیزی هستند. پس به ناچار بدون آن که هرگز آن را پیدا کنند، میمیرند. حتی اگر آن را پیدا کنند، چطور آن را تشخیص دهند؟ آنها دقیقاً مانند کسانی هستند که در جست و جوی ثروت میباشند. آنها واقعاً میخواهند ثروتمند شوند. ولی اگر ناگهان از آنها بپرسی میخواهند چقدر در سال به دست آورند اکثر آنها قادر به پاسخگوئی نمیباشند. اگر مقصد را ندانی معمولاً به جائی نمیرسی. البته خوشبختی معانی مختلفی دارد. برای هر کدام از ما، حتی برای کسانی که بسیار درباره آن فکر کردهاند، معانی بسیار متنوعی وجود دارد. ولی دقیقاً آنچه را که ضمیر درونیات احساس میکند باید روزانه انجام دهی، انجام داده باشی، هر روز احساس میکنی که آزادی، دنیا را وداع کنی. برای کسب اطمینان کامل از این که به کاری که باید انجام دهی مشغول هستی یا خیر، باید به کاری مشغول باشی که آن را دوست داری. کسانی که به انجام کاری مشغولند که آن را دوست ندارند، خوشبخت نیستند، وقت خود را صرف خیالپردازی درباره کارهائی میکنند که دوست دارند انجام بدهند. کسانی که خوشبخت نیستند، آمادگی ندارند که بدون گوشزد و اخطار قبلی بمیرند. یک فرد معمولی به خاطر امنیت خود و ترس او از دیگران، هرگز کاری را که دوست دارد، انجام نمیدهد. تکرار چنین جملاتی انسان را محکم و با اراده میکند: «هر روز از هر جهت بهتر و بهتر میشوم آرام باش و بدان که خداوند وجود داردآرامش عظیمترین تجلّی اقتدار است»، «به محضی که بتوانم بر سرنوشتم حاکم باشم، قادر به انجام هر کاری خواهم بود و هیچ چیز برایم غیر ممکن نخواهد بود.(همان،37)
هفت گام عملی برای تغییر دادن نگرش منفی به مثبت و تبدیل الگوهای غلط به الگوهای درست طی بیست و چهار ساعت آینده درباره همه چیز از جمله شغلتان، سلامتیتان و آیندهتان با امیدواری صحبت کنید. روش معمول حرف زدنتان را عوض کنید و با خوشبینی درباره همه چیز صحبت کنید. این کار آسان نخواهد بود زیرا احتمالاً عادت شما شده که باید با بدبینی صحبت کنید. باید از این عادت منفی، خودتان را کنار بکشید حتی اگر این کار نیازمند اراده قوی باشد.(همان،38)
پس از اینکه بیست و چهار ساعت با امیدواری از همه چیز صحبت کردید این کار را برای یک هفته ادامه دهید. در این صورت میتوانید یک یا دو روز، واقعاندیش باشید. متوجه خواهید شد که آنچه یک هفته پیش از واقعاندیش بودن میفهمیدید در واقع، بدبینی بوده است. اما آنچه حالا از واقعبینی میفهمید مفهومی کاملاً متفاوت است. این شروع رسیدن به دیدگاه مثبت است. وقتی بیشتر مردم میگویند که واقعبین هستند خودشان را فریب میدهند چون در واقع دارند منفیبافی میکنند.(قدسی،45،1390)
شما باید ذهنتان را مانند بدنتان تغذیه کنید و برای این که ذهن سالمی داشته باشید باید افکار سالم و مغذی به آن بدهید. بنابراین از همین امروز به جای افکار منفی، افکار مثبت را در ذهنتان جای دهید. از ابتدای قرآن شروع کنید و تمام جملاتی را که از ایمان سخن میگویند، در ضمیر ناخودآگاهتان حک کنید.
سعی کنید همه آیات ایمان را به دقت به ذهن بسپارید. این کار وقت میگیرد اما به یاد داشته باشید که وقت خیلی بیشتری صرف کردهاید که متفکر منفیباف بشوید. به تلاش و زمان نیاز دارید تا طرز فکر منفی را فراموش کنید.(همان،46)
فهرستی از دوستانتان تهیه کنید؛ مشخص کنید که در میان آنها چه کسی از همه مثبتاندیشتر است؛ از این به بعد بیشتر با او معاشرت کنید.
از بحث و جدل دوری کنید اما هر وقت نقطه نظر منفی ابراز میشود با عقیده مثبت و خوشبینانه آن را خنثی کنید.زیاد دعا کنید و همیشه دعاهای خود را به شکل شکرگذاری ادا کنید، با فرض این که خداوند به شما چیزهای عالی و شگفتانگیز میدهد؛ زیرا اگر شما فکر کنید چنین چیزهایی به شما میدهد حتماً خواهد داد. چون ایمان دارید، از نعمتهای خدا بیشتر برخوردار خواهید شد.
راز زندگی بهتر و موفقتر در این است که افکار قدیمی و ناسالم خود را بیرون بریزید، آنها را با افکار حیاتبخش و پویا جایگزین کنید. و میتوانید به این اصل اعتماد کنیدسرازیر شدن افکار جدید میتواند شخصیت و زندگی شما را از نو بسازد.
مبحث چهارم-راهکارهایی جهت تغییر دید زندگی و مثبت اندیشی
الگوهای فکرتان را شناسایی کنید.در مرحله نخست باید الگوهای فکری خود را ارزیابی کنید و بدانید افکار منفیتان از چه نوعی هستند و چگونه منجر به استرس میشوند. تصور میکنید در فکر یک انسان بدبین چه میگذرد و بر روی چه چیزهایی تمرکز دارد؟ هنگامی که شما با این موضوعات با دقت بیشتری توجه کنید، بسیار راحتتر قادر خواهید بود الگوی فکری خود را تغییر دهید و از شر افکار منفی رهایی یابید.آگاهانه به افکارتان توجه کنید.(رنگرز جدی،37،1390)
هنگامی که دچار استرس منفی میشوید، درست در همان لحظه مُچ خود را بگیرید. در واقع، با آگاهی از وجود آنها بسیار زودتر قادر به تغییر این افکار هستید. بنابراین همواره مانند یک بیننده افکار و احساسات خود را ارزیابی کنید و نسبت به آنها کاملاً هشیار باشید؛ به عنوان مثال، وقتی به موضوعی بدبین شدید، در ابتدا آن را یادداشت کنید. از این رو برای خود دفترچهای تهیه کنید و در آن تمام وقایع زندگیتان را بنویسید؛ با این عمل، شما میتوانید مشکلات رفتاری خود را بهتر شناسایی کرده و نسبت به حل آن سریعتر اقدام نمایید. برای شروع، بهتر است مدیتیشن کنید؛ در این حالت فرا میگیرید ذهنتان را آرام کنید و بر روی افکار و احساسات خود تسلط بیشتری یابید. خود را مورد بازخواست قرار دهید.حال که متوجه شدید افکار منفی از چه نوعی هستند باید به سراغ بازسازی کامل ذهنتان بروید. در اینجاست که باید خود را زیر ذرهبین بگذارید و از خود بپرسید، آیا این گونه افکار، کاملاً منطقی به نظر میآیند؟ آیا به راستی میتوان طور دیگری به آنها نگاه کرد؟ آیا تا به حال فکر کردهاید با چه نوع افکاری به احساسات بهتری دست خواهید یافت؟ اکنون سعی کنید دیدتان را نسبت به مسائل مختلف تغییر دهید و افکاری را در ذهنتان پدید آورید که احساساتتان را روز به روز بهبود بخشیده و دیدتان را نسبت به زندگی در جهت مثبت تغییر دهد.(همان،38)
افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید.شاید تا به حال توجه کرده باشید که پرستاران به جای لغت «درد» از «ناراحتی» استفاده میکنند. به عبارت دیگر مستقیماً این کلمه را به کار نمیبرند؛ زیرا میدانند که بار این کلمه منفی است و ناخودآگاه بر روی ذهن طرف مقابل تأثیر منفی میگذارد. بنابراین از لغت ملایمتری استفاده میکنند. شما نیز میتوانید این تکنیک را در زندگیتان به کار ببرید. یعنی هنگامی که دچار افکار منفی شدید آن را سریعاً تغییر داده و فکر مثبت دیگری را جایگزین آن کنید. همواره جنبه مثبت قضای را نگاه کنید تا به زودی شاهد آرامش و شادی درونتان شوید. یقین داشته باشید با تغییر نوع نگرش خود قادر خواهید بود تغییرات عظیمی را در زندگیتان ایجاد کرده و به سوی آرامش درون گام برمیدارید.(شیرین بیگ پور،55،1390)
مبحث پنجم- مثبت اندیشی از دیدگاه شرع و اسلام
مثبت نگری از اصول اخلاقی و هنجاری اسلام است. آموزه های قرآنی بر این مطلب تاکید می ورزند که جامعه ایمانی متشکل از افرادی است که در امورخویش نه تنها مثبت و شایسته عمل می کنند بلکه درباره افراد دیگر جامعه نیز نگاهی مثبت داشته و اعمال و افکار آنان را بر امور هنجاری باز می کنند.اسلام برنمی تابد که فردی نسبت به دیگر افراد جامعه نگرش و بینشی، منفی داشته باشد. به سخن دیگر همواره به افراد جامعه گوشزد می کند که نیمه پر را بنگرند و از نگاه منفی به مسائل خودداری ورزند.(همان،56)
جامعه ای که افرادش به مسائل و رخدادهای فردی و جمعی با نگاهی مثبت می نگرند، از امنیت بسیار بالایی برخوردار خواهد بود.به جای آن که فرد خود را از نظر روحی و روانی در رنج افکند و با تصور و تصویرسازی منفی از مسائل، آرامش را از خود سلب کند می تواند با نگاهی مثبت به امور، آن را به گونه ای بنگرد که موجبات آرامش روحی و روانی خود را فراهم می آورد.(همان،57)
به طور مثال ،اگر در خیابان با موردی مواجه شده ایم که به نظر می رسد نابهنجاری در حال رخ دادن است، می توان با نگرش مثبت آن را به امری هنجاری تبدیل کرد. از کجا دانسته و معلوم شده است که رخدادی که در حال وقوع است نابهنجار است و بزهی فردی و یا اجتماعی در حال وقوع است؟
اگر مردی با زنی دیده شود، آیا می توان حکم کرد که آنان نامحرم هستند و روابط آنان بیرون از چارچوب های عرف و شرع است؟ بی گمان حتی در جایی که ظنی درباره زن و مردی وجود داشته باشد و فرد از حالت شک که مرتبه بینابین و پنجاه درصدی است برتر و بالاتر رود و به عللی این گمان قوی در او ایجاد شود باز اسلام و آموزه های قرآنی حکم می کند که تصویر مثبتی از این رابطه ارایه شود و حکم به ارتباط مشروع و معروف گردد؛ زیرا بسیاری از گمان های انسانی نسبت به دیگری نه تنها جایز نیست بلکه گناهی است که در رستاخیز از آن مواخذه می شود و می بایست حساب پس دهد.(همان،58)
مبحث ششم-راه های رسیدن به شخصیت مثبت از دیدگاه قرآن
مثبت اندیش باشیم : در قرآن سوره حجرات می فرماید: از بدگمانی نسبت به افراد و قضاوت از روی گمان پرهیز کنید که بعضی گمان ها گناه است. سوءظن به افراد جامعه کار بدی است و زندگی را فلج ونابود می کند اگر زن به شوهر یا شوهر به زن بدگمان باشد زندگی جهنم می شود اگر افراد به یک دیگر سوءظن داشته باشنداعتماد و هم دلی از بین میرود و آرامش خاطر جایش را به اظطراب و دلهره و نگرانی می دهد و انسان را دگیر گناه و غیبت و تهمت وی سازد.(کریمیان،54،1390)
خوش گمانی,غصه را کاهش می دهد انسان را از گرفتار شدن در دام گناه نجات می دهد (غررالحکم ص 68) عقل نیز حکم می کند که انسان تا دلیل بربدی ندیده و اطمینان پیدا نکرده گمان بد نبرد و بی دلیل دوستی را مکدر و گناه خود را بسیار نسازد.گمان ,انسان ترازوی سنجش عقل اوست (غررالحکم،72).
مثبت اندیشی از دیدگاه حضرت علی(ع)شایسته نیست سخنی که از دهان کسی خارج شد گمان بد ببری,چرا که برای آن برداشت نیکویی نیز می توان داشت (حکمت،ص36)
انعطاف پذیر باش تا نشکنی: انعطاق پذیر باش تا نشکنی,خم شو تا قد راست کنی,خالی باش تا رای پر شدن جا داشته باشی ,خراب باش تا مرمت پذیری,ثروت بیندوز تا به درد سر دچار شوی.
خردمندی که این را بداند و به کار بندد,برای دیگران نمونه می شود و سرمشق,بی خودنمایی نمایان خواهد شد و بی ادعا جلوه گر.بی نشان از قدرت,با نفوذاست و بی غرور وادعا از دیگران با نفوذ چون با کسی به رقابت نمی خیزد و کسی را با او سر رقابت نیست.چه درست است این پند که«انعطاف پذیر باش تا نشکنی» آن که نیک است و از نیک بودن خود بی خبر,درنیکی برترین است .آن که نیکی می کند به امید نیک نامی,در نیکی کم ترین است.آن که در نیکی برترین است بی انجام عملی,هیچ کار را نا کرده نمی گذارد. و آن که در نیکی کمترین است ,با دخالت های خود بسیاری از کارها را ناکرده می گذارد.خیر خواهی راستین,نیکی کردن بی چشم داشت ,قضاوت کردن است,خالی از پیشداوری و بهترین آموزش ادب و اخلاق این که با دیگران ادب ورزی و اگرادب نبینی در ترغیب بی ادبان به ادب بکوشی.آن که در هر فرصتی برای نشان دادن فضیلت خود در تکاپوستو,فضیلتش کامل نیست.(نادری،17،1389)
فضیلت راستین را تکاپوی خودنمایی نیست و نیرو مند ترین واقعی را انگیزه ای برای خود ستایی نیست. آن که به پیروی از مقرارت ادب می ورزد از ادب سود چشم دارد.و اگر نیابد و طلبش پا می فشارد واین بی ادبی است.
– مسافر کار آزموده،از خود جای پا بجا نمی گذارد.
– سخنران با تجربه ، لغزش زبان ندارد.
– حساب دار کارکشته، چوب خط نمیزند.
– درود گرماهر، در را چنان میسازد که به چفت و بست نیاز نداشته باشد و کسی باز کردن آن را نداند.
– بار بند ورزیده،بار را چنان میبیند که کسی باز کردن آن نتواند
– در یاری دیگران بردیگران برتری دارد.
– هیچ کس را فرو نمی گذارد.
– هیچ چیز را هدر نمی دهد و همه چیز در حفظ و حراست اوست.
– انسان خوب پیش از آن که به اصلاح ادم بد همت گمارد علت بد بودن را می جوید
– کسی که درخت شخصیت او نرم و بی عیب باشد،شاخ و برگش فراوان است
-با یاد خدا دل را آرام میکند امید،مونس و رفیق آدمی(غررالحکم ص311)
-آن گاه که تنها شدی ودر جستجوی یک تکیه گاه مطمئن هستی بر من توکن نما(نمل آیه70)- آن گاه که نومیدی برجانت پنجه افکند و رها نمی شوی به من امید وار باش(زمر آیه 53)-آن گاه که سرمست زندگی دنیا و مغرور به آن شدی به یاد قیامت باشد (فاطر آیه5)
-آن گاه که در پی تعالی و کمال هستی نیت را پاک و الهی کن(فاطر آیه 29و30)-آن گاه که دوست داری به آرزهایت برسی به درگاهم دعا کن تا اجابت نمایم (غافر آیه 60)-آن گاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد به یاد من باش که من همواره به یاد تو هستم(بقره آیه159)
-آن گاه که دوست داری با من هم سخن شوی نماز را به یاد من بخوان(طه آیه 14)
-آن گاه که روحت تشنه نیایش و راز نیاز است آهسته مرا بخوان(اعراب آیه 57)
-آن گاه که شیطان همواره در پی وسوسه ی توست به من پناه ببر(مومنون آیه57)
-آن گاه که لغزش هاروحت را آزوده ساخت در توبه به روی تو باز است(قصص آیه67)برای آنکه انسان کارآمدی باشید و از تمام توانایی های خود بهره گیرید ، فقط کافی است تصمیم بگیرید .
نخست باید سختی هارا کوچک کرد وسپس آن هارا تحمل نمود این کار موجب تحمل پزیری بیشتره سختی ها میشود.اصل کوچک سازی نقش مهمی در کاهش ناراحتی ها دارد.تکنیک غرقه سازی از دید گاه امام علی از چیزی که می ترسی خود را در آن بیانداز زیرا اجتناب از آن سخت تر از وارد شدن بر آن است . (حکمت 175)
زندگی همه ما مملو از مشکلات،سختی ها است تازمانی که قفلی هست کلیدی هم وجود دارد.همه ما باید بخشی از راه کار ها برای حل مشکلات باشیم و در واقع مشکل بر مشکلات اضافه نکینم.زمانی بخشی از راه حل خواهیم شد که بتوانیم بر دور و ورخود اثر مثبت بگذاریم.زمانی که به عنوان یک مشاور مراقب رفتار و گفتار وبرخود های مان باشیم در واقع نقش یک راه حل را برای مخاطب خود ایفا کرده ایم.وقتی برای مخاطبان خود به خصوص نوجوانان و جوانان راه حل و راه کارباشیم به آن ها هم آموخته ایم که در زندگی مشکل و مشکل ساز نشوند تا این دنیا جهنمی خود ساخته نشود.حضرت علی (ع):بزرگ فکر کن ،کوچک عمل کن همین حالا شروع کن.(پناهی،28،1389)
امام علی می فرماییند:خردمند کسی را خوار نمی کند.هرکسی دارای شخصیتی است که دوست دارد حفظ شود.در آن جا که حفظ حرمت اشخاص لازم است و شخص مستحق مجازات تحقیر نیست.احانت و تحقیر واکنشی دارد که خوش آیند نیست حفظ حرمت اشخاص لازم است و تحقیر آن ها درست نیست.حرمت مومن تا آن حا محترم است که امام صادق فرمود: حرمت مومن از حرمت کعبه بابا تر است بی حرمتی به کعبه حرام است.ولی تحقیر و تخریب چهره ی مومن گناه اش بیشتر است.آرزوهای رویایی نداشته باش امام علی می فرماید:کسی که آرزویش دراز باشد خردمند نیست.(همان،29)
زندگی هر روز گستره تر و مشکلاتش افزون تر می شود جوانانی که تازه پا به زندگی گذاشته اند ذهنی پر از رویا دارند وبا آرزوهایی که معمولا تحقق نمی یابد زندگی می کنند. که این کار نتیجه ای جز سر خوردگی و در سردی نخواهد داشت.انسان خرد مند از اول نباید به دنبال آرزوهای رویایی و غیر قابل دست یابی برود که این کار بسیار خطر ناک است زیرا برای رسیدن به آن ها ناچار است.از مسیر ناصحیح وارد شود.و بی گمان دچار خطا کاری هاخواهد شد.امام علی فرمود:هر کس آرزویش بیشتر است،کار هایش زشت تر است آرزوی دراز آخرت را از یاد شما می برد.امام علی (ع)میفرماید خرد مند ترین مردم کسی است که اطاعتش از خدا وند سبحان از همه بیشتر باشد.کسی که ادعای هوشمندی و خرد مندی می کند ولی در برابر خداوند گردن کشی میکند.در حقیقت نادانی است در میان خرد مندان.
اطاعت ازخداوند است که به آدمی ارزش و معنا می بخشد وگر نه اگر اطاعت وبندگی را از انسان بگیرند او نتنها سرسبد موجودات نخواهد بود که از بهایم نیز پست تر و بی ارزش تر خواهد شد.زیبایی آدمی به اطاعت بندگی او از خداونداست (غررحکم181)امام علی می فرماید:جادارد خردمند اهل تشکر و سپاس گزاری باشد تاشایسته نعمت بیشتر باشد.سپاس گذاری از ولی نعمت امر طبیعی ممدوح و مورد عنایت پیشوانان دینی و عقلای عالم است.نشانه ی کمال فرد.سپاس گزاری موجب محبوبیت و بهره وری بیشتر از داشته های دیگران میگردد ودر حقیقت امکانات دیگران نیز مال آدمی میشود.و امکان استفاده از آن ها را می یابد.بنابر این چه زیبااست که انسان بجای روحیه ی طلب کاری،دارای روحیه ی تشکر و سپاس گذاری باشد.(همان،30)
کسانی که تحمل مصیبت را ندارند لب به شکایت از خدا می گشایند و خدارا مقصر می دانند اما افراد صبور و برد بار که موقعیت تلخ پیش آمده را مهار کرده و تحت اختیار خود گرفته اند.نشان شخص صابر سه چیز است.
اول آن که کسل نیست دوم آن که بیتابی نمیکند و سوم آن که از خداوند عزوجل شکایت نمیکند. (بحار النوار جلد71 صفحه86)
فصل چهارم-بررسی و تحلیل مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن
مبحث اول-عوامل موثر در ایجاد مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن
به طور قطع در زندگی همه انسان ها، اتفاقات خوب و بد هر دو وجود دارد. در تفکر مثبت- چنان که پیش تر گفته شد- هدف این است که بر جنبه های خوب رویدادها تکیه شود و حتی از بدترین شرایط، بهترین نتیجه کسب شود. درواقع نمی خواهیم بگوییم اتفاق بد یا شکست وجود ندارد. مسلماً افراد بسیار موفق هم در طول زندگی بارها به حوادث ناگوار و ناکامی و تلخی ها مواجه شده اند، اما تفاوت یک فرد موفق با ناموفق این است که فرد موفق شکست را به منزله تجربه ای جهت رسیدن به موفقیت تلقی می نماید. در این بخش به ذکر برخی عوامل مؤثر و زمینه ساز در بروز مثبت اندیشی می پردازیم:
گفتار اول- ایمان
اگر همواره خداوند را ناظر و حاضر بر افکار و اعمال خویش بدانیم و آگاه باشیم که به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند در روی زمین هستیم، در می یابیم که شایستگی کسب نعمت ها و موهبت های فراوانی داریم. هم چنین « فضایل و کمالات اخلاقی زمانی از پشتوانه قابل اعتماد برخوردار می شود که تکیه بر ایمان به خدا و کلمه توحید داشته باشد. تنها ایمان به خداست که می تواند در تار و پود وجود انسان نفوذ کند و تمامی وجود انسان را تحت تسلط خود گیرد. بنابراین بین ایمان و اخلاق در انسان رابطه متقابل وجود دارد، اخلاق فاضله به وسیله ایمان ضمانت و ایمان به وسیله آن صیانت می گردد. (سادات،39-40) از سوی دیگر، خداوند متعال در آیات قرآن وعده می دهد که ایمان آورندگان را یاری می نماید: « ألا إن نصرَ الله قریبٌ» (بقره، 214)؛ آگاه باشید که یاری خدا نزدیک است» و گاه به فرشتگان خود فرمان می دهد که مؤمنان را یاری کنند: « إن الذین قالوا ربُنا الله ثمّ استقاموا تتنزّلُ علیهم الملائکة الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التی کنتم توعدون. نحنُ اولیاؤکم فی الحیاة الدنیا و فی الاخرة»( فصلت،30-31)؛ بی گمان کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آن ها نازل می شوند که بیم مدارید و غمگین مباشید و مژده باد بر شما بهشتی که وعده داده می شدید ما در زندگی دنیا و در آخرت مددکاران و دوستان شماییم.»« حقیقت تأسف انگیز این است که زندگی بسیاری از مردم به گونه ای است که خداوند بر آن حکومت نمی کند. ما به خوبی از نیرویی که خداوند قادر، در اختیار ما گذاشته است، استفاده نمی کنیم. این ها همان نیروهایی است که در مسیر رسیدن به موفقیت در دسترس همه ما قرار دارد.( پیل،1390: 45-44) نکته مهم دیگر این است که توکل به خدا موجب آرامش درونی فرد می شود:« … الا بذکر الله تطمئنّ القلوب»(رعد، 28)؛ « آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرام گیرد». در این آیه «خداوند متعال بندگان خود را تشویق می کند که دل های خود را با توجه به نعمت ها و پاداش او تسکین دهند و آرامش بخشند؛ زیرا وعده خداوند حتمی است و هیچ چیز برای آرامش دل های مضطرب بهتر از نویدهای صادق نیست». ( طبرسی،125). صاحب المیزان « اطمینان» را سکون و آرامش؛ یعنی چیزی می داند که آدمی با آن دل گرم و خاطر جمع شود. در این آیه، طمأنینه یا اطمینان قلب، منحصر در ذکر خدا شده، یعنی تنها راه آرامش قلب و نشاط درونی، یاد خداست. همان طور که در آیه 58 سوره یونس، شادی منحصر به یادآوری فضل و رحمت خدا شده است وقتی دل به آرامش و اطمینان برسد، می تواند نعمت ها و فضائل الهی را بهتر ببیند. با آرامش درونی می توان حوادث و رخدادها را به گونه ای مثبت تعبیر کرد. درواقع باید گفت ایمان دری به سوی موفقیت و کامیابی است.(بهرام لو،254،1387)
گفتار دوم- فرهنگ خانوادگی و اجتماعی
یکی از زمینه هایی که در سوق دادن تفکر انسان به سوی نگرش مثبت یا منفی نقش مهمی دارد، فرهنگ خانواده و اجتماع است. حقیقت این است که از اوان کودکی، تربیت، اخلاق، رفتار و باورهای والدین، معلمان و اطرافیان در شکل گیری شخصیت انسان نقش بسیار مهمی دارد. خداوند در آیات قرآن والدین را به تربیت صحیح فرزندان و مراقبت از آنان فرمان داده است:
« یوصیکم الله فی اولادکم»(نساء،11)« خدا شما را درباره فرزندانتان سفارش می کند»؛ « یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً»(تحریم، 6) « ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خویش را از آتش حفظ کنید». همه افراد خانواده و حتی جامعه در برابر هم مسئولند. قرآن در این مورد تأکید می کند: « وقفوهم إنهم مسئولون»(صافات، 24)؛ « و آن ها را نگه دارید که بازخواست خواهند شد.»
رسول اکرم(ص) درباره رفتار افراد خانواده با یکدیگر می فرماید:
خیرکم خیرکم لأهله و انا خیرکم لاهلی»(حرعاملی، 122:1361)« بهترین شما کسی است که نسبت به خانواده اش رفتارش نیک تر باشد و من نیک رفتارترین شما نسبت به خانواده ام هستم». باید توجه داشت رفتار پدر و مادر زمانی می تواند روی فرزندان مؤثرتر باشد که بین پدر و مادر تفاهم، هم دلی و احترام وجود داشته باشد. تربیت صحیح فرزند میراثی است که والدین از خود برجا می گذارند. از حضرت علی(ع) چنین نقل شده است: « خیر ما ورّث الاباء الابناء الادب»« بهترین ارثی که پدران به پسران می دهند، ادب است». القائاتی که به ما می شود، چه مثبت و چه منفی، همه در ذهن ما اثر می گذارد؛ جملاتی مانند تو در ریاضی ضعیف هستی، زندگی سخت است، درآمد ما همین قدر است یا برعکس آن: تو دختر باهوشی هستی، اگر تلاش کنیم به هدفمان می رسیم، خداوند به درآمد ما برکت می دهد و… جملاتی هستند که در خلال سالیان رشد، باورهای ما را می سازند. انسانی که از ابتدا با الگوهای رفتاری منفی رشد کرده، مسلماً به راحتی نمی تواند به تفکر مثبت دست یابد. برای مثبت اندیشی نیاز است که باورهایمان را اصلاح کنیم. لازم است از تفکر « نمی توانم»، « لیاقت ندارم ناتوانم» به سمت تفکر « من می توانم»، « من ارزشش را دارم» برویم. همچنین قرار گرفتن در معرض امواج منفی دیگران و هم نشینی با کسانی که بیش از اندازه زبان به شکوه می گشایند، فرد را به سوی منفی بافی و بدبینی سوق می دهد. « یکی از عواملی که در ایجاد و تقویت صفات حمیده بسیار مؤثر است، مصاحبت و معاشرت با صاحبان چنان فضایل است. معاشرت با این قبیل افراد که فضایل اخلاقی را به صورت فعال و محسوس دارا هستند، از یک طرف سبب تقویت قوای روحی انسان شده و اراده او را جهت تحصیل آن صفات تقویت می کند و از طرف دیگر، شخص با دقت در اعمال و رفتار و حالات آن ها می تواند الگوی زنده فضیلت را در وجود آنان مشاهده نماید که همین امر او را در اقتباس فضایل بسیار یاری می کند.» ( فیض کاشانی، 269:1362) از حضرت علی)ع(نقل شده که هم نشین خوب نعمت است:« جلس الخیر نعمة»لذا بهتر است سعی کنیم با افراد مثبت اندیش مجالست کنیم تا از امواج مثبت تفکراتشان بهره مند شویم.(همان،270)
گفتار سوم-تلاش
تلاش و کوشش از عوامل بسیار مؤثر در بروز مثبت اندیشی است. خداوند انسان های تلاشگر را دوست دارد و وعده می دهد که به اندازه تلاششان به آن ها جزا می دهد: « لتجزی کلُّ نفسٍ بما تسعی»(طه، 15)؛ « هرکسی به موجب آنچه می کوشد، جزا داده می شود». این کوشش و تلاش باعث نیک بختی و سعادت انسان می شود، چنان که از حضرت علی(ع) نقل شده است: « قد سعد من جدّ» بسیار می شود که تلاش کننده نیک بخت شود». هم چنین قرآن از این تلاش انسان قدردانی می نماید: « و کانَ سعیکم مشکوراً» (انسان، 22) « و از تلاش شما سپاس گزاری شده است». در حقیقت مثبت اندیشی زمانی مثمر است که با عمل همراه باشد. چه بسا افرادی که اندیشه های مثبت دارند، اما چون دست به عمل نمی زنند، مثبت اندیشی آنان ثمر نمی دهد. « مشاهده افرادی که موفقیت های عظیم کسب می کنند، ممکن است ما را به این اشتباه بیندازد که گمان کنیم آن ها موهبت الهی خاص دارند. مشاهده نزدیک تر نشان می دهد که بزرگ ترین موهبت اشخاص موفق نسبت به اشخاص عادی آن است که اقدام به عمل می کنند. این موهبتی است که هریک از ما می توانیم در خود ایجاد نماییم».( متیوس،54:1388)از سوی دیگر اگر ایمان داشته باشیم که خداوند قادر، نیروهای عظیمی را در وجود ما به ودیعه نهاده، مسلماً با جدیت و انرژی بیشتر برای کسب آن ها تلاش می کنیم. تلاش و کوشش مسلماً با دشواری هایی نیز همراه خواهد بود، اما خدا وعده می دهد که بعد از این دشواری ها آسانی ها در پیش است و از سوی دیگر هرکس را به اندازه تواناییش تکلیف می فرماید:« لا یکلف الله نفساً إلا ما اتاها سیجعل الله بعد عسرٍ یسراً»(طلاق، 7)« خدا هیچ کس را جز به اندازه ای که به او داده، تکلیف نمی کند. زود است که خدا پس از دشواری آسانی پیش آورد». فراتر از این خداوند می فرماید آسانی ها و آسایش ها همراه و در درون سختی ها و دشواری هاست، مشروط بر آنکه با نگاهی مثبت به سختی ها، آن ها را ابراز کمال و رشد بدانیم: « فإنّ مع العسرِ یسراً إن مع العسر یسراً )انشراح، 5-6)
گفتار چهارم- اراده
تفکر مثبت در صورتی نتیجه می دهد که ما بخواهیم. با قدرت اراده می توانیم باورهای غلط ذهنی خود را تغییر داده و تحولات اساسی در مسیر زندگی ایجاد کنیم. خداوند در قرآن کریم می فرماید:
إن الله لا یغیرُ ما بقومٍ حتی یغیروا ما بأنفسهم»(رعد، 11)؛ « همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر آن ها وضع خود را تغییر دهند.
این وعده الهی است که انسان با قدرت اراده، حتی قادر است سرنوشت قومی را تغییر دهد. پس خداوند از ما می خواهد که از مواهبی که او در وجود ما به ودیعه نهاده، به نحو احسن استفاده نماییم. از سوی دیگر، اراده قوی به دنبال ایمان قوی به وجود می آید. در سایه ایمان محکم می توانیم ادراکات خود از جهان بیرون و درون را در جهت صحیح هدایت کنیم و به این وسیله تحول اساسی در زندگی خود و حتی دیگران ایجاد نماییم. اگر بخواهیم در هدف های خود موفق شویم، باید با قدرت ایمان، اراده خود را تقویت کنیم. از حضرت علی(ع) در اهمیت اراده نقل شده است: « خذ القصد فی الامور فمن اخذ القصد خفّت علیه المؤون»(آمدی،1337 394 ) در امورات عزم و قصد را به کار بند که هرکس قصد را برگیرد، کارها بر وی سبک گردد». هم چنین در حدیث دیگری آمده است: « اصل الحزم العزم و ثمرته الظفر» ( محمدی ری شهری، 299:1381)« اصل دوراندیشی اراده است و نتیجه آن موفقیت است.
با تقویت اراده می توان در کنترل احساسات دیگر مانند خشم، غضب و افزایش صبر موفق شد. در حقیقت تفاوت بین انسان مثبت اندیش و منفی نگر در نیروی اراده آن ها است. بدانید که این تصمیم های شماست، نه شرایط شما که سرنوشتتان را می سازد. به یاد داشته باشید، تصمیمی که به آن مقید و پابند باشید، نیرویی است که زندگی شما را دگرگون می سازد. این نیرویی است که هر لحظه که بخواهید در اختیار شماست. اراده پیروزی، اراده تغییر مسیر زندگی و مسلط بودن به آن، فقط هنگامی ایجاد می شود که شما تصمیم بگیرید و باور کنید که هیچ مشکل و مانعی نمی تواند مانع شما شود. انسان مثبت اندیش با تقویت اراده پویا می شود، برنامه ریزی و هدف گذاری می کند و برای رسیدن به هدف تلاش می کند. اما در مقابل، انسان منفی نگر به علت ضعف اراده، کم کم دچار یأس و نومیدی می شود و قادر به داشتن یک زندگی پویا نخواهد بود.(همان،300)
مبحث سوم-جایگاه مثبت اندیشی در آیات قرآن
شخص مثبت اندیش هیچ اتفاقی را در عالم شر و بد نمیداند، بلکه از نظر او، همه رخدادهای دنیا حساب شده و هشیارانه و تحت کنترل کارگردان بزرگ عالم است.
در قرآن کریم آمده است:
الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ»؛ «همان کسى که هر چیزى را که آفریده است نیکو آفریده». (سجده/7)بر این اساس جهان خیر محض است. شرور و آفات موجود در جهان قابل تفسیر و توضیح هستند. در واقع احساس ما نسبت به زندگی و جهان اطراف، ناشی از حوادثی نیست که برای ما رخ میدهد، بلکه نتیجه تفسیر ما از حوادث است. فرد خوش بین بهترین تفسیر را برای موارد یاد شده برمیگزیند. این خود افراد هستند که تصمیم میگیرند زندگی را چگونه ببینند و در برابر اتفاقات روزانه زندگی چه عکس العملی نشان دهند.
وقتی انسان خردمند در مییابد جهان خلقت بر نظام احسن و لطف و محبت خداوند خلق شده، در وجود خود از همه لطف و رحمت خداوند احساس شادمانی میکند. قرآن این شادمانی را تأیید کرده و میفرماید:
قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ»؛ «بگو: «به فضل و رحمت خداست که مومنان باید شاد شوند.» و این از هر چه گرد مىآورند بهتر است.» (یونس/58)
داستان حضرت یوسف(علیه السلام) در قرآن نمایانگر نمونه بسیار زیبای نگرش مثبت در بندگان مومن خداست. حضرت یوسف(علیه السلام) در اثر جفای برادرانش سالها از خانواده دور شد، رنج زندان کشید، غم غربت تحمل کرد، اما وقتی بعد از بیست و پنج سال پدر را ملاقات کرد، ذرهای از غم و اندوه و جفایی که بر وی رفته بود، سخن نگفت. بلکه چنین بیان نمود:
وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ هَـذَا تَأْوِیلُ رُوْیَایَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بَی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاء بِکُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِّمَا یَشَاء إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ»؛ «و پدر و مادرش را به تخت برنشانید، و همه آنان پیش او به سجده در افتادند، و یوسف گفت: اى پدر، این است تعبیر خواب پیشین من، به یقین، پروردگارم آن را راست گردانید و به من احسان کرد آن گاه که مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بیابان کنعان به مصرباز آورد- پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را به هم زد- بىگمان، پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است، زیرا که او داناى حکیم است». (یوسف/ 100(
این اوج فرهنگ مثبت اندیشی است که حضرت یوسف(علیه السلام) فقط به موهبتهای الهی اشاره میکند، از چاه و سختی زندان سخنی به میان نمیآورد و عامل جفای برادران را شیطان میداند. (فیض کاشانی،364:1375)
ایمان به خداست که حضرت یوسف(علیه السلام) را چنان استوار میکند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «من از بزرگی روح و کرامت نفس و طبع بلند یوسف(علیه السلام) در شگفتم.اندیشیدن و نحوه فکر کردن نقش بسیار مهمی در زندگی انسان دارد. انسانها همواره با نوع تفکر خود و نگرشی که به جهان دارند از یکدیگر متمایز میشوند. انسانی که مثبت میاندیشد، هیچ اتفاقی را در عالم شر و بد نمیداند، بلکه لحظه به لحظه آن را حساب شده و تحت کنترل خالق بزرگ عالم میداند. این نوع از تفکر مورد تأیید قرآن قرار دارد و از حضرت یوسف (علیه السلام) به عنوان بهترین الگو در این زمینه یاد شده است.
تنها جنبه های منفی زندگی را دیدن باعث میشود تا انسان در گرداب گناه و فساد غرق شود چون او فقط گناه و فساد را در جامعه مشاهده می کند و به خاطر همین کم کم خود او نیز به گناه و فساد متمایل میشود و خود نیز در آن غرق میشود. روزی دانشمندی در سخنرانی خود دستور داد روی تخته سیاهی کاغذ سفید بزرگی نصب شود و سپس خود وی نقطه کوچکی در وسط آن ترسیم کرد. آنگاه رو به حاضران سوال کرد شما روی تخته سیاه چه میبینید؟ اکثر آنها پاسخ دادند ما نقطه سیاهی میبینیم. آن دانشمند گفت: چطور شد که شما کاغذ سپید بزرگی را که یک سوم تخته سیاه را فرا گرفته نادیده گرفتید و فقط نقطه سیاه کوچک نظر شما را جلب کرد؟ وی افزود این راه دعوت به سلامت و سعادت و خوشی است. سپیدیها را باید دید و سیاهیها را ندید.(طباطبائی،178:1372)
اگر بخواهیم سوره ای را در قرآن کریم به عنوان سوره مثبت اندیشی انتخاب کنیم شاید سوره مبارکه ضحی یکی از بهترین انتخاب ها باشد چرا که سرتاسر این سوره در باره مثبت اندیشی و یاد آوری نعمت هایی است که خداوند به انسان داده است.
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى* أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى *وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى * وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى * فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ * وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ * وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ؛ البته به زودى پروردگارت (آن قدر) به تو عطا کند که خشنود شوى آیا تو را یتیم نیافت پس جاى و پناه داد؟ و آیا تو را یگانه زمان و تنها نیافت، پس جهانى را به دورت جمع نمود و تو را ناآگاه (از معارف دینى) یافت پس (به وسیله وحى) هدایت نمودو تو را فقیر و نیازمند یافت پس بی نیاز کرد پس یتیم را هرگز خوار و رانده مساز و با سائل خشونت مکن و مران و از نعمت پروردگار خویش با مردم سخن گوى.
سوره ای که با تمام سختی های پیامبر در مسیر رساندن پیام الهی با مثبت اندیشی و بیان نعمت های فراوانی که پیامبر از آنها بهره مند است انرژی ویژه ای را به پیامبر عطا کرد تا بتواند با نیروی بیشتری به رسالت خود ادامه دهد .اگر میخواهید در زندگی خود پیشرفتی را مشاهده کنید چاره ای جز این ندارید که افکار منفی را از ذهن خود کاملا پاک کنید و افکار مثبت را جایگزین آن کنید پس همین حالا به پشت بام ذهن خود بروید و آنتن های ذهنتان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید که شبانه روز امواج مثبت پخش می کند، کاری کنید که کارکنان ایستگاه های منفی از شدت بیکاری اخراج شوند.(طبرسی،287:1372)
تنها انسان هایی که از روح آرام برخوردار هستند می توانند از زندگی خود لذت ببرند و برای اینکه از روح آرامی برخوردار باشیم باید دریاچه دلمان را به اقیانوس معنویت و دریاهای آرام الهی وصل کنیم وگرنه کسانی که دلشان دریاچه است و از همه طرف بسته است و راهی به اقیانوس ندارد بعد از مدتی این دریاچه تبدیل به نمک زار و لجن زاری میشود که همه از آن فرار می کنند.(همان،288)
کسانی که دلهایشان دریاچه ای کوچک است و به هیچ اقیانوسی راه ندارد با کوچکترین حادثه ای مضطرب میشوند برعکس کسانی که دلشان به اقیانوش الهی وصل است که هیچ طوفانی نمیتواند کوچکترین اضطرابی به انها وارد کند به همین خاطر است که خداوند متعال در مورد کسانی که دریاچه وجودشان را به اقیانوس عظیم الهی وصل کرده اند می فرماید: الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ :همان کسانى که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام می یابد آگاه باشید که دلها تنها به یاد خدا آرام می یابد.(همان،289،
مبحث چهارم-حسن ظن نسبت به خداوند
یکی از مهم ترین اقسام مثبت نگری، حسن ظن به خداوند و نظام هستی است. انسان با این دیدگاه، نگاه عارفانه ای نسبت به زندگی پیدا می کند و حتی مشکلات را به عنوان امتحان الهی و وسیله ای برای تکامل خویش و از الطاف خفیه الهی می پندارد. حسن ظن به خداوند و امیدواری همیشگی به الطاف الهی از اموری است که در متون دینی ما به آن سفارش شده است. امام رضا(ع) می فرماید: به خداوند گمان نیک ببر زیرا خداوند عزوجل می فرماید: من نزد گمان بنده مؤمن خویشم، اگر گمان او به من نیک باشد مطابق آن گمان با او رفتار می کنم و اگر بد باشد نیز مطابق همان گمان بد با او رفتار می کنم.(مصطفی،66،1385)
در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «آخرین کسی که قرار است به دوزخ برود، ناگهان به اطراف خود نگاه می کند. خداوند دستور می دهد او را برگردانید و خطاب می رسد: چرا برگشتی و به اطرافت نگاه کردی عرض می کند: خدایا درباره تو این چنین گمان نمی کردم. می فرماید: چه گمانی داشتی عرض می کند: گمانم این بود که گناهانم را می بخشی و مرا به بهشت می بری! خداوند می گوید ای فرشتگان من به عزت و جلالم قسم، این بنده ام هرگز گمان خیر در باره من نبرده است والا او را به جهنم نمی بردم، گرچه دروغ می گوید، ولی با این حال اظهار حسن ظن او را بپذیرید و او را به بهشت ببرید.سپس پیامبر(ص) فرمودند: «هیچ بنده ای نیست که نسبت به خداوند متعال گمان خیر ببرد مگر این که خدا نزد گمان وی خواهد بود.».(سادات،140:1362)
گمان خیر به خداوند و به تعبیر دیگر توکل و اعتماد بر حق تعالی باعث ایجاد طمأنینه و آرامش در انسان می شود زیرا می داند که به قدرت لایزال الهی متصل است، بنابراین عظیم ترین منبع انرژی را در خود به وجود می آورد؛ «خدا یکتاست و جز او معبودی نیست و اهل ایمان باید در همه امور تنها بر خداوند توکل کنند.(همان،141)
چنین فردی با توکل و اتکا به خداوند چون همیشه نیمه پر لیوان را می بیند، علاوه بر موفقیت خود با نشاط معنوی خویش در رابطه با دیگران نیز همیشه، رفتار ها و گفتار ها را حمل بر نیکی و خیرخواهی می نماید، پس آنها نیز از مصاحبت با او دلخوش می گردند و خواستار ارتباط و همنشینی با او خواهند شد. زندگی روزمره وی معطوف به آینده خواهد بود و از گذشته نگری منفی و داشتن کنش های زودگذر و آنی رهایی پیدا می کند و هرگز در مورد پیشامد ها و رفتارهای دیگران قضاوت عجولانه ای نمی کند تا پس از مدتی اندوه و پشیمانی را متحمل شود.(خوارزمی،188،1367)
مثبت نگری نوعی خیر عمومی برای مردم است زیرا در چنین شرایطی نشاط و امیدواری در روابط اجتماعی حاکم می شود و احترام و تکریم مردم به دلیل دیدگاه مثبت به آنها افزایش می یابد و راهی هموار به سوی تعاون و تفاهم اجتماعی و گروهی گشوده می شود. چرا که از مهم ترین عوامل تضییع حقوق دیگران و تقویت دید تحقیرآمیز به مردم و گسترش عوامل تفرقه افکنی مانند غیبت و تهمت، سوءظن و منفی نگری به دیگران است.چیزی که زندگی انسان را از حیوانات جدا می کند و به آن رونق و حرکت و تکامل می بخشد، روح تعاون و همکاری دسته جمعی است و این در صورتی امکان پذیر است که اعتماد و خوش بینی بر مردم حاکم باشد، در حالی که سوءظن پایه های این اعتماد را در هم می کوبد، پیوندهای تعاون را از بین می برد و روح اجتماعی را تضعیف می کند.(انصاری،63:1383)
در زندگی فردی اگر انسان با افکار منفی یعنی احساس ناتوانی و خودکم بینی همراه باشد در حقیقت تمام توان خود را بر ضد خویش به کار برده و زمینه ساز شکست خویشتن می شود. همه ما اگر به طور مداوم اندیشه های منفی را در سر بپرورانیم و از کاه کوهی بسازیم و تمام رفتارهای دیگران را حمل بر دشمنی و تحقیر نماییم کم کم این افکار منفی بر ما مسلط می شود و ناخودآگاه بخش عظیمی از توانایی های بالقوه و بالفعل خود را هدر می دهیم در نتیجه بی حوصله، افسرده، عصبی و ناتوان می شویم، همه چیز در نگاه ما غم انگیز و ناامید کننده خواهد بود و از آنچه داریم هیچ لذتی نمی بریم.(رضائیان،67:1383)
بدبینی سرچشمه ناراحتی های روحی و روانی و موجب اضطراب و نگرانی است، و فرد بدبین، بیشتر غمزده و خودخور و ناراحت است و در اثر گمان های بدی که در باره اشخاص و پدیده ها دارد، بسیار رنج می برد و روحش زیر شکنجه و عذابی درونی خرد می شود. از همنشینی با دوستان و رفت و آمدهای مفید اجتناب می کند و به تنهایی و گوشه گیری بیشتر تمایل دارد و بدین جهت از شادی و نشاط روحی بی بهره است و شاید کار به جایی برسد که از همه کس و همه چیز هراسناک می شود؛ و همه پدیده ها و کارهای دیگران را به ضرر خود می ببیند و چنین تصور می کند که همه بر نابودی او کمر بسته اند.همچنین بدگمان، در اثر دوری از معاشرت های سودمند و فاصله گرفتن از افکار دیگران، از تکامل و رشد فکری باز می ماند و نیز خود را در میان هزاران نفر تنها می بیند و تا پایان عمر در تنهایی به سر می برد. بدبین، صفای روح ندارد زیرا همیشه از کوزه همان تراود که در اوست.(همان،68)
فردی که زندگی اش همراه با سوءظن است همیشه در دل به بدگویی و غیبت دیگران مشغول و از این جهت است که برخی از علمای اخلاق از سوءظن به عنوان غیبت قلبی بحث کرده اند.همچنین در اجتماعی که دیدگاه های منفی و گمانه زنی های بی دلیل در مورد دیگران امری رایج و عادی در اذهان عموم مردم باشد، دوستی و الفت میان مردم از آن جامعه رخت برمی بندد و غیبت به سبب بدگمانی افزایش می یابد.بدگمانی نوعی ستمگری در حق دیگران است و باعث افزایش ترس و وحشت در جامعه می شود زیرا مردم همیشه در هراس اند که مبادا بی دلیل در معرض اتهام قرار بگیرند و بی دلیل آبروی آنها به مخاطره بیفتد. امام علی(ع) به همین سبب می فرماید: بدگمانی نسبت به افراد نیکو، بدترین گناه و زشت ترین ستمگری است.به راستی اگر چنین شرایطی در جامعه ای حاکم باشد، آیا می توان به پیشرفت و توسعه آن امیدوار بود و آیا انتظار رشد و ترقی در چنین جامعه ای عقلانی و منطقی است بدبینی بزرگ ترین مانع همکاری های اجتماعی، اتحاد و پیوستگی دل ها است و انسان را گوشه گیر، تکرو و خودخواه بار می آورد. بدگمانی سرچشمه خشم ها، جنگ ها و خونریزی ها است. و چه بسیاری از انسان ها را به نیستی کشانده و کانون خانواده ها را از هم پاشیده است و چه بسا افراد ارزنده ای که می توانستند منشأ کارهای مهم و پرمنفعت باشند؛ اما بر اثر بدگمانی خود یا بدگمانی دیگران نسبت به آنان از پیشرفت و ترقی باز مانده اند.
مبحث پنجم-نهی از سوءظن در قرآن کریم
هر گاه گمان بدی نسبت به مسلمانی در ذهن پیدا شد در عمل نباید کوچک ترین اعتنایی به آن کرد، یعنی طرز رفتار خود را دگرگون نسازیم و مناسبات خود را با او تغییر ندهیم. بنابراین آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد می باشد.لذا در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام(ص) می خوانیم: «ثلاث فی المؤمن لایستحسن و له منهن مخرج، فمخرجه من سوء الظن أن لایتحققه؛ سه چیز است وجود آن در مؤمن پسندیده نیست و راه فرار دارد، از جمله سوءظن است که راه فرارش این است که به آن جامه عمل نپوشاند.» (ملک پور،69:1378)
نگارش:
نادری
تابستان 1393
تقدیم به:
شهدای هشت سال دفاع مقدس،
وهمچنین تمامی اعضای خانواده ام که در این مسیر همیشه حامی من بوده اند.
با تشکر از :
تمامی اساتید محترم علی الخصوص دکتر………….. که از تلاششان به خاطر روشن گری در زمینه تحقیق و پژوهش این پایان نامه،از خداوند برایشان سربلندی و طول عمر مسئلت دارم
چکیده
مثبت اندیشی یعنی نیک اندیشیدن درباره دیگران وحسنظن به آنهاوبادیگران به صورت مثبت برخوردکردن است . ومثبتگرایی به معنای داشتننگرشها ، افکار و رفتار و کرداری خوش بینانه در زندگی ، به عبارت دیگر مثبت اندیشی همان ایمان و اعمال و اعتقاد و باور در زندگی به خداوند متعال استبه طورقطع زمانی که خداوند انسان را آفرید تفکرسالم را نیز به او عطاکرد وحسنظن به افراد ومقام قدسی خودراگوشزدکرده است . وهمچنین در فرهنگ متعالی اسلام ،دستورات وتوصیههای فراوانی برای رسیدن به مثبت اندیشی وجود دارد .در پژوهش حاضر ضمن تبیین مثبت اندیشی و حسن ظن به خدا و مردم، زمینه های بروز مثبت اندیشی، به نقش مثبت اندیشی در استحکام خانواده و رشد و تعالی جامعه و رشد فردی افراد با الهام از آموزه های قرآن کریم بررسی می شود. تحقیق و روش تحقیق نیز توصیفی و کتابخانه ای با بررسی اسناد و مدارک می باشد.
وازگان کلیدی:قرآن،مثبت اندیشی،جامعه.
مقدمه
انسان در طول زندگی خود همواره به دنبال پیشرفت و کسب موفقیت است. موفقیت در زندگی متأثر از نوع نگرش انسان به خود و جهان پیرامون است. قرآن کریم که کتاب جامع برنامه زندگی انسان است، در آیات خود انسان ها را به توجه به فضل و هدایت الهی دعوت و تشویق می کند. یکی از اهداف پیامبران نیز تغییر نگرش امت ها نسبت به خود و جهان هستی است. در احادیث، شواهد فراوانی پیرامون این موضوع به چشم می خورد. در سال های اخیر محققان به بررسی و آموزش شیوه های صحیح نگرش به زندگی و مثبت اندیشی و اثرات نیکی آن در روح و روان آدمی و کسب موفقیت در زندگی پرداخته اند.مثبت اندیشی شکلی از فکر کردن است که برحسب عادت در پی به دست آوردن بهترین نتیجه از بدترین شرایط می باشد. شخص مثبت اندیش هیچ گاه مسایل منفی را به رسمیت نمی شناسد، بلکه به مقابله با آن می پردازد. مثبت نگری، فرایندی تعمدی و انتخابی است. زمانی که به دنبال خوب می گردید، احتمال یافتن آن بسیار زیاد است. شخص مثبت اندیش هیچ اتفاقی را در عالم شر و بد نمی داند. بلکه از نظر او، همه رخدادهای دنیا حساب شده و هشیارانه و تحت کنترل کارگردان بزرگ عالم است. مسلماً در اطراف خود کسانی را می بینیم که بسیار خوش شانس و خوش اقبالند و برعکس افرادی که با وجود داشتن شرایط مساوی با دسته اول یا حتی بهتر از آنان، بدشانسی می آورند و همیشه از زندگی خود شاکی هستند. این ها در واقع کسانی اند که بیرون از وجود خود به دنبال خوشبختی می گردند و از اینکه خوشبختی هر انسانی در درون خود اوست نه در بیرون، غافلند.قرآن می فرماید: « الذی احسن کلّ شیء خلقه»؛ « او (خداوند) همان کسی است که هرچه را آفریده، نیکو آفریده است.براساس این آیه، جهان سراسر خیر محض است. شرور و آفات موجود در جهان قابل تفسیر و توضیح است. درواقع احساس ما نسبت به زندگی و جهان اطراف، ناشی از حوادثی نیست که برای ما رخ می دهد، بلکه نتیجه تفسیر ما از حوادث است. فرد خوش بین بهترین تفسیر را برای موارد یاد شده برمی گزیند. این خود ما هستیم که تصمیم می گیریم زندگی را چگونه ببینیم و در برابر اتفاقات روزانه زندگی چه عکس العملی داشته باشیم. عوامل متعددی وجود دارد که زمینه ساز مثبت اندیشی بوده و در بروز آن مؤثرند که از مهم ترین آنها، حسن ظن به خدا و مردم می باشد که در آیات قرآن سفارش فراوانی نسبت به آن شده است.که البته عوامل فراوانی وجود دارد که در ایجاد این حُسن ظن به خدا و مردم مؤثرند و هم چنین موانعی هم وجود دارد که مانع از مثبت اندیشی است، آیات قرآن کریم نگرش مثبت را تأیید کرده و از منفی بافی پرهیز داده اند و تأثیر آن را در استحکام خانواده ، رشد و تعالی جامعه و اثرات فردی افراد، متذکر شده اند.
فصل اول-کلیات تحقیق
1-بیان مساله
موفقیت در کار و زندگی متأثر از نوع نگرش انسان به خود و جهان پیرامون است. این نگرش میتواند بد بینانه یا خوش بینانه باشد. در نگرش بد بینانه جهان سراسر شر محض است و طبیعی است که انتظار موفقیت فرد نزدیک به صفر است. اما بر اساس نگرش خوش بینانه، فرد جهان هستی را خیر محض میپندارد. آیات قرآن کریم و سخنان اهل بیت (ع) این نوع نگرش را تأیید می کند. با این نگرش موفقیت فرد به شدت افزایش پیدا می کند. یک انسان اهل قرآنی میداند که با کمک خدا شکست هیچ گاه مفهوم و معنایی نخواهد داشت. تفکر مثبت نیازمند تلاش و سخت کوشی است. مثبت اندیشی زمینه سازافزایش معرفت الهی است وازرهگذر معرفت الهی رفتار وکردار انسان تصحیح خواهدشد .مثبت اندیشی ازطریق معرفت الهی که به انجام عمل نیک واخلاق پسندیده می انجامدموجب رستگاری فرد وبهبود روابط او می شود ، بنابراین مثبت اندیشی های برگرفته ازقرآن ما را درافزایش معرفت و بهبودعمل وتعالی اخلاق یاری می رساند که ازرهگذر آنها به سمت جامعه ی توحیدی و روابط پسندیده در آن روی آورده خواهد شد. در واقع مثبتاندیشی همراه با عمل کردن است که ثمر میدهد، و نیز با قدرت اراده میتوان باورهای غلط ذهنی خود را تغییر داده، و با تلاش هدفمند، با ایمان به خداوند تحولات اساسی در مسیر زندگی ایجاد نمود ( توانایی و سلیم زاده، 1391).
. در بررسی متون اسلامی، به ویژه قرآن کریم، به نظر میرسد اغلب تأکیدها بر خوبیها و نقاط قوت افراد است؛
آنجا که خداوند میفرماید: «از روح خود در او دمیدم» ( سوره حجر، آیه 29). «به درستی که انسان را در زیباترین هیأت آفریدم»( سوره تین، آیه 4). بنابراین از متون اسلامی و روایات معتبر چنین برمیآید که در اسلام به مثبت اندیشی توصیه فراوان شده و بر یادآوری نکات مثبت خود و دیگران تأکید گردیده است (صائمی، 1385).
بررسی آیات قرآن کریم نشان میدهد که اغلب تأکیدها بر خوبیها، درستیها و نقاط قوت افراد است و ضعف و کژی کمتر مورد توجه قرار گرفته است .درآیاتی چون افلاتعقلون….افلایتدبرون….انسان را به اندیشیدن وتفکروتعقل درقالب جملات خبری ؛استفهامی،ایجابی وحتی جملات نهیی قابل دریافت میباشد که مارا به تعقل وتدبر دعوت می کند،راه صحیح وجنبه های مثبت را نشان می دهد.که آثارش رادرسه بعد؛ بهبودمعرفت واخلاق واعمال می توان مشاهده کرد.
بامطالعه آیات قرآن وتعمق درمفاهیم آن چنین دریافت می شود که قرآن انسان را به مثبت گرایی دعوت می نمائیدوبرای این منظورازعبارت وجملات مختلف استفاده شده است که می توان فراز آن را درتشویق انسان به تعقل وتفکروتدبروتذکرملاحظه نمود که بی شک بااندیشیدن وفکرصحیح داشتن که بارمثبتی برای زندگی انسان باخداداردرابرای بهبودمعرفت انسانی وعملکرد خوب انسان ورشداخلاقی وی نقش آفرین باشد.
دراین پژوهش می خواهیم به این موضوع به نگرش دقیق پرداخته واثرمثبت گرایی رابانگاه به آیات قرآنی در زندگی کمال جویی انسانی درابعادمعرفتی وعملکردرفتار مناسب واخلاق پسندیده ارزیابی وموردتحلیل قراربدهیم در این رابطه سوالات زیردغدغه ای است که برای پاسخ آن این پژوهش بکارخواهدآمد.
دربارة مثبت اندیشی تاکنون مطالعة علمی و مدوّنی صورت نگرفته است. در حالی که منابع اسلامی، زمینههای مناسبی برای انجام چنین مطالعههای هستند. هدف اصلی شیوهای توصیه شده در قرآن، یاری رساندن به انسان، به منظور برخورداری از روح و روان سالم است تا بتواند با توسل به بهترین راههای ممکن، با مشکلات مقابله کند و با امید به الطاف بیکران الهی به آرامش نایل آید. نگرش صحیح نسبت مسائل و ناکامیها، موهبتی است که به واسطه آن، آدمی در برخورد با نمونههای به ظاهر موزونِ خلقت، زیبایی و توانایی را در آنها میبیند و حتی در زشتیها نیز زیباییها را جست وجو میکند. قرآن کریم با هدف کاهش فشار وارده بر انسان، در رویارویی با مصایب و حوادث، شیوهها و عملکردهایی را آموزش میدهد تا با دستیابی به نتایج مطلوب، امیدواری به آیندهای روشن را کسب نماید. یکی از زمینههایی که در دیدگاه روان درمانگری اسلامی، از جایگاه ویژهای برخوردار است، مثبت نگری میباشد. «مثبت نگری» را میتوان، استفاده کردن از تمامی ظرفیتهای ذهنی مثبت و نشاط انگیز و امیدوار کننده در زندگی، برای تسلیم نشدن در برابر عوامل منفی ساختة ذهن و احساسهای یأسآور ناشی از دشواری ارتباط با انسانها و رویارویی با طبیعت دانست. به عبارت دیگر، مثبت نگری را میتوان «خوشبینی» نسبت به جهان، انسان، و خود برشمرد.
بررسی آیات قرآن کریم نشان میدهد که اغلب تأکیدها بر خوبیها، درستیها و نقاط قوت افراد است و ضعف و کژی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پروردگار عالم با تأکید به تواناییها و ظرفیت بشر میفرماید: «و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینى خواهم گماشت»( بقره:30)«پس وقتى آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده درافتید»( حجر:29)؛ یا «ما امانت الهى و بار تکلیف را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، ولى انسان آن را برداشت»()؛ «به راستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم»( تین:4). ارزش مثبت اندیشی آنگاه معلوم میشود که بدانیم امید و نشاط در سایة خوشبینی حاصل میشود. پیشوایان دین این نکته را در روایات خود تأکید کرده و بزرگان و فقها نیز بابی مستقل برای آن گشودهاند. امام علی میفرماید: «خوش گمانی، از بهترین صفات انسانی و پربارترین مواهب الهی است.» «خوشبینی، مایة آرامش قلب و سلامت دین است.»، « خوش بینی اندوه را سبک میکند.»، «کسی که به مردم خوش گمان باشد، محبت آنها را به سوی خود جلب خواهد کرد.» در کتاب شریف بحارالانوار آمده است: «روزی حضرت عیسی با حواریون از جایی میگذشت. لاشة سگ مردهای را دیدند. هر یک از حواریون از بوی تعفن آن اظهار ناراحتی میکرد و چیزی میگفت. نوبت به حضرت عیسی که رسید، فرمود: «به دندانهای سفید این سگ توجه کنید که چهقدر براق است».
این روش برخورد مثبت با موضوعات، آموزشی است به انسانها که همیشه نیمه پر لیوان را ببینند و همه چیز را با نگاهی مثبت و سازنده بنگرند. آموزههای قرآنی بر این مطلب تأکید دارند که افراد جامعه ایمانی در امور خویش، نه تنها مثبت و شایسته عمل میکنند، بلکه دربارة سایر افراد دیگر جامعه نیز نگاهی مثبت داشته و اعمال و رفتار آنان را بر امور هنجاری مثبت تفسیر میکنند. اسلام برنمیتابد که فردی نسبت به دیگری نگرش و بینشی منفی داشته باشد. آنگاه که قرآن مؤمنان را از بسیاری از گمانها درباره دیگران منع میکند، که مراد، گمان سوء است؛ نه گمان خوب؛ زیرا انسان در قرآن به حسن ظن و گمان نیکو، تشویق شده است. همچنین پیامبر اکرم میفرماید: «خداوند با نگاهی خوش بینانه با قضایا برخوردکردن را دوست میدارد.».
«امید» نیز از جمله مقولههای مهم در اسلام میباشد. چنان که خداوند همواره انسان را به امیدواری و خوش بین بودن به نظام زندگی دعوت کرده و آینده روشنی را برای او ترسیم میکند. بر عکس، یأس و ناامیدی را بسیار قبیح و زشت شمرده، آن را دومین گناه کبیره قلمداد میکند؛ زیرا سبب یأس از لطف، رحمت و اعتقاد نداشتن به قدرت و کرم بی پایان الهی میشود. در قرآن کریم آمده است: گفت: چه کسى ـ جز گمراهان ـ از رحمت پروردگارش نومید مىشود؟» و «از رحمت خدا نومید مباشید، زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نومید نمىشود.» یأس و ناامیدی از مغفرت خداوند، همچنین سبب جرأت بر جمیع گناهان میگردد؛ زیرا فرد بر این باور است که مورد عذاب قرار خواهد گرفت. پس چرا خود را از لذایذ و شهوات دنیا محروم نماید.
مطالعات آیندهنگر و گذشتهنگر در مورد مثبتنگری و امیدواری، نشان میدهد که افراد دارای سبک تبیینی خوش بینانه، به عبارت دیگر، افراد مثبت نگر، در مقایسه با افراد دارای سبک تبیینی بدبینانه، کمتر احتمال دارد که به هنگام رویارویی با رویدادهای استرس زای عمدة زندگی، به ضعف سلامت جسمانی یا افسردگی و ناامیدی دچار شده و یا به خودکشی دست بزنند. همچنین معلوم شده که بین خوشبینی، امید و سلامت، همبستگی معناداری وجود دارد. خوشبینی و امید با شاخصهای آسیب شناختی روانی فعلی شخص و به طور کلی، با افسردگی موجود در وی به طور خاص، همبستگی منفی دارند. خوش بینی و امید، سلامت جسمی و روانی را، آن گونه که با انواع شاخصها، از جمله سلامت خودگزارشی، پاسخ مثبت به مداخلههای پزشکی، سلامت ذهنی، خلق مثبت، نیرومندی ایمن شناختی، کنار آمدن مؤثر(ارزیابی مجدد، حل مسئله، اجتناب از رویدادهای استرسزای زندگی، جستجوی حمایت اجتماعی) و رفتار ارتقا دهندة سلامت مشخص شدهاند، پیش بینی میکند. افراد مثبتنگر سالمتر و شادترند و دستگاههای ایمنی آنان بهتر کار میکند .آنها با بهره گیری از راهبردهای کنار آمدن مؤثرتر مانند ارزیابی مجدد و مسئله گشایی، با تنیدگیهای روانی بهتر کنار میآیند. همچنین به نحوهِ فعال از رویدادهای تنیدگی زای زندگی پرهیز میکنند و شبکههای حمایت اجتماعی بهتری را پیرامون خود میسازند. سبکهای زیستی سالم تری دارند که آنها را از ابتلای به بیماری حفظ میکنند. اگر هم چنین افرادی بیمار شوند، به توصیههای پزشکی بهتر عمل میکنند. آنان این توصیهها را با الگوهای رفتاری مناسب دنبال میکنند که بهبودی را سرعت میبخشد
2-سوال های تحقیق
نقش مثبت گرایی درافزایش معرفت انسان چیست؟
مثبت گرایی در اصلاح عمل واخلاق چه نقشی دارد؟
3-فرضیه ها
قرآن می گوید:انَّ فی اختلاف…..بنابراین توجه به نحوه آفرینش عقل رابارورمی کند ودقت درآفرینش عامل تقویت کننده تعقل نشان می دهد افزایش تعقل ،معرفت ایجادمی کند.
قرآن باهشداربه انسان درآیاتی چون والعصر ان الانسان……وعملواالصالحات…..در سوره عصر انسان راسوق می دهد که انسان،دربرخورداززندگی خویش بامثبت گرایی به عمل صالح می یابد.
ویل لکل همزه….سوره همزه بانکوهش عیب جوی، انسان بااخلاق به سمت پرهیزازهرگونه عیب جویی فرامی خواندکه دراصلاح اخلاق مفیدمی باشد.
4-ضروت انجام تحقیق
انسان یک موضوع اجتماعی ومدنی الطبع است.لذا نیاز دارد که روابط بین خود ودیگران را هرچه بیشتر وبهتراستحکام بخشد،بدین منظور نقش معنویت ومعرفت الهی می تواند عنوان یک نیرو محرک تاثیر گذار باشد ،که برای دریافت آن با مراجعه به قرآن ومطالعه آیات قرآنی می توان به این هدف دست یافت وبارهنمودهای آن به بهترین وجه روابط انسانی را تعریف بخشید.وبطورحتم مثبت گرایی در پیشبردزندگی انسان موثرمی باشدونقش به سزایی دارد.در این پژوهش با مطالعه آیات قرآنی وتفسیرهای آن ،این موضوع مورد پژوهش قرار خواهد گرفت.
5-سابقه انجام تحقیق
در ارتباط با موضوعات مشابه رساله چندین مقاله-ریسرچ و فارسی و مقاله-ریسرچ وکتاب عربی وجود دارد، که هر کدام به جهاتی به موضوع مورد نظر اشاره کرده اند. به این صورت که در مقالات فارسی با موضوع مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن, بیشتر به بیان کلیات مذکور در این رابطه پرداخته شده و منابع خارجی نیز موضوع را به نحو جامع بررسی ننموده و از دید ما فضای بحث و بررسی بیشتری وجود دارد.
خدایاری فرد و همکاران(1386) تأثیر آموزش مثبتنگری به عنوان بخشی از شیوههای درمانی بر اساس آموزههای دینی بر زندانیان رجایی شهر را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که شیوههای درمانی همزمان با تأکید بر آموزههای دینی و آموزش مثبت نگری در تمامی زیر مقیاسهای سلامت عمومی، به جز زیر مقیاس وسواس اجباری، روابط فردی، ترس مرضی و روانپریشی تأثیر معناداری داشته است. مطالعات پیگیرانه نیز نشان داد که پس از گذشت 9 ماه از آزادی مددجویان بهرهگیرنده از مداخلات آموزشی، هیچ یک از آنان به مراکز تأدیبی در زندانها بازنگشتهاند و این در حالی است که اعضای گروه کنترل در این مدت حدود 15 درصد بازگشت به زندان داشته اند.
توانایی، سلیم زاده (1389) تأثیر مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن و حدیث را مورد بررسی قرار داده است. در پژوهش حاضر ضمن تبیین مثبتاندیشی و زمینههای بروز و همچنین موانع و شیوههای تقویت آن،نقش مثبتاندیشی در موفقیت انسان بیشتر با الهام از آموزههای قرآن کریم و اهلبیت(ع) بررسی میشود.
صائمی(1385) رابطه بین مثبت اندیشی و سلامت روانی را از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله-ریسرچ به بررسی دیدگاه اسلام در خصوص مثبت اندیشی و رابطه آن با سلامت روانی پرداخته، آن را با یافته های و نتایج پژوهشهای علمی در حوزه روان شناسی مقایسه کرده است.
رفتارهای مذهبی، در پرداختن به نکات معنی دار زندگی ارزش مثبت دارند. رفتارهایی از قبیل عبادت، توکل به خداوند، زیارت، مهرورزی و میتوانند از طریق ایجاد امید و تشویق افراد به نگرش مثبت به موقعیت های استرس آمیز، باعث آرامش درونی آنان شوند. با توجه به اهمیت مسئله مثبت اندیشی در زندگی انسان و روابط بین افراد، در این پژوهش سعی شده از منظر قرآن کریم به ابعاد مثبت اندیشی ونقش آن توجه شود .
6-هدفها
– نقش مثبت گرایی در زندگی انسان از منظر قرآن کریم
– شیوهها و راهکارهای تقویت مثبت گرایی در زندگی انسان از منظر قرآن کریم
کاربردهای متصور از تحقیق
دربهبود روابط خانواده، تربیت بهتر فرزندان ؛ روابط معلم با دانش آموزان و والدین؛ روابط اداری در محیط اسلامی ؛روابط معلم باهمکار خود
7-مراجع استفاده کننده از نتیجه پایان نامه
پژوهش حاضر می تواند به دانشجویان و طلاب مراکز علمیه و همچنین مردم عادی کمک کند تا بر اساس فرمایشات قرآن مثبت اندیش بوده و از آن برای هرچه بهتر شدن روند زندگی استفاده کنند.
8-روش انجام تحقیق
روشی که برای این تحقیق به کار گرفته شده است روش توصیفی–تحلیلی است. برای این منظور از ابزارهایی استفاده خواهد شد، از جمله، استفاده از منابع موجود در کتابخانه ها و بانک های اطلاعاتی. پس ازجمع آوری منابع و فیش برداری از آن ها، به تشریح و تحلیل مطالب، شناسایی معضلات مربوطه و راه های احتمالی پاسخگویی به آن ها، پرداخته خواهد شد. این پژوهش اساسا با استفاده از آخرین و جدیدترین مقالات وکتاب ها و اسناد حقوقی و هم چنین منابع معتبر الکترونیکی انجام خواهد شد.روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش تحلیلی استنباطی است.
فصل دوم-تعاریف و مفاهیم
مبحث اول-تعریف مثبت اندیشی
مثبتگرایی به معنای داشتن نگرشها، افکار و رفتار و کرداری خوشبینانه در زندگی است. به عبارت دیگر، از نظر روانشناسی، مثبتگرایی هم مثبتاندیشی است و هم مثبتکرداری. مثبتاندیشی به شما کمک میکند تا به بهترین شکل با زندگی کنار بیایید. برای داشتن یک زندگی مثبتتر، اولین قدم، آن است که احساسات، افکار و باورهای خودرابشناسید.مثبتاندیشی صرفاً در داشتن افکاری خاص خلاصه نمیشود، بلکه نوعی رویکرد و جهتگیری کلی درباره زندگی است، مثبتاندیشی یعنی توجه داشتن به امور مثبت در زندگی و نپرداختن به جنبههای منفی. مثبتاندیشی به معنای آن است که تصور خوبی از خویش داشته باشیم، نه آن که همواره خود را سرزنش کنیم. مثبتاندیشی یعنی نیک اندیشیدن درباره دیگران و حسن ظن داشتن به آنها و با دیگران به صورت مثبت برخورد کردن. مثبتاندیشی به این معناست که انتظار داشته باشیم تا در دنیا به بهترین چیزها برسیم و یقین داشتن به این که به خواستههای خود خواهیم رسید.(نادری،41:1389)
به تعبیر دیگر مثبت اندیشی همان خوش بینی و تفأل خیر به خداوند و جهان و دیگر انسان ها است. زیرا از نظر روایات اسلامی سوءظن تنها در مورد رفتار دیگران تحقق نمی یابد بلکه هر بدگمانی به خدا و مخلوق خدا به نحوی که به شکل اعتقاد قلبی درآید و اعتقاد و گفتار و رفتار انسان بر اساس آن شکل بگیرد، سوءظن محسوب می شود.
خوش باوری و حسن ظن نشانه سلامت نفس و صفای روح است، زیرا افرادی که ضمیر پاکی دارند در بیشتر موارد، به ذهنشان جز خیر و نیکی خطور نمی کند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: « خداوند، برخورد با نگاهی خوش بینانه را دوست می دارد»امام علی(ع)نیز می فرماید: «خوش گمانی موجب کم شدن اندوه می شود.» زیرا اندیشه ها و پندارهای ما است که زندگی ما را شکل می دهد و هر کس رفتارهای دیگران و حوادث زندگی را با توجه به باور ها و بینش خاص خود تفسیر و توجیه می کند. به همین دلیل در متون دینی سوءظن یکی از رذایل اخلاقی شمرده شده است و خداوند در قرآن کسانی که گمان بد به حوادث می برند را سرزنش می کند: «و شما گمان بدی بردید و شما از هلاک شدگان هستید.»(همان:43)
در شأن نزول این آیه آمده است که زمانی پیامبر(ص) با گروهی از اصحاب برای فتح مکه از مدینه حرکت کردند عده ای به بهانه گرفتاری با پیامبر(ص) همراه نشدند زیرا گمان می کردند پیامبر(ص) و اصحابش هرگز از این سفر برنمی گردند و همگی کشته خواهند شد، قرآن کریم آنها را به دلیل گمانه زنی های منفی مورد سرزنش قرار می دهد. زیرا آنها به دلیل ترس و عافیت طلبی و فرار از زیر بار مسئولیت ها، سوءظن ها در نظرشان واقعیت جلوه می کند و نسبت به همه چیز بدبین هستند حتی به پیامبر خدا و حتی نسبت به خدا. بنابراین دیدگاه و نگرشی که در مورد حوادث دارند هیچگونه با واقعیت تطبیق نمی کند. آن ها گمان می کردند خداوند پیامبرش را به این سفر فرستاده و آنها را به چنگال دشمنان سپرده و از آنها حمایت نخواهد کرد.
در نهج البلاغه در فرمان مالک اشتر آمده است: بخل و ترس و حرص، صفات نکوهیده مختلفی است که همه آنها در سوءظن به خدا جمع است.قرآن کریم پیامبر اکرم(ص) را به دلیل خوش بینی و حفظ آبروی مؤمنین ستوده است. آن حضرت چنان عمل می کرد که منافقان وی را متهم به سادگی می کردند و می گفتند: او شخص خوش باوری است.از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار می دهند و می گویند: او آدم خوش باوری است. بگو خوش باور بودن او به نفع شماست: ولی بدانید او به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند.اینکه می فرماید این ویژگی پیامبر(ص) به نفع شماست، به آن جهت است که زیرا از این طریق آبروی آنها را حفظ کرده و شخصیتشان را خرد نمی کند عواطفشان را جریحه دار نمی سازد، و برای حفظ محبت و اتحاد و وحدت آنها از این طریق کوشش می کند، در حالی که اگر او فوراً پرده ها را بالا می زد و دروغگویان را رسوا می کرد، دردسر فراوانی برای آنان فراهم می آمد، علاوه بر این که آبروی عده ای به سرعت از بین می رفت، راه بازگشت و توبه بر آنها بسته می شد، و افراد آلوده ای که قابل هدایت بودند در صف بدکاران جای می گرفتند و از اطراف پیامبر(ص) دور می شدند. (همان،44)
این رفتار پیامبر(ص)نسبت به مسلمانان در جهت حفظ آبروی آنها بود، زیرا مؤمن در پیشگاه خداوند از منزلت والایی برخوردار است و آبروی او از جمله مواردی است که هرگز نمی توان متعرض آن شد، جان و مال و عرض(آبرو) مؤمن در امان است و حفظ آبرو یکی از مهمترین مسائلی است که نمی توان آن را بی ارزش تلقی کرد و با تعرض به آن جایگاه اجتماعی فرد را به خطر انداخت.
مبحث دوم–مفهوم مثبت اندیشی از دیدگاه جامعه شناسی
مثبت نگری حاصل تعامل آرام و بدون مشکل با محیط اجتماعی است که پیامد آن مجموعه ای از تمایلات مبتنی بر رضایت مندی، خوش بینی، امید، اعتماد و اطمینان خاطر در فرد است. نقطه مقابل آن وجود بیزاری، ترس، عصبانیت، ناامیدی و نگرانی خواهد بود. مثبت نگری زمانی بوجود می آید که افراد احساس نمایند درکشان از خودشان تأیید شده است. (محسنی کیا،98:1392)
مثبت نگری نوعی خیر عمومی است که پیامد و حاصل آن را باید در تشریک مساعی، طراوت اجتماعی، وفاق اجتماعی، عواطف مثبت، زندگی انجمنی و مشارکت اجتماعی جستجو کرد. مثبت نگری نوعی سرمایه عاطفی است که هزینه های کنترل و نظارت رسمی را کاهش می دهد و افراد را متقاعد به رفتار مطابق با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی پذیرفته شده می نماید. سرمایه ای که به واسطه استفاده از آن زایش تازه ای پیدا می کند، زیرا وقتی افراد از عواطف مثبتی که دیگران ابراز می دارند استفاده می کنند به نوعی عواطف مثبت تازه ای را تولید می کنند.(طالشی،66:1388)
مهمترین تأثیر مثبت نگری بر زندگی عادی یا روزمره این است که در صورت وجود مثبت نگری زندگی روزمره معطوف به آینده خواهد بود و افراد جامعه از گذشته نگری منفی و داشتن کنش های آنی و لحظه ای رهایی پیدا خواهند کرد. آنها پذیرای برنامه داشتن و کنش های عقلانی معطوف به هدف خواهند شد؛ کنش هایی که آنها را وادار به تلاش و کوشش مضاعف و نیل به اهداف متعالی تر می نماید به گونه ای که نوعی آینده گرایی و آینده اندیشی را در افراد جامعه تقویت می نماید که خود می تواند پیامدهای مثبت متعددی را به دنبال داشته باشد. هر چند که مثبت نگری در نگاه نخست و نقطه آغازین از خود فرد شروع می شود و تجلی آن را در فرد می بینیم اما حاصل آن در تجربه جمعی فرد که در فرآیند تعامل اجتماعی شکل می گیرد دیده می شود؛ تجربه ای که نمونه آن را در جامعه و فرهنگ حاکم بر آن می بینیم. جوامع منعطف، بالنده و پویا در قیاس با جوامع سخت و ایستا و بسته از آمادگی بیشتری برای مثبت نگری برخوردار هستند زیرا جوامع و فرهنگ های بسته بیشتر خصلت جرم گرایانه دارند که بیشتر آن مولد نوعی بدبینی هستند. (رمضان پور،28:1374)
فرهنگ جامعه تأثیر بسزایی در مثبت نگری یا برعکس آن در منفی نگری دارد. در جامعه ای که بدی، زشتی، ظلم و شرارت وجود دارد این امر باعث می شود تا افراد هر روز با آن بدی ها روبه رو شوند و کم کم عادت کنند تا فقط زشتی ها را تداعی نمایند.اگر منفی نگری در جامعه ای شایع شود کودکان و نوجوانان آن جامعه با مشاهده منفی گرایی تحت تأثیر قرار می گیرند و همان طور که تئوری یادگیری مشاهده ای بیان می کند این نگرش و رفتار را یاد می گیرند و بروز می دهند.(همان،29)
تقویت ارزش های اخلاقی مثبت در جامعه مدیون کار و تلاش، صداقت، تعاون و همکاری، احترام به یکدیگر و تقویت عزت نفس در سطح فردی و در سطح ملی و تقویت عملکرد، کارایی سازمانی و حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است و می تواند مثبت نگری را در بین افراد جامعه تقویت نمایند. علاوه بر این تقویت غرور ملی می تواند زمینه را برای مثبت اندیشی فراهم نماید و از موانعی که باعث پیشرفت مثبت نگری می گردد می توان عدم احساس موفقیت و کارا بودن و نرسیدن به آرزوها و آرمان ها و ناامیدی و بدبینی را نام برد.(میر سعیدی،54:1379)
مبحث سوم-اصول مهم شاد بودن از منظر قرآن کریم
قرآن در تمام آیات و احکام و اوامرش قصد آن را دارد که کیفیت شادی و نشاط و لذت از زندگی سالم و خدایی را به انسان آموزش داده و تمامی اعمال و رفتاری که باعث می شود به این نوع زندگی صدمه و خدشه وارد شود را گوشزد کند. انسان ها در زندگی خود همیشه تلاش می کنند تا کیفیت زندگی خود را بالاتر ببرند و این به معنای نهایت لذت از زندگی است و در فرهنگ قرآنی حیات طیبه و یا هنر انسان زیستن نام دارد. گاهی آدم ها راه را به خطا می روند و به جای این که به کیفیت زندگی روی آورند ، هم و غم خود را روی کمیت آن می گذارند ؛ از نظر آسایش و مادیات روز به روز وسعت مالی پیدا می کنند اما دریغ از ذره ای لذت و نشاط .امروزه هر کسی را می بینیم شاد نیست، زندگی می کند اما از زندگیش لذتی نمی برد و شادی را در میدان دید خود پیدا نمی کند. قرآن در تمام آیات و احکام و اوامرش قصد آن را دارد که کیفیت شادی و نشاط و لذت از زندگی سالم و خدایی را به انسان آموزش دهد و تمامی اعمال و رفتاری که باعث می شود به این نوع زندگی صدمه و خدشه وارد شود را گوشزد می کند و آنان را حرام می شمارد ؛ زیرا اعمال حرام هم به جسم و هم به روح انسان آسیب جدی وارد می کند و او را بیمار می سازد .
حال شما بگویید آیا یک بیماری که مریضی صعب العلاج دارد از موهبت و نعمت زندگی لذت می برد؟ این که چگونه از زندگی نهایت بهره و سود را ببریم تا هم در دنیا و هم در آخرت زیبا زندگی کنیم و سعادت نصیبمان شود ، راهی است که تنها با علم و آگاهی و تمرین و عمل بدست می آید. (بابایی،51:1392)
شادی خود را به هیچ کس وابسته نکن تا همیشه از آن برخوردار باشی.وقتی با لذت های مادی و زودگذر شاد شدیم روشن است که با پایان این ها ما نیز دچار حزن و اندوه می شویم پس باید به قدرت لایزالی شاد بود که نقصان و زوال به ذات مقدسش راه پیدا نمی کند : قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ بگو به فضل و رحمتخداست که مومنان باید شاد شوند و این از هر چه گرد مىآورند بهتر است .(یونس/۵۸)
این آیه کریمه علت شادی به رحمت خدا را چنین بیان می کند که تمام خیر و خوبی در وجود باری تعالی جمع است و منشأ همه خیر و خوبی هاست و از خزانه غیبش به هر که بخواهد می بخشد. وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ ؛ به هیچ کس امید نداشته باش به جز خدا زیرا یگانه داروی آرامش بخش روح و جان یاد خداست. کافی است تمرین کنید هر روز که مسائل و مشکلات روزانه ، شما را ناراحت و غمگین کرد یاد لطف و مهربانی های بی نهایت خدای تعالی بیافتید که چگونه شما را در گرداب حوادث یاد می کند و دست شما را در سختی های زندگی رها نمی کند. (همان،52)
همیشه شکرگزار باش : لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ. در تمام دوران زندگیم کسانی را دیدم که همیشه نکات منفی را می بینند و همیشه از بی پولی می نالند ، از رفتار نادرست اطرافیان گله و شکایت دارند و از زندگی خود ناراصی اند.برای حل این مسئله دین اسلام راه کارهای مناسبی ارائه داده است. انتظار نداشته باش همیشه آنچه در اطرافت اتفاق می افتد مطابق میل و خواسته ات باشد زیرا گاهی برخی از حوادث و اتفاقات به خیر و صلاح توست و خداوند حکیم و دانا بهتر از همه می داند که چه چیزی برای بنده اش خیر و صلاح است و بالعکس شاید خیلی چیزهایی که تو می خواهی برای تو شر و بدی باشد و به تو صدمه بزند و یا دین تو را نابود کند : …وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (بقره/۲۱۶)
و بسا چیزى را خوش نمىدارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست مىدارید و آن براى شما بد است و خدا مىداند و شما نمىدانید. پس اجازه نده اتفاقات ناخوشایند روحیه ات را خراب کند و مطمئن باش که با منفی نگری جسم سالمی نخواهی داشت. سعی کن به قدر توان خود تلاش کنی و نتیجه را به حکمت خدای حکیم واگذار نمایی . مثبت اندیشی را تمرین کن و عینک بدبینی را از چشمان خود بردار ، خوبی های خود و دیگران و نعمت های بیکران خداوندی را ببین و برای همه آن ها شاکر باش و نماز به جای آور.استمرار در ۲رکعت نماز مستحب شکر مشکلات بسیاری را در زندگی حل می کند و با این عمل می توانی خود را از اسارت زنجیر های بدبینی و منفی نگری آزاد کنی. (پناهی،97:1385)
ارتباطات انسان در دنیا ۴ جهت دارد : ارتباط با خدا – خود – دیگران – طبیعت. برای هر کدام از این جهت ها راههای مناسبی بیان شده است . اصولا توقعات به حق و یا ناحق ما ذهن و فکر ما را ساعت ها درگیر می سازد و انرژی های ارزشمندی را هدر می دهد. از هیچ کس توقع بی جا نداشته باش ؛ این امر اول بسیار سخت باشد اما اولاً : به مرور آرامش خاصی به ارمغان می آورد . (همان:98)
ثانیا این شما را فردی توانمند و قدرتمند می سازد که تکیه به هیچ نیرویی ندارد .ثالثاًذهن شما را متمرکز قدرت خدا می کند و امدادهای غیبی خدا را در زندگی به شما نشان خواهد داد. در زندگی به جای شناور بودن شناگر باش .کرامت و عزت نفس خود را مورد توجه خاصی قرار بده و سعی کن با هیچ حرام و اشتباهی این عزت و کرامت را خدشه دار نکنی. زندگی خود را هدفمند ساز و برای رسیدن به اهدافت تلاش کن و مهمترین هدفت را رضای خدا قرار ده. در ارتباط با دیگران برای این که شاد باشی باید شادی آفرین باشی و این حاصل نمی شود مگر این که در مقابل خواسته ها و گفتار دیگران انعطاف پذیر شوی و با بحث های بی نتیجه انرژی خود را هدر ندهی و قبل از مطمئن شدن در مورد هیچ کس قضاوت نکنی.بی احترامی دیگران را با بی اعتنایی جواب ده و به جای بیزاری از انسان ها ، از رفتار های بد آن ها بیزار باش و سعی کن این معایب را از خودت دور ساز ی.بگذار دیگران از تو ، به عنوان فردی آرام و خوشرو یاد کنند.(پناهی:100،1385)
مبحث چهارم-مفهوم مثبت اندیشی از دیدگاه پیامبر اکرو و امامان
امام علی (ع) میفرمایند: «به کلمهای که از (دهان) کسی خارج میشود و تو برایش احتمال خیری مییابی گمان بد مَبَر». بهترین آیینها، با طبیعت آدمی و سازمان آفرینش او سازگار بوده، نیازمندیهای طبیعی و فطریاش را برآورد؛ در غیر این صورت، نه قابل عمل است و نه میتواند آدمی را خوشبخت و سعادتمند سازد. تعالیم اسلام به دلیل توجه به این نیازها و متناسب بودنش با فطرت آدمی است.به گفته علامه طباطبایی، اسلام، نه انسان را از نیروها غرایز و خواستههایش محروم میکند و نه همه توجه را به تقویت جنبههای مادی معطوف میدارد؛ نه او را از جهانی که در آن زندگی میکند، جدا میسازد و نه او را بینیاز از دین و شریعت، به حساب میآورد و این سه زاویه، مثلثی را ترسیم کرده که انسان در محدوده آن کمال مقصود خود را به دست میآورد و به سعادت ابدی میرسد و اگر یکی از این زاویهها باز شود و نادیده تلقی گردد، انسان را دچار سقوط میکند و از اوج انسانیت به ورطه هلاکتش میکشاند. (رنگرز جدی،27:1388)
از شادی تعاریف گوناگونی شده، مانند: «احساس مثبتی که از حس ارضای پیروزی به دست میآید»، «مجموع لذتهای منهای درد»، «حالتی که در فرآیند نیل به علاقهها در آدمی به وجود میآید». این پدیده هر چند از زوایای گوناگونی تعریف و تشریح شده است، ولی به اتفاق اندیشمندان یک ضرورت و نیاز اساسی انسان به شمار میآید؛ چه کسی را میتوان یافت که مدعی باشد نیازمند به شادی نیست؟ اصلاً اساس جهان هستی و پدیدههای آن به گونهای طراحی شدهاند که در آدمی شادی ایجاد کنند. بهار با طراوت، صبح پر لطافت، طبیعت با ظرافت، آبشارهای زیبا، گلهای رنگارنگ، دیدار دوستان، ازدواج و پیوند و انسان و… همه، شادیآور و مسرّتبخش است. از آن جا که شادی، ناکامی، ناامیدی، ترس و نگرانی را از انسان دور میسازد، روانشناسان به ایجاد و تثبیت آن در انسان دستور اکید دادهاند و این همه حکایتگر این حقیقت است که شادی نیاز اساسی و ضروری میباشد.با کندوکاو در نظریات و گفتههای دانشمندان و متون معتبر، میتوان موارد ذیل را در زمره عواملی بر شمرد که حالت شادی و نشاط را در انسان پدید میآورند: ایمان ،رضایت و تحمل ،پرهیز از گناه ،مبارزه با نگرانی ،تبسم و خنده ،مزاح و شوخی ،روی خوش ،خود آرایی ،پوشیدن لباسهای روشن ،حضور در مجالس شادی ،ورزش ،امید به زندگی ،کار و تلاش ،سیر و سفر ،تفریح ،تلاوت قرآن ،تفکر در آفریدههای خداوند ،صدقه دادن ،نگاه کردن به سبزهها .(محمدی،58:1391)
قرآن برخی عوامل شادی و نشاط را مخصوص مؤمنان دانسته است؛ «قُل مَن حَرَّمَ زِینَةَ الله الَّتِی أَخرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِن الرِّزقِ قُل هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الحَیاةِ الدُّنیَا خالِصَةً یَومَ القِیَامَة؛ بگو (در برابر کسانی که بسیاری از مواهب زندگی را تحریم میکردند) ای پیغمبر چه کسی زینت و آرایش و زیباییهایی را که خداوند از درون طبیعت برای بندگانش بیرون کشیده، حرام کرده است. بگو این مواهب پاک و این زیباییها برای مردم با ایمان در همین زندگی دنیا و در زندگانی جاوید آخرت قرار داده شده است. با این تفاوت که در این دنیا، زیباییها به زشتیها آمیخته است؛ شادیها به غم آلوده و آمیخته است؛ ولی در دنیای دیگر و در روز رستاخیز، این زیباییها و این مواهب پاک، برای مردم با ایمان به صورت خالص وجود دارد». در اینباره حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند: «مؤمن شوخ و شاداب است». حضرت علی (ع) میفرمایند: «شادمانی، گشایش خاطر میآورد». نیز در جای دیگر میفرمایند: «اوقات شادی، غنیمت است». همچنین میفرمایند: «هرکس شادیاش اندک باشد، آسایش او در مرگ خواهد بود». امام صادق (ع) میفرمایند: «هیچ مؤمنی نیست که شوخی در طبع او نباشد». نیز میفرمایند: «شوخ طبعی، بخشی از حسن خلق است». (همان،29)
امام رضا (ع) میفرمایند: «کوشش کنید اوقات شما چهار زمان باشد؛ وقتی برای عبادت و خلوت با خدا، زمانی برای تأمین معاش، سعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیبهایتان واقف میسازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و وقتی را هم به تفریحات و لذایذ خود اختصاص میدهید و از شادی ساعتهای تفریح، نیروی لازم برای عمل به وظایف وقتهای دیگر را تأمین کنید». در سیره معصومان، عنصر شادی آنچنان اهمیت دارد که علاوه بر تأیید آن به بسترسازی، زمینهسازی و ایجاد آن نیز توصیه شده است.
یکی از صحابیان از رسول خدا (ص) پرسید: «آیا اگر با دوستان خود، شوخی کنیم و بخندیم، اشکالی دارد؟» حضرت فرمودند: «اگر سخن ناشایستی در میان نباشد، اشکالی ندارد». (مقدمی،125:1379)
مبحث پنجم-آثار مثبت اندیشی در زندگی
1. آینده روشن :مهم ترین تأثیر مثبت نگری بر زندگی عادی یا روزمره این است که در صورت وجود مثبت نگری زندگی روزمره معطوف به آینده خواهد بود و افراد جامعه از گذشته نگری منفی و داشتن کنش های آنی و لحظه ای رهایی پیدا خواهند کرد. آنها پذیرای برنامه و داشتن کنش های عقلانی معطوف به هدف خواهند شد. کنش هایی که آنها را وادار به تلاش و کوشش مضاعف و نیل به اهداف متعالی تر می نماید به گونه ای که نوعی آینده گرایی و آینده شناسی را در افراد جامعه تقویت می نماید که خود می تواند پیامدهای مثبت متعددی را به دنبال داشته باشد.چنین افرادی زندگی خود آینده خود را روشن وامیدوار کننده ارزیابی می کنند که در راستای تلاش انسان شکل می گیرد.
2. شاد زیستن : خوش بینی می تواند به فرد کمک کند تا شادتر، سالم تر و موفق تر باشد و بر عکس بدبینی انسان را به سوی ناامیدی، بیماری و شکست هدایت می کند و منجر به افسردگی، تنهایی و کم رویی می شود. انسان خوش بین مشکلات زندگی را ازمونی برای سنجش توانایی های خود می داند ودر نتیجه در مواجهه با آن نگرش مثبتی به پدیدهای دنیا پیدا می کندو بر نقاط مثبت آن پدید ها توجه می کند که همین امر موجب می شود که از زندگی خود لذت بیشتری ببرد.
3. فائق آمدن بر مشکلات: اگر چه توانایی ها و استعدادهای افراد از اهمیت زیادی در مواجهه با مشکلات زندگی برخوردار می باشد،ولی خواستن یا نخواستن آن هاست که بر موفقیت آینده شان تاثیر می گذارد و تا حدی به آن دلیل است که خوش بین ها و بدبین ها با روش های گوناگونی با مسایل ومشکلات زندگی برخورد می کنند.
افراد خوش بین مسایل و مشکلات زندگی را لازمه زندگی بشری می دانند که در زندگی تمام افراد بشر رخ می دهد و به نوعی انسان های مختلف با آن دست به گریبان هستند . آنان مشکلات زندگی را دارای راه حل می دانند که با سعی و تلاش می توان بر آن فائل آمد . اید به غلبه پیدا کردن بر مشکلات زندگی ، زندگی را برای آنان شیرین و قابل تحمل می کند و موجب آرامس روانی آنان می شود.
وقتی اتفاق بدی رخ می دهد، یا اشکالی در کار پیش می آید، فرد بدبین خود را مقصر دانسته و با خود می گوید به درد این کار نمی خورم، همیشه شکست می خورم در چنین وضعیتی زندگی فرد بد بین به جهنمی تبدیل می شود که تحمل آن توسط انسان غیر ممکن می شودبر عکس فرد خوش بین دلایل دیگری را جست و جو می کند که همین امر در احساس خرسندی ورضایت از زندگی نقش زیادی دارد .
4. اعتماد به نفس :وقتی کارها خوب پیش می رود و فرد در انجام کارهای خود به موفقیت می رسد، فرد خوش بین اعتباری برای خود پیدا می کند وعامل موفقیت را تلاش و کوشش خود می داند و چنین باوری در او شکل می گیرد که او توانایی مواجه با مشکلات گوناگون را دارد و می تواند با اتکا بر توانایی های خود بر موانع بر سر راه رسیدن به اهداف خود آید. زمانی که اعتماد به نفس در فرد شکل می گیرد فرد احساس می کند که می تواند با اتکا بر توانا ییهای خودبر مشکلات غلبه پیدا کند که این می تواند آرامش روانی او را به دنبال داشته باشد.
5. سلامت روان:اگر افراد در برخوردهای خود خوش بین باشند، گفتار و رفتار دیگران را خوب تفسیر می کنند و کمتر دچار سوء تفاهم هایی می گردند که زمینه را برای بروز درگیری و تنش فراهم می نمایند. و در نتیجه در فضای روان شناختی مثبتی قرار می گیرند و رفتارهای دیگران را مثبت ارزیابی می کنند چنین فردی در پرتو احساس مثبتی که از رفتار دیگران دارد به آرامش روانی دست پیدا می کند. بر عکس در فضای بدگمانی، رفتارها و گفتارها به گونه ای خاص تفسیر می شوند؛ مثلا احترام گزاردن به دیگران به چاپلوسی و تملق ، سکوت به مخفی کاری، حرف زدن ملایم به بی اعتنایی و سردی، قاطعیت به استبداد، صراحت به پررویی، صداقت به ساده لوحی و صمیمیت به خود شیرینی تفسیر می شود.
6. صبر و شکیبایی :افراد مثبت اندیش ، زندگی را دارای هدف می دانند و مشکلات و مسایل زندگی را در راستای همین هدف معنا می کنند . آنان بر این باورند که علیرغم حوادث ناگواری که هم اکنون اتفاق افتاده است ، در آینده نه چندان دور ، زندگی رنگ و بوی دیگری می یابد و رخ زیبای خود را به آنان نشان می دهد همین نگرش موجب می شود تا آنان در برابر مشکلات تحمل بیشتری داشته باشند و به آرامش روانی دست پیدا کنند .
7. هماهنگی انتظارات با واقعیت ها :انسان مثبت اندیش نگرش واقع بینانه ای به زندگی دارد ، انتظارات او از زندگی نیز واقع گرایانه خواهد بود و در پی آن احساس او از زندگی نیز واقع بینانه خواهد شد. شاید بتوان گفت هماهنگی انتظارات با واقعیت ها شرط رضایت زندگی می باشد . به بیان دیگر ، ما اکنون در این دنیا زندگی می کنیم و در هر مسئله ای باید این واقعیت را مورد توجه قرار دهیم که دنیا قوانین خاص خود را دارد . این قوانین ، توسط ما وضع نشده و به دلخواه ما نیز تغییر نخواهد کرد. پس باید قوانین آن را به خوبی بشناسیم ، تا به موفقیت دست یابیم . انسان مثبت اندیش در پرتو شناختی که از قوانین زندگی دنیوی پیدا کرده است ،سطح توقعات و انتظارات خود را با واقعیت های زندگی تنظیم می کند و در پرتو چنین رویکردی به آرامش روانی دست پیدا می کند .
8. اکتفاء به داشته ها: فرد منفی نگر ، همواره لذت را در چیزی می داند که ندارد و به همین جهت ، از آنچه دارد بهرهمند نمی شود . چنین افرادی همواره از آنچه دارند ، نالان و ناراضی اند و چیزهایی را آرزو می کنند که ندارند و وقتی به آنچه زمانی آرزویش را داشتند ، دست یافتند ، بازهم احساس بهرمندی و خوش بختی نمی کنند و به آنچه در دور دست ها وجود دارد ، می اندیشند. بر عکس انسان مثبت اندیش ، از آنجا که به نقاط مثبت داشته های خود متمرکز می شود از داشت های خود احساس رضایت می کند و به آن قانع است ، در پرتو چنین احساسی فرد به آرامش روانی دست پیدا می کند . به قول معروف : «
9- ناپایدار پنداری سختی ها : وقتی مشکلی به وجود می آید و حادثه تلخی رخ می دهد ، تصور انسان منفی نگر بر این که چنین حوادثی ماندگار بوده و گویا هیچ پایانی نخواهد داشت . اگر افراد منفی نگر مورد سوال قرار گیرند ، مشخص می شود که بسیاری از آنان توجهی به پایان پذیری سختی ها ندارند . بر عکس افراد مثبت اندیش پایان پذیری مشکلات را یکی از اصول مسلم و قطعی زندگی می دانند و بر این باورند که سختی های فراوانی آمده و رفته اند و هیچ یک باقی نمانده اند و به طور حتم مشکل کنونی من هم باقی نخواهد ماند. در چنین فضای روان شناختی افراد مثبت اندیش به آرامش روانی دست پیدا می کنند .
در پایان ذکر این نکته ضروری است که هر چند که مثبت نگری در نگاه نخست و در نقطه آغازین آن از خود فرد شروع می شود و تجلی آن را در فرد می بینیم اما حاصل آن در تجربه جمعی فرد که در فرایند تعامل اجتماعی شکل می گیرد، دیده می شود، تجربه ای که نمونه فرافردی آن را در جامعه و فرهنگ حاکم بر آن می بینیم. جوامع منعطف، بالنده و پویا در قیاس با جوامع سخت و ایستا و بسته از آمادگی بیشتری برای مثبت نگری برخوردار هستند زیرا جوامع و فرهنگ های بسته بیشتر خصلت جرم گرایانه دارند که بیشتر آن مولد نوعی بدبینی هستند.
اگر نگاهی به سایر ملل بیندازیم درخواهیم یافت، ملتی پیروز و سربلند می شود که اندیشه مثبت را سرلوحه زندگی اش قرار دهد و در رسیدن به سعادت تلاش کند و هیچ چیز در دنیا غیرممکن نیست اگر و تنها اگر انسان از قوه فکر و اندیشه اش استفاده کند.
برعکس جوامع و فرهنگ های باز مولد نوعی خوش بینی از حال اجتماعی و بیشتر متمایل به عام گرایی هستند که مقدم بر مثبت نگری در افراد هست.(نادری،92:1389)
فصل سوم-بررسی مثبت اندیشی در علم روانشناسی
مبحث اول-قدرت مثبتاندیشی
نگاه و نگرشی مثبت داشتن، و در کنار آن بهگونهای رفتار کردن که حاکی از این نگاه و نگرش مثبت باشد، میتواند یک انتخاب باشد. شما میتوانید اندیشهها و افکاری را به داخل ذهن و مغزتان راه دهید که حالتان را خوب میکند و روحیهاتان را بالا میبرد، و به جای اینکه همهاش تاریکی، مشکل، دشواری، نداشتن بببیند، با داشتهها، راهحلهای خلاقانه و امید ،نوری بر تمام زندگی شما میاندازد. با تغییر نگاه و نگرش از منفیبافی و بدبینی به خوشبینی و مثبت اندیشی، شما به جای اینکه زندگی را سرشار از نگرانیها، اضطرابها و مانعهای بزرگ ببینید، آن را سرشار از فرصتها و راهحلهای جدید و زیبا میبینید. اما چگونه میتوانیم به این قدرت دست پیدا کنیم، قدرتی که شاید از میلیونها میلیون پول ،ارزشی بیشتر داشته باشد.به گامهایی چند برای رسیدن به مثبتاندیشی اشاره میکنم:۱-دربارهی مزایای مثبتاندیشی و نگرش زیبا داشتن به خود و زندگی بیاندیشید. در اینباره که مثبتاندیشی نه تنها سبب میشود تسلط بیشتری بر زندگی خود داشته باشید،بلکه از زندگی بیشتر لذت ببرید، افسرده خاطر و اندوهگین نباشید، انرژی بیشتری داشته باشید وهمچنین به لحاظ جسمانی نیز سلامتی بیشتری داشته باشید. فکر کردن دربارهی فواید و ثمرات مثبتاندیشی انگیزهی بیشتری برای کنار نهادن منفیاندیشی را در شما ایجاد خواهد کرد.(انصاری،28،1383)
۲-خود را مسئول نگاه و نگرش خودتان بدانید. روزانه شاید هزاران فکر از ذهن شما بگذرد و صدها احساس گوناگون به روان شما وارد شود. شما باید قدرت انتخاب و برگزیدن و نیز کنار نهادن و دست رد زدن به آنها را داشته باشید. خود را، و نه دیگران را، مسئول بدانید. این باور را در خود ایجاد کنید که شما و تنها شما بر افکار و احساساتتان تسلط و نظارت دارید.
۳-تصمیم جدی و برنامهی جدی برای کنار نهادن منفیبافی و منفیاندیشی داشته باشید. هر روز در خانه و بیرون از خانه، حتی در مدرسه، ممکن است با انسانها یا حوادث بسیاری مواجه شوید که همه و همه دست در دست هم میدهند تا دید منفی را در شما تقویت کنند. اگر هر روز که از خواب بیدار میشوید تصمیم به مثبتاندیشی و برنامهای برای دست یافتن به آن داشته باشید، میتوانید به این امر دست یابید.
۴-اجازه ندهید دیگران این برنامه را از میان ببرند. غالب مردم دوست دارند چیزها را بدتر و نگرانکنندهتر از آنچه هستند تصویر کنند. مثل تصویری که بسیاری از دانش آموزان از کنکور میسازند. اگر برنامه و تصمیم مثبتاندیشی را هر روز صبح که از خواب بیدار میشوید در خاطر داشته باشید، میتوانید با این امور مقابله کنید.
5-هر صبح که بیدار میشوید این باور را با خود مرور کنید که امروز من قصد دارم مثبتاندیش باشم و به جای انفعال در مقابل حرف دیگران و حوادثی که اتفاق میافتد قصد دارم خودم سرنوشت زندگیام را در دست داشته و بر حالات و روحیاتم کنترل داشته باشم.۶- هر روز افکار منفی را در خود پیدا کنید، دربارهی آنها بیندیشید و دلیل اینکه این افکار به ذهنتان راه یافته را پیدا کنید. همچنین فکر کنید چگونه میتوانید این افکار را به افکار مثبت تغییر دهید. بسیار خوب است که دفترچهای داشته باشید و در پایان هر روز دقایقی چند را به نوشتن افکار و احساسات منفی آن روز در آن صرف کنید. خوب است افکار و احساسات مثبت را هم یادداشت کنید. داشتن چنین دفترچهای بهویژه در مواقعی که تحت فشارهای بسیار هستید میتواند به کمک شما بیاید.
۷- به خود بیاموزد که باید با افکار منفی بجنگید، بهویژه آن دسته از افکار منفیای که به صورت اتوماتیک وارد ذهن شما میشوند و شاید بدانها عادت کرده باشید.
۸- یکی از مهمترین باورها و افکار منفی که مانع نفوذ مثبتاندیشی میشود این باور است که چیزها یا سفید اند و یا سیاه، یا همهی چیزی را باید بخواهیم و یا هیچ. در واقع یکی از مهمترین دلایل تنبلی و کار امروز به فردا انداختن ما همین است. وقتی میبینیم این درس را آنگونه که دوستدارم بخوانم نمیتوانم بخوانم، وقتی میبینم شرایطم آنگونه که باید باشد نیست، تصمیم میگیریم کلاً بیخیال همه چیز بشویم و آن را کنار بگذاریم. اما باید این دیدگاه را کنار گذاشت.
۹- برای کنار گذاشتن دیدگاه سیاه و سفید، بهتراست به جای اندیشیدن به نتیجهی سفید و یا سیاه، فقط به نتایجی که از کوشش شما حاصل میشود فکر کنید. فرضکنید شما سر جلسهی کنکوردرحال حل تستهای درسی مثل فیزیک هستیدو درهمان اغاز با ۵،۶ سؤال مشکل مواجه شدید،طبیعی است که اگر دیدگاه همه یا هیچ داشته باشید، تمامی افکار منفی به سراغ شما میآیند و انگیزهی کافی برای پاسخ به بقیهی سؤالات را از دست میدهید. اما در آن لحظه کافی است به جای مضطرب شدن و کنار گذاشتن بقیهی سؤالها به این فکر کنید که میتوانید بقیهی سؤالهای فیزیک را پاسخ دهید و این بهتر از این است که هیچ کدام از تستها را جواب ندهید. درصد پایین از درصد منفی و یا صفر بهتر است و حتی همین درصد ممکن است سبب موفقیت شما شود.(همان،29-31)
مبحث دوم-شناسایی علائم و نشانههای مثبتاندیشی
دید شما نسبت به زندگی، ترکیبی است از احساسات، افکار، باورها و عقایدی که دارید. اگر خواهان آن هستید که دیدگاه منفی خود را به دیدی مثبت تغییر بدهید، اولین گام اساسی در این مسیر، شناسایی و تمایز قائل شدن بین احساسات، افکار و باورهای خود است.(رضاییان،56،1388)
از فکر کردن به نتایج منفی خودداری کنید. چون هر چیزی را که به ذهنتان راه دهید در آنجا رشد خواهد کرد. بنابراین فقط و فقط بهترین افکار را به ذهن خود راه دهید. این افکار را پرورش دهید و بر آنها تمرکز کنید، آنها را تأیید کنید، آنها را مجسم کنید، درباره آنها دعا کنید و آنها را با ایمان احاطه کنید. بگذارید این افکار، دلمشغولی شما بشوند. انتظار بهترین نتیجه را داشته باشید تا قدرت ذهنی خلّاق که قدرت خداوند آن را هدایت میکند بهترین نتیجه را عاید شما بکند.
• تصمیم بگیرید که در زندگی، کاستن از شکستها و افزودن بر موفقیتها را هدف خود قرار دهید. این امر به شما کمک میکند تا در هر کاری که انجام میدهید، به جنبههای مثبت توجه کنید.
• راهکارهای مثبتاندیشی را تا زمانی که به صورت بخشی از فعالیتهای روزمره شما دربیایند و بتوانید آنها را بدون هیچ زحمتی انجام دهید، دائماً تمرین کنید.
• به این نکته توجه کنید که افراد خوشبین، در کارهای خود موفقترند، سالمترند، و در مقایسه با دیگران، کمتر دچار افسردگی میشوند.
• هر زمان که پیشبینی نتیجه یک وضعیت میپرازید، از خود سؤال کنید که چطور میتوانید به یک نتیجه خوب برسید و برای رسیدن به این وضعیت خوب، به چه منابعی نیاز دارید.
• عادت به شاد بدون با فکر کردن به مطالب خوشحال کننده به وجود میآید
• اگر انتظار داریم از برکت آرامش در زندگیمان برخوردار شویم باید به طور دائم خودمان را به سکوت مقید کنیم.
• ایمان قلبی و به کار بردن اصول و روشهای مذهبی، آرامش و آسودگی به همراه میآورد و به این ترتیب، قدرت جدیدی به جسم، روح و ذهن میدهد.
• افکارتان را کنترل کنید. به خاطر بسپارید که اغلب اوقات همانی میشوید که به آن فکر میکنید.• اتفاقات گذشته و وقایع فراروی ما، در مقایسه با آن چه در درونمان قرار دارد، بسیار حقیر و ناچیزند.(همان،60)
مبحث سوم-تأثیر کلام و سخن کلام
کلام ناخواسته روی زندگی ما اثر میگذارد. فکر حتی اگر دروغ هم باشد میتواند روی ما اثر بگذارد. موقعی که یاد میگیری ارزش فکر را تشخیص بدهی یعنی ارزشی که تو برای آن قائل هستی، ذهنت مجدداً میتواند آرامش خود را به دست آورد یا آن را حفظ کند.
تو هستی که باید با مشکلات مبارزه کنی آگاه باش لزومی ندارد که اضطراب ناشی از مشکلات را تحمل کنی، یا اجازه بدهی مشکلی آنقدر در نظرت مهم جلوه کند که تو را از پای در بیاورد.(زمانی،35،1386)
طی کردن این راه ممکن است به نظرت دشوار باشد ولی هرگز از آن دست بر ندار. قول میدهم که ارزشش را خواهد داشت. روزی فراخواهد رسید که درمییابی هدف نهائی زندگیات، تسلط بر سرنوشتت و عملی کردن آرزوهایت میباشد و بقیه امور اهمیتی ندارد.اغلب مردم آنچه را که الآن گفتیم درک نمیکنند. آنها بر این باورند که این موضوع خوشباوری مطلق است. ولی موضوع از عمق بالائی برخوردار میباشد. جهان چیزی جز بازتاب درونت نیست. وضعیت زندگی بیرونی تو بازتابی از تصویر زندگی درونیات است.اغلب مردم میخواهند خوشبخت باشند، ولی نمیدانند در جست و جوی چه چیزی هستند. پس به ناچار بدون آن که هرگز آن را پیدا کنند، میمیرند. حتی اگر آن را پیدا کنند، چطور آن را تشخیص دهند؟ آنها دقیقاً مانند کسانی هستند که در جست و جوی ثروت میباشند. آنها واقعاً میخواهند ثروتمند شوند. ولی اگر ناگهان از آنها بپرسی میخواهند چقدر در سال به دست آورند اکثر آنها قادر به پاسخگوئی نمیباشند. اگر مقصد را ندانی معمولاً به جائی نمیرسی. البته خوشبختی معانی مختلفی دارد. برای هر کدام از ما، حتی برای کسانی که بسیار درباره آن فکر کردهاند، معانی بسیار متنوعی وجود دارد. ولی دقیقاً آنچه را که ضمیر درونیات احساس میکند باید روزانه انجام دهی، انجام داده باشی، هر روز احساس میکنی که آزادی، دنیا را وداع کنی. برای کسب اطمینان کامل از این که به کاری که باید انجام دهی مشغول هستی یا خیر، باید به کاری مشغول باشی که آن را دوست داری. کسانی که به انجام کاری مشغولند که آن را دوست ندارند، خوشبخت نیستند، وقت خود را صرف خیالپردازی درباره کارهائی میکنند که دوست دارند انجام بدهند. کسانی که خوشبخت نیستند، آمادگی ندارند که بدون گوشزد و اخطار قبلی بمیرند. یک فرد معمولی به خاطر امنیت خود و ترس او از دیگران، هرگز کاری را که دوست دارد، انجام نمیدهد. تکرار چنین جملاتی انسان را محکم و با اراده میکند: «هر روز از هر جهت بهتر و بهتر میشوم آرام باش و بدان که خداوند وجود داردآرامش عظیمترین تجلّی اقتدار است»، «به محضی که بتوانم بر سرنوشتم حاکم باشم، قادر به انجام هر کاری خواهم بود و هیچ چیز برایم غیر ممکن نخواهد بود.(همان،37)
هفت گام عملی برای تغییر دادن نگرش منفی به مثبت و تبدیل الگوهای غلط به الگوهای درست طی بیست و چهار ساعت آینده درباره همه چیز از جمله شغلتان، سلامتیتان و آیندهتان با امیدواری صحبت کنید. روش معمول حرف زدنتان را عوض کنید و با خوشبینی درباره همه چیز صحبت کنید. این کار آسان نخواهد بود زیرا احتمالاً عادت شما شده که باید با بدبینی صحبت کنید. باید از این عادت منفی، خودتان را کنار بکشید حتی اگر این کار نیازمند اراده قوی باشد.(همان،38)
پس از اینکه بیست و چهار ساعت با امیدواری از همه چیز صحبت کردید این کار را برای یک هفته ادامه دهید. در این صورت میتوانید یک یا دو روز، واقعاندیش باشید. متوجه خواهید شد که آنچه یک هفته پیش از واقعاندیش بودن میفهمیدید در واقع، بدبینی بوده است. اما آنچه حالا از واقعبینی میفهمید مفهومی کاملاً متفاوت است. این شروع رسیدن به دیدگاه مثبت است. وقتی بیشتر مردم میگویند که واقعبین هستند خودشان را فریب میدهند چون در واقع دارند منفیبافی میکنند.(قدسی،45،1390)
شما باید ذهنتان را مانند بدنتان تغذیه کنید و برای این که ذهن سالمی داشته باشید باید افکار سالم و مغذی به آن بدهید. بنابراین از همین امروز به جای افکار منفی، افکار مثبت را در ذهنتان جای دهید. از ابتدای قرآن شروع کنید و تمام جملاتی را که از ایمان سخن میگویند، در ضمیر ناخودآگاهتان حک کنید.
سعی کنید همه آیات ایمان را به دقت به ذهن بسپارید. این کار وقت میگیرد اما به یاد داشته باشید که وقت خیلی بیشتری صرف کردهاید که متفکر منفیباف بشوید. به تلاش و زمان نیاز دارید تا طرز فکر منفی را فراموش کنید.(همان،46)
فهرستی از دوستانتان تهیه کنید؛ مشخص کنید که در میان آنها چه کسی از همه مثبتاندیشتر است؛ از این به بعد بیشتر با او معاشرت کنید.
از بحث و جدل دوری کنید اما هر وقت نقطه نظر منفی ابراز میشود با عقیده مثبت و خوشبینانه آن را خنثی کنید.زیاد دعا کنید و همیشه دعاهای خود را به شکل شکرگذاری ادا کنید، با فرض این که خداوند به شما چیزهای عالی و شگفتانگیز میدهد؛ زیرا اگر شما فکر کنید چنین چیزهایی به شما میدهد حتماً خواهد داد. چون ایمان دارید، از نعمتهای خدا بیشتر برخوردار خواهید شد.
راز زندگی بهتر و موفقتر در این است که افکار قدیمی و ناسالم خود را بیرون بریزید، آنها را با افکار حیاتبخش و پویا جایگزین کنید. و میتوانید به این اصل اعتماد کنیدسرازیر شدن افکار جدید میتواند شخصیت و زندگی شما را از نو بسازد.
مبحث چهارم-راهکارهایی جهت تغییر دید زندگی و مثبت اندیشی
الگوهای فکرتان را شناسایی کنید.در مرحله نخست باید الگوهای فکری خود را ارزیابی کنید و بدانید افکار منفیتان از چه نوعی هستند و چگونه منجر به استرس میشوند. تصور میکنید در فکر یک انسان بدبین چه میگذرد و بر روی چه چیزهایی تمرکز دارد؟ هنگامی که شما با این موضوعات با دقت بیشتری توجه کنید، بسیار راحتتر قادر خواهید بود الگوی فکری خود را تغییر دهید و از شر افکار منفی رهایی یابید.آگاهانه به افکارتان توجه کنید.(رنگرز جدی،37،1390)
هنگامی که دچار استرس منفی میشوید، درست در همان لحظه مُچ خود را بگیرید. در واقع، با آگاهی از وجود آنها بسیار زودتر قادر به تغییر این افکار هستید. بنابراین همواره مانند یک بیننده افکار و احساسات خود را ارزیابی کنید و نسبت به آنها کاملاً هشیار باشید؛ به عنوان مثال، وقتی به موضوعی بدبین شدید، در ابتدا آن را یادداشت کنید. از این رو برای خود دفترچهای تهیه کنید و در آن تمام وقایع زندگیتان را بنویسید؛ با این عمل، شما میتوانید مشکلات رفتاری خود را بهتر شناسایی کرده و نسبت به حل آن سریعتر اقدام نمایید. برای شروع، بهتر است مدیتیشن کنید؛ در این حالت فرا میگیرید ذهنتان را آرام کنید و بر روی افکار و احساسات خود تسلط بیشتری یابید. خود را مورد بازخواست قرار دهید.حال که متوجه شدید افکار منفی از چه نوعی هستند باید به سراغ بازسازی کامل ذهنتان بروید. در اینجاست که باید خود را زیر ذرهبین بگذارید و از خود بپرسید، آیا این گونه افکار، کاملاً منطقی به نظر میآیند؟ آیا به راستی میتوان طور دیگری به آنها نگاه کرد؟ آیا تا به حال فکر کردهاید با چه نوع افکاری به احساسات بهتری دست خواهید یافت؟ اکنون سعی کنید دیدتان را نسبت به مسائل مختلف تغییر دهید و افکاری را در ذهنتان پدید آورید که احساساتتان را روز به روز بهبود بخشیده و دیدتان را نسبت به زندگی در جهت مثبت تغییر دهد.(همان،38)
افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید.شاید تا به حال توجه کرده باشید که پرستاران به جای لغت «درد» از «ناراحتی» استفاده میکنند. به عبارت دیگر مستقیماً این کلمه را به کار نمیبرند؛ زیرا میدانند که بار این کلمه منفی است و ناخودآگاه بر روی ذهن طرف مقابل تأثیر منفی میگذارد. بنابراین از لغت ملایمتری استفاده میکنند. شما نیز میتوانید این تکنیک را در زندگیتان به کار ببرید. یعنی هنگامی که دچار افکار منفی شدید آن را سریعاً تغییر داده و فکر مثبت دیگری را جایگزین آن کنید. همواره جنبه مثبت قضای را نگاه کنید تا به زودی شاهد آرامش و شادی درونتان شوید. یقین داشته باشید با تغییر نوع نگرش خود قادر خواهید بود تغییرات عظیمی را در زندگیتان ایجاد کرده و به سوی آرامش درون گام برمیدارید.(شیرین بیگ پور،55،1390)
مبحث پنجم- مثبت اندیشی از دیدگاه شرع و اسلام
مثبت نگری از اصول اخلاقی و هنجاری اسلام است. آموزه های قرآنی بر این مطلب تاکید می ورزند که جامعه ایمانی متشکل از افرادی است که در امورخویش نه تنها مثبت و شایسته عمل می کنند بلکه درباره افراد دیگر جامعه نیز نگاهی مثبت داشته و اعمال و افکار آنان را بر امور هنجاری باز می کنند.اسلام برنمی تابد که فردی نسبت به دیگر افراد جامعه نگرش و بینشی، منفی داشته باشد. به سخن دیگر همواره به افراد جامعه گوشزد می کند که نیمه پر را بنگرند و از نگاه منفی به مسائل خودداری ورزند.(همان،56)
جامعه ای که افرادش به مسائل و رخدادهای فردی و جمعی با نگاهی مثبت می نگرند، از امنیت بسیار بالایی برخوردار خواهد بود.به جای آن که فرد خود را از نظر روحی و روانی در رنج افکند و با تصور و تصویرسازی منفی از مسائل، آرامش را از خود سلب کند می تواند با نگاهی مثبت به امور، آن را به گونه ای بنگرد که موجبات آرامش روحی و روانی خود را فراهم می آورد.(همان،57)
به طور مثال ،اگر در خیابان با موردی مواجه شده ایم که به نظر می رسد نابهنجاری در حال رخ دادن است، می توان با نگرش مثبت آن را به امری هنجاری تبدیل کرد. از کجا دانسته و معلوم شده است که رخدادی که در حال وقوع است نابهنجار است و بزهی فردی و یا اجتماعی در حال وقوع است؟
اگر مردی با زنی دیده شود، آیا می توان حکم کرد که آنان نامحرم هستند و روابط آنان بیرون از چارچوب های عرف و شرع است؟ بی گمان حتی در جایی که ظنی درباره زن و مردی وجود داشته باشد و فرد از حالت شک که مرتبه بینابین و پنجاه درصدی است برتر و بالاتر رود و به عللی این گمان قوی در او ایجاد شود باز اسلام و آموزه های قرآنی حکم می کند که تصویر مثبتی از این رابطه ارایه شود و حکم به ارتباط مشروع و معروف گردد؛ زیرا بسیاری از گمان های انسانی نسبت به دیگری نه تنها جایز نیست بلکه گناهی است که در رستاخیز از آن مواخذه می شود و می بایست حساب پس دهد.(همان،58)
مبحث ششم-راه های رسیدن به شخصیت مثبت از دیدگاه قرآن
مثبت اندیش باشیم : در قرآن سوره حجرات می فرماید: از بدگمانی نسبت به افراد و قضاوت از روی گمان پرهیز کنید که بعضی گمان ها گناه است. سوءظن به افراد جامعه کار بدی است و زندگی را فلج ونابود می کند اگر زن به شوهر یا شوهر به زن بدگمان باشد زندگی جهنم می شود اگر افراد به یک دیگر سوءظن داشته باشنداعتماد و هم دلی از بین میرود و آرامش خاطر جایش را به اظطراب و دلهره و نگرانی می دهد و انسان را دگیر گناه و غیبت و تهمت وی سازد.(کریمیان،54،1390)
خوش گمانی,غصه را کاهش می دهد انسان را از گرفتار شدن در دام گناه نجات می دهد (غررالحکم ص 68) عقل نیز حکم می کند که انسان تا دلیل بربدی ندیده و اطمینان پیدا نکرده گمان بد نبرد و بی دلیل دوستی را مکدر و گناه خود را بسیار نسازد.گمان ,انسان ترازوی سنجش عقل اوست (غررالحکم،72).
مثبت اندیشی از دیدگاه حضرت علی(ع)شایسته نیست سخنی که از دهان کسی خارج شد گمان بد ببری,چرا که برای آن برداشت نیکویی نیز می توان داشت (حکمت،ص36)
انعطاف پذیر باش تا نشکنی: انعطاق پذیر باش تا نشکنی,خم شو تا قد راست کنی,خالی باش تا رای پر شدن جا داشته باشی ,خراب باش تا مرمت پذیری,ثروت بیندوز تا به درد سر دچار شوی.
خردمندی که این را بداند و به کار بندد,برای دیگران نمونه می شود و سرمشق,بی خودنمایی نمایان خواهد شد و بی ادعا جلوه گر.بی نشان از قدرت,با نفوذاست و بی غرور وادعا از دیگران با نفوذ چون با کسی به رقابت نمی خیزد و کسی را با او سر رقابت نیست.چه درست است این پند که«انعطاف پذیر باش تا نشکنی» آن که نیک است و از نیک بودن خود بی خبر,درنیکی برترین است .آن که نیکی می کند به امید نیک نامی,در نیکی کم ترین است.آن که در نیکی برترین است بی انجام عملی,هیچ کار را نا کرده نمی گذارد. و آن که در نیکی کمترین است ,با دخالت های خود بسیاری از کارها را ناکرده می گذارد.خیر خواهی راستین,نیکی کردن بی چشم داشت ,قضاوت کردن است,خالی از پیشداوری و بهترین آموزش ادب و اخلاق این که با دیگران ادب ورزی و اگرادب نبینی در ترغیب بی ادبان به ادب بکوشی.آن که در هر فرصتی برای نشان دادن فضیلت خود در تکاپوستو,فضیلتش کامل نیست.(نادری،17،1389)
فضیلت راستین را تکاپوی خودنمایی نیست و نیرو مند ترین واقعی را انگیزه ای برای خود ستایی نیست. آن که به پیروی از مقرارت ادب می ورزد از ادب سود چشم دارد.و اگر نیابد و طلبش پا می فشارد واین بی ادبی است.
– مسافر کار آزموده،از خود جای پا بجا نمی گذارد.
– سخنران با تجربه ، لغزش زبان ندارد.
– حساب دار کارکشته، چوب خط نمیزند.
– درود گرماهر، در را چنان میسازد که به چفت و بست نیاز نداشته باشد و کسی باز کردن آن را نداند.
– بار بند ورزیده،بار را چنان میبیند که کسی باز کردن آن نتواند
– در یاری دیگران بردیگران برتری دارد.
– هیچ کس را فرو نمی گذارد.
– هیچ چیز را هدر نمی دهد و همه چیز در حفظ و حراست اوست.
– انسان خوب پیش از آن که به اصلاح ادم بد همت گمارد علت بد بودن را می جوید
– کسی که درخت شخصیت او نرم و بی عیب باشد،شاخ و برگش فراوان است
-با یاد خدا دل را آرام میکند امید،مونس و رفیق آدمی(غررالحکم ص311)
-آن گاه که تنها شدی ودر جستجوی یک تکیه گاه مطمئن هستی بر من توکن نما(نمل آیه70)- آن گاه که نومیدی برجانت پنجه افکند و رها نمی شوی به من امید وار باش(زمر آیه 53)-آن گاه که سرمست زندگی دنیا و مغرور به آن شدی به یاد قیامت باشد (فاطر آیه5)
-آن گاه که در پی تعالی و کمال هستی نیت را پاک و الهی کن(فاطر آیه 29و30)-آن گاه که دوست داری به آرزهایت برسی به درگاهم دعا کن تا اجابت نمایم (غافر آیه 60)-آن گاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد به یاد من باش که من همواره به یاد تو هستم(بقره آیه159)
-آن گاه که دوست داری با من هم سخن شوی نماز را به یاد من بخوان(طه آیه 14)
-آن گاه که روحت تشنه نیایش و راز نیاز است آهسته مرا بخوان(اعراب آیه 57)
-آن گاه که شیطان همواره در پی وسوسه ی توست به من پناه ببر(مومنون آیه57)
-آن گاه که لغزش هاروحت را آزوده ساخت در توبه به روی تو باز است(قصص آیه67)برای آنکه انسان کارآمدی باشید و از تمام توانایی های خود بهره گیرید ، فقط کافی است تصمیم بگیرید .
نخست باید سختی هارا کوچک کرد وسپس آن هارا تحمل نمود این کار موجب تحمل پزیری بیشتره سختی ها میشود.اصل کوچک سازی نقش مهمی در کاهش ناراحتی ها دارد.تکنیک غرقه سازی از دید گاه امام علی از چیزی که می ترسی خود را در آن بیانداز زیرا اجتناب از آن سخت تر از وارد شدن بر آن است . (حکمت 175)
زندگی همه ما مملو از مشکلات،سختی ها است تازمانی که قفلی هست کلیدی هم وجود دارد.همه ما باید بخشی از راه کار ها برای حل مشکلات باشیم و در واقع مشکل بر مشکلات اضافه نکینم.زمانی بخشی از راه حل خواهیم شد که بتوانیم بر دور و ورخود اثر مثبت بگذاریم.زمانی که به عنوان یک مشاور مراقب رفتار و گفتار وبرخود های مان باشیم در واقع نقش یک راه حل را برای مخاطب خود ایفا کرده ایم.وقتی برای مخاطبان خود به خصوص نوجوانان و جوانان راه حل و راه کارباشیم به آن ها هم آموخته ایم که در زندگی مشکل و مشکل ساز نشوند تا این دنیا جهنمی خود ساخته نشود.حضرت علی (ع):بزرگ فکر کن ،کوچک عمل کن همین حالا شروع کن.(پناهی،28،1389)
امام علی می فرماییند:خردمند کسی را خوار نمی کند.هرکسی دارای شخصیتی است که دوست دارد حفظ شود.در آن جا که حفظ حرمت اشخاص لازم است و شخص مستحق مجازات تحقیر نیست.احانت و تحقیر واکنشی دارد که خوش آیند نیست حفظ حرمت اشخاص لازم است و تحقیر آن ها درست نیست.حرمت مومن تا آن حا محترم است که امام صادق فرمود: حرمت مومن از حرمت کعبه بابا تر است بی حرمتی به کعبه حرام است.ولی تحقیر و تخریب چهره ی مومن گناه اش بیشتر است.آرزوهای رویایی نداشته باش امام علی می فرماید:کسی که آرزویش دراز باشد خردمند نیست.(همان،29)
زندگی هر روز گستره تر و مشکلاتش افزون تر می شود جوانانی که تازه پا به زندگی گذاشته اند ذهنی پر از رویا دارند وبا آرزوهایی که معمولا تحقق نمی یابد زندگی می کنند. که این کار نتیجه ای جز سر خوردگی و در سردی نخواهد داشت.انسان خرد مند از اول نباید به دنبال آرزوهای رویایی و غیر قابل دست یابی برود که این کار بسیار خطر ناک است زیرا برای رسیدن به آن ها ناچار است.از مسیر ناصحیح وارد شود.و بی گمان دچار خطا کاری هاخواهد شد.امام علی فرمود:هر کس آرزویش بیشتر است،کار هایش زشت تر است آرزوی دراز آخرت را از یاد شما می برد.امام علی (ع)میفرماید خرد مند ترین مردم کسی است که اطاعتش از خدا وند سبحان از همه بیشتر باشد.کسی که ادعای هوشمندی و خرد مندی می کند ولی در برابر خداوند گردن کشی میکند.در حقیقت نادانی است در میان خرد مندان.
اطاعت ازخداوند است که به آدمی ارزش و معنا می بخشد وگر نه اگر اطاعت وبندگی را از انسان بگیرند او نتنها سرسبد موجودات نخواهد بود که از بهایم نیز پست تر و بی ارزش تر خواهد شد.زیبایی آدمی به اطاعت بندگی او از خداونداست (غررحکم181)امام علی می فرماید:جادارد خردمند اهل تشکر و سپاس گزاری باشد تاشایسته نعمت بیشتر باشد.سپاس گذاری از ولی نعمت امر طبیعی ممدوح و مورد عنایت پیشوانان دینی و عقلای عالم است.نشانه ی کمال فرد.سپاس گزاری موجب محبوبیت و بهره وری بیشتر از داشته های دیگران میگردد ودر حقیقت امکانات دیگران نیز مال آدمی میشود.و امکان استفاده از آن ها را می یابد.بنابر این چه زیبااست که انسان بجای روحیه ی طلب کاری،دارای روحیه ی تشکر و سپاس گذاری باشد.(همان،30)
کسانی که تحمل مصیبت را ندارند لب به شکایت از خدا می گشایند و خدارا مقصر می دانند اما افراد صبور و برد بار که موقعیت تلخ پیش آمده را مهار کرده و تحت اختیار خود گرفته اند.نشان شخص صابر سه چیز است.
اول آن که کسل نیست دوم آن که بیتابی نمیکند و سوم آن که از خداوند عزوجل شکایت نمیکند. (بحار النوار جلد71 صفحه86)
فصل چهارم-بررسی و تحلیل مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن
مبحث اول-عوامل موثر در ایجاد مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن
به طور قطع در زندگی همه انسان ها، اتفاقات خوب و بد هر دو وجود دارد. در تفکر مثبت- چنان که پیش تر گفته شد- هدف این است که بر جنبه های خوب رویدادها تکیه شود و حتی از بدترین شرایط، بهترین نتیجه کسب شود. درواقع نمی خواهیم بگوییم اتفاق بد یا شکست وجود ندارد. مسلماً افراد بسیار موفق هم در طول زندگی بارها به حوادث ناگوار و ناکامی و تلخی ها مواجه شده اند، اما تفاوت یک فرد موفق با ناموفق این است که فرد موفق شکست را به منزله تجربه ای جهت رسیدن به موفقیت تلقی می نماید. در این بخش به ذکر برخی عوامل مؤثر و زمینه ساز در بروز مثبت اندیشی می پردازیم:
گفتار اول- ایمان
اگر همواره خداوند را ناظر و حاضر بر افکار و اعمال خویش بدانیم و آگاه باشیم که به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند در روی زمین هستیم، در می یابیم که شایستگی کسب نعمت ها و موهبت های فراوانی داریم. هم چنین « فضایل و کمالات اخلاقی زمانی از پشتوانه قابل اعتماد برخوردار می شود که تکیه بر ایمان به خدا و کلمه توحید داشته باشد. تنها ایمان به خداست که می تواند در تار و پود وجود انسان نفوذ کند و تمامی وجود انسان را تحت تسلط خود گیرد. بنابراین بین ایمان و اخلاق در انسان رابطه متقابل وجود دارد، اخلاق فاضله به وسیله ایمان ضمانت و ایمان به وسیله آن صیانت می گردد. (سادات،39-40) از سوی دیگر، خداوند متعال در آیات قرآن وعده می دهد که ایمان آورندگان را یاری می نماید: « ألا إن نصرَ الله قریبٌ» (بقره، 214)؛ آگاه باشید که یاری خدا نزدیک است» و گاه به فرشتگان خود فرمان می دهد که مؤمنان را یاری کنند: « إن الذین قالوا ربُنا الله ثمّ استقاموا تتنزّلُ علیهم الملائکة الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التی کنتم توعدون. نحنُ اولیاؤکم فی الحیاة الدنیا و فی الاخرة»( فصلت،30-31)؛ بی گمان کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آن ها نازل می شوند که بیم مدارید و غمگین مباشید و مژده باد بر شما بهشتی که وعده داده می شدید ما در زندگی دنیا و در آخرت مددکاران و دوستان شماییم.»« حقیقت تأسف انگیز این است که زندگی بسیاری از مردم به گونه ای است که خداوند بر آن حکومت نمی کند. ما به خوبی از نیرویی که خداوند قادر، در اختیار ما گذاشته است، استفاده نمی کنیم. این ها همان نیروهایی است که در مسیر رسیدن به موفقیت در دسترس همه ما قرار دارد.( پیل،1390: 45-44) نکته مهم دیگر این است که توکل به خدا موجب آرامش درونی فرد می شود:« … الا بذکر الله تطمئنّ القلوب»(رعد، 28)؛ « آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرام گیرد». در این آیه «خداوند متعال بندگان خود را تشویق می کند که دل های خود را با توجه به نعمت ها و پاداش او تسکین دهند و آرامش بخشند؛ زیرا وعده خداوند حتمی است و هیچ چیز برای آرامش دل های مضطرب بهتر از نویدهای صادق نیست». ( طبرسی،125). صاحب المیزان « اطمینان» را سکون و آرامش؛ یعنی چیزی می داند که آدمی با آن دل گرم و خاطر جمع شود. در این آیه، طمأنینه یا اطمینان قلب، منحصر در ذکر خدا شده، یعنی تنها راه آرامش قلب و نشاط درونی، یاد خداست. همان طور که در آیه 58 سوره یونس، شادی منحصر به یادآوری فضل و رحمت خدا شده است وقتی دل به آرامش و اطمینان برسد، می تواند نعمت ها و فضائل الهی را بهتر ببیند. با آرامش درونی می توان حوادث و رخدادها را به گونه ای مثبت تعبیر کرد. درواقع باید گفت ایمان دری به سوی موفقیت و کامیابی است.(بهرام لو،254،1387)
گفتار دوم- فرهنگ خانوادگی و اجتماعی
یکی از زمینه هایی که در سوق دادن تفکر انسان به سوی نگرش مثبت یا منفی نقش مهمی دارد، فرهنگ خانواده و اجتماع است. حقیقت این است که از اوان کودکی، تربیت، اخلاق، رفتار و باورهای والدین، معلمان و اطرافیان در شکل گیری شخصیت انسان نقش بسیار مهمی دارد. خداوند در آیات قرآن والدین را به تربیت صحیح فرزندان و مراقبت از آنان فرمان داده است:
« یوصیکم الله فی اولادکم»(نساء،11)« خدا شما را درباره فرزندانتان سفارش می کند»؛ « یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً»(تحریم، 6) « ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خویش را از آتش حفظ کنید». همه افراد خانواده و حتی جامعه در برابر هم مسئولند. قرآن در این مورد تأکید می کند: « وقفوهم إنهم مسئولون»(صافات، 24)؛ « و آن ها را نگه دارید که بازخواست خواهند شد.»
رسول اکرم(ص) درباره رفتار افراد خانواده با یکدیگر می فرماید:
خیرکم خیرکم لأهله و انا خیرکم لاهلی»(حرعاملی، 122:1361)« بهترین شما کسی است که نسبت به خانواده اش رفتارش نیک تر باشد و من نیک رفتارترین شما نسبت به خانواده ام هستم». باید توجه داشت رفتار پدر و مادر زمانی می تواند روی فرزندان مؤثرتر باشد که بین پدر و مادر تفاهم، هم دلی و احترام وجود داشته باشد. تربیت صحیح فرزند میراثی است که والدین از خود برجا می گذارند. از حضرت علی(ع) چنین نقل شده است: « خیر ما ورّث الاباء الابناء الادب»« بهترین ارثی که پدران به پسران می دهند، ادب است». القائاتی که به ما می شود، چه مثبت و چه منفی، همه در ذهن ما اثر می گذارد؛ جملاتی مانند تو در ریاضی ضعیف هستی، زندگی سخت است، درآمد ما همین قدر است یا برعکس آن: تو دختر باهوشی هستی، اگر تلاش کنیم به هدفمان می رسیم، خداوند به درآمد ما برکت می دهد و… جملاتی هستند که در خلال سالیان رشد، باورهای ما را می سازند. انسانی که از ابتدا با الگوهای رفتاری منفی رشد کرده، مسلماً به راحتی نمی تواند به تفکر مثبت دست یابد. برای مثبت اندیشی نیاز است که باورهایمان را اصلاح کنیم. لازم است از تفکر « نمی توانم»، « لیاقت ندارم ناتوانم» به سمت تفکر « من می توانم»، « من ارزشش را دارم» برویم. همچنین قرار گرفتن در معرض امواج منفی دیگران و هم نشینی با کسانی که بیش از اندازه زبان به شکوه می گشایند، فرد را به سوی منفی بافی و بدبینی سوق می دهد. « یکی از عواملی که در ایجاد و تقویت صفات حمیده بسیار مؤثر است، مصاحبت و معاشرت با صاحبان چنان فضایل است. معاشرت با این قبیل افراد که فضایل اخلاقی را به صورت فعال و محسوس دارا هستند، از یک طرف سبب تقویت قوای روحی انسان شده و اراده او را جهت تحصیل آن صفات تقویت می کند و از طرف دیگر، شخص با دقت در اعمال و رفتار و حالات آن ها می تواند الگوی زنده فضیلت را در وجود آنان مشاهده نماید که همین امر او را در اقتباس فضایل بسیار یاری می کند.» ( فیض کاشانی، 269:1362) از حضرت علی)ع(نقل شده که هم نشین خوب نعمت است:« جلس الخیر نعمة»لذا بهتر است سعی کنیم با افراد مثبت اندیش مجالست کنیم تا از امواج مثبت تفکراتشان بهره مند شویم.(همان،270)
گفتار سوم-تلاش
تلاش و کوشش از عوامل بسیار مؤثر در بروز مثبت اندیشی است. خداوند انسان های تلاشگر را دوست دارد و وعده می دهد که به اندازه تلاششان به آن ها جزا می دهد: « لتجزی کلُّ نفسٍ بما تسعی»(طه، 15)؛ « هرکسی به موجب آنچه می کوشد، جزا داده می شود». این کوشش و تلاش باعث نیک بختی و سعادت انسان می شود، چنان که از حضرت علی(ع) نقل شده است: « قد سعد من جدّ» بسیار می شود که تلاش کننده نیک بخت شود». هم چنین قرآن از این تلاش انسان قدردانی می نماید: « و کانَ سعیکم مشکوراً» (انسان، 22) « و از تلاش شما سپاس گزاری شده است». در حقیقت مثبت اندیشی زمانی مثمر است که با عمل همراه باشد. چه بسا افرادی که اندیشه های مثبت دارند، اما چون دست به عمل نمی زنند، مثبت اندیشی آنان ثمر نمی دهد. « مشاهده افرادی که موفقیت های عظیم کسب می کنند، ممکن است ما را به این اشتباه بیندازد که گمان کنیم آن ها موهبت الهی خاص دارند. مشاهده نزدیک تر نشان می دهد که بزرگ ترین موهبت اشخاص موفق نسبت به اشخاص عادی آن است که اقدام به عمل می کنند. این موهبتی است که هریک از ما می توانیم در خود ایجاد نماییم».( متیوس،54:1388)از سوی دیگر اگر ایمان داشته باشیم که خداوند قادر، نیروهای عظیمی را در وجود ما به ودیعه نهاده، مسلماً با جدیت و انرژی بیشتر برای کسب آن ها تلاش می کنیم. تلاش و کوشش مسلماً با دشواری هایی نیز همراه خواهد بود، اما خدا وعده می دهد که بعد از این دشواری ها آسانی ها در پیش است و از سوی دیگر هرکس را به اندازه تواناییش تکلیف می فرماید:« لا یکلف الله نفساً إلا ما اتاها سیجعل الله بعد عسرٍ یسراً»(طلاق، 7)« خدا هیچ کس را جز به اندازه ای که به او داده، تکلیف نمی کند. زود است که خدا پس از دشواری آسانی پیش آورد». فراتر از این خداوند می فرماید آسانی ها و آسایش ها همراه و در درون سختی ها و دشواری هاست، مشروط بر آنکه با نگاهی مثبت به سختی ها، آن ها را ابراز کمال و رشد بدانیم: « فإنّ مع العسرِ یسراً إن مع العسر یسراً )انشراح، 5-6)
گفتار چهارم- اراده
تفکر مثبت در صورتی نتیجه می دهد که ما بخواهیم. با قدرت اراده می توانیم باورهای غلط ذهنی خود را تغییر داده و تحولات اساسی در مسیر زندگی ایجاد کنیم. خداوند در قرآن کریم می فرماید:
إن الله لا یغیرُ ما بقومٍ حتی یغیروا ما بأنفسهم»(رعد، 11)؛ « همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر آن ها وضع خود را تغییر دهند.
این وعده الهی است که انسان با قدرت اراده، حتی قادر است سرنوشت قومی را تغییر دهد. پس خداوند از ما می خواهد که از مواهبی که او در وجود ما به ودیعه نهاده، به نحو احسن استفاده نماییم. از سوی دیگر، اراده قوی به دنبال ایمان قوی به وجود می آید. در سایه ایمان محکم می توانیم ادراکات خود از جهان بیرون و درون را در جهت صحیح هدایت کنیم و به این وسیله تحول اساسی در زندگی خود و حتی دیگران ایجاد نماییم. اگر بخواهیم در هدف های خود موفق شویم، باید با قدرت ایمان، اراده خود را تقویت کنیم. از حضرت علی(ع) در اهمیت اراده نقل شده است: « خذ القصد فی الامور فمن اخذ القصد خفّت علیه المؤون»(آمدی،1337 394 ) در امورات عزم و قصد را به کار بند که هرکس قصد را برگیرد، کارها بر وی سبک گردد». هم چنین در حدیث دیگری آمده است: « اصل الحزم العزم و ثمرته الظفر» ( محمدی ری شهری، 299:1381)« اصل دوراندیشی اراده است و نتیجه آن موفقیت است.
با تقویت اراده می توان در کنترل احساسات دیگر مانند خشم، غضب و افزایش صبر موفق شد. در حقیقت تفاوت بین انسان مثبت اندیش و منفی نگر در نیروی اراده آن ها است. بدانید که این تصمیم های شماست، نه شرایط شما که سرنوشتتان را می سازد. به یاد داشته باشید، تصمیمی که به آن مقید و پابند باشید، نیرویی است که زندگی شما را دگرگون می سازد. این نیرویی است که هر لحظه که بخواهید در اختیار شماست. اراده پیروزی، اراده تغییر مسیر زندگی و مسلط بودن به آن، فقط هنگامی ایجاد می شود که شما تصمیم بگیرید و باور کنید که هیچ مشکل و مانعی نمی تواند مانع شما شود. انسان مثبت اندیش با تقویت اراده پویا می شود، برنامه ریزی و هدف گذاری می کند و برای رسیدن به هدف تلاش می کند. اما در مقابل، انسان منفی نگر به علت ضعف اراده، کم کم دچار یأس و نومیدی می شود و قادر به داشتن یک زندگی پویا نخواهد بود.(همان،300)
مبحث سوم-جایگاه مثبت اندیشی در آیات قرآن
شخص مثبت اندیش هیچ اتفاقی را در عالم شر و بد نمیداند، بلکه از نظر او، همه رخدادهای دنیا حساب شده و هشیارانه و تحت کنترل کارگردان بزرگ عالم است.
در قرآن کریم آمده است:
الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ»؛ «همان کسى که هر چیزى را که آفریده است نیکو آفریده». (سجده/7)بر این اساس جهان خیر محض است. شرور و آفات موجود در جهان قابل تفسیر و توضیح هستند. در واقع احساس ما نسبت به زندگی و جهان اطراف، ناشی از حوادثی نیست که برای ما رخ میدهد، بلکه نتیجه تفسیر ما از حوادث است. فرد خوش بین بهترین تفسیر را برای موارد یاد شده برمیگزیند. این خود افراد هستند که تصمیم میگیرند زندگی را چگونه ببینند و در برابر اتفاقات روزانه زندگی چه عکس العملی نشان دهند.
وقتی انسان خردمند در مییابد جهان خلقت بر نظام احسن و لطف و محبت خداوند خلق شده، در وجود خود از همه لطف و رحمت خداوند احساس شادمانی میکند. قرآن این شادمانی را تأیید کرده و میفرماید:
قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ»؛ «بگو: «به فضل و رحمت خداست که مومنان باید شاد شوند.» و این از هر چه گرد مىآورند بهتر است.» (یونس/58)
داستان حضرت یوسف(علیه السلام) در قرآن نمایانگر نمونه بسیار زیبای نگرش مثبت در بندگان مومن خداست. حضرت یوسف(علیه السلام) در اثر جفای برادرانش سالها از خانواده دور شد، رنج زندان کشید، غم غربت تحمل کرد، اما وقتی بعد از بیست و پنج سال پدر را ملاقات کرد، ذرهای از غم و اندوه و جفایی که بر وی رفته بود، سخن نگفت. بلکه چنین بیان نمود:
وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ هَـذَا تَأْوِیلُ رُوْیَایَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بَی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاء بِکُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِّمَا یَشَاء إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ»؛ «و پدر و مادرش را به تخت برنشانید، و همه آنان پیش او به سجده در افتادند، و یوسف گفت: اى پدر، این است تعبیر خواب پیشین من، به یقین، پروردگارم آن را راست گردانید و به من احسان کرد آن گاه که مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بیابان کنعان به مصرباز آورد- پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را به هم زد- بىگمان، پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است، زیرا که او داناى حکیم است». (یوسف/ 100(
این اوج فرهنگ مثبت اندیشی است که حضرت یوسف(علیه السلام) فقط به موهبتهای الهی اشاره میکند، از چاه و سختی زندان سخنی به میان نمیآورد و عامل جفای برادران را شیطان میداند. (فیض کاشانی،364:1375)
ایمان به خداست که حضرت یوسف(علیه السلام) را چنان استوار میکند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «من از بزرگی روح و کرامت نفس و طبع بلند یوسف(علیه السلام) در شگفتم.اندیشیدن و نحوه فکر کردن نقش بسیار مهمی در زندگی انسان دارد. انسانها همواره با نوع تفکر خود و نگرشی که به جهان دارند از یکدیگر متمایز میشوند. انسانی که مثبت میاندیشد، هیچ اتفاقی را در عالم شر و بد نمیداند، بلکه لحظه به لحظه آن را حساب شده و تحت کنترل خالق بزرگ عالم میداند. این نوع از تفکر مورد تأیید قرآن قرار دارد و از حضرت یوسف (علیه السلام) به عنوان بهترین الگو در این زمینه یاد شده است.
تنها جنبه های منفی زندگی را دیدن باعث میشود تا انسان در گرداب گناه و فساد غرق شود چون او فقط گناه و فساد را در جامعه مشاهده می کند و به خاطر همین کم کم خود او نیز به گناه و فساد متمایل میشود و خود نیز در آن غرق میشود. روزی دانشمندی در سخنرانی خود دستور داد روی تخته سیاهی کاغذ سفید بزرگی نصب شود و سپس خود وی نقطه کوچکی در وسط آن ترسیم کرد. آنگاه رو به حاضران سوال کرد شما روی تخته سیاه چه میبینید؟ اکثر آنها پاسخ دادند ما نقطه سیاهی میبینیم. آن دانشمند گفت: چطور شد که شما کاغذ سپید بزرگی را که یک سوم تخته سیاه را فرا گرفته نادیده گرفتید و فقط نقطه سیاه کوچک نظر شما را جلب کرد؟ وی افزود این راه دعوت به سلامت و سعادت و خوشی است. سپیدیها را باید دید و سیاهیها را ندید.(طباطبائی،178:1372)
اگر بخواهیم سوره ای را در قرآن کریم به عنوان سوره مثبت اندیشی انتخاب کنیم شاید سوره مبارکه ضحی یکی از بهترین انتخاب ها باشد چرا که سرتاسر این سوره در باره مثبت اندیشی و یاد آوری نعمت هایی است که خداوند به انسان داده است.
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى* أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى *وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى * وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى * فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ * وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ * وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ؛ البته به زودى پروردگارت (آن قدر) به تو عطا کند که خشنود شوى آیا تو را یتیم نیافت پس جاى و پناه داد؟ و آیا تو را یگانه زمان و تنها نیافت، پس جهانى را به دورت جمع نمود و تو را ناآگاه (از معارف دینى) یافت پس (به وسیله وحى) هدایت نمودو تو را فقیر و نیازمند یافت پس بی نیاز کرد پس یتیم را هرگز خوار و رانده مساز و با سائل خشونت مکن و مران و از نعمت پروردگار خویش با مردم سخن گوى.
سوره ای که با تمام سختی های پیامبر در مسیر رساندن پیام الهی با مثبت اندیشی و بیان نعمت های فراوانی که پیامبر از آنها بهره مند است انرژی ویژه ای را به پیامبر عطا کرد تا بتواند با نیروی بیشتری به رسالت خود ادامه دهد .اگر میخواهید در زندگی خود پیشرفتی را مشاهده کنید چاره ای جز این ندارید که افکار منفی را از ذهن خود کاملا پاک کنید و افکار مثبت را جایگزین آن کنید پس همین حالا به پشت بام ذهن خود بروید و آنتن های ذهنتان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید که شبانه روز امواج مثبت پخش می کند، کاری کنید که کارکنان ایستگاه های منفی از شدت بیکاری اخراج شوند.(طبرسی،287:1372)
تنها انسان هایی که از روح آرام برخوردار هستند می توانند از زندگی خود لذت ببرند و برای اینکه از روح آرامی برخوردار باشیم باید دریاچه دلمان را به اقیانوس معنویت و دریاهای آرام الهی وصل کنیم وگرنه کسانی که دلشان دریاچه است و از همه طرف بسته است و راهی به اقیانوس ندارد بعد از مدتی این دریاچه تبدیل به نمک زار و لجن زاری میشود که همه از آن فرار می کنند.(همان،288)
کسانی که دلهایشان دریاچه ای کوچک است و به هیچ اقیانوسی راه ندارد با کوچکترین حادثه ای مضطرب میشوند برعکس کسانی که دلشان به اقیانوش الهی وصل است که هیچ طوفانی نمیتواند کوچکترین اضطرابی به انها وارد کند به همین خاطر است که خداوند متعال در مورد کسانی که دریاچه وجودشان را به اقیانوس عظیم الهی وصل کرده اند می فرماید: الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ :همان کسانى که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام می یابد آگاه باشید که دلها تنها به یاد خدا آرام می یابد.(همان،289،
مبحث چهارم-حسن ظن نسبت به خداوند
یکی از مهم ترین اقسام مثبت نگری، حسن ظن به خداوند و نظام هستی است. انسان با این دیدگاه، نگاه عارفانه ای نسبت به زندگی پیدا می کند و حتی مشکلات را به عنوان امتحان الهی و وسیله ای برای تکامل خویش و از الطاف خفیه الهی می پندارد. حسن ظن به خداوند و امیدواری همیشگی به الطاف الهی از اموری است که در متون دینی ما به آن سفارش شده است. امام رضا(ع) می فرماید: به خداوند گمان نیک ببر زیرا خداوند عزوجل می فرماید: من نزد گمان بنده مؤمن خویشم، اگر گمان او به من نیک باشد مطابق آن گمان با او رفتار می کنم و اگر بد باشد نیز مطابق همان گمان بد با او رفتار می کنم.(مصطفی،66،1385)
در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «آخرین کسی که قرار است به دوزخ برود، ناگهان به اطراف خود نگاه می کند. خداوند دستور می دهد او را برگردانید و خطاب می رسد: چرا برگشتی و به اطرافت نگاه کردی عرض می کند: خدایا درباره تو این چنین گمان نمی کردم. می فرماید: چه گمانی داشتی عرض می کند: گمانم این بود که گناهانم را می بخشی و مرا به بهشت می بری! خداوند می گوید ای فرشتگان من به عزت و جلالم قسم، این بنده ام هرگز گمان خیر در باره من نبرده است والا او را به جهنم نمی بردم، گرچه دروغ می گوید، ولی با این حال اظهار حسن ظن او را بپذیرید و او را به بهشت ببرید.سپس پیامبر(ص) فرمودند: «هیچ بنده ای نیست که نسبت به خداوند متعال گمان خیر ببرد مگر این که خدا نزد گمان وی خواهد بود.».(سادات،140:1362)
گمان خیر به خداوند و به تعبیر دیگر توکل و اعتماد بر حق تعالی باعث ایجاد طمأنینه و آرامش در انسان می شود زیرا می داند که به قدرت لایزال الهی متصل است، بنابراین عظیم ترین منبع انرژی را در خود به وجود می آورد؛ «خدا یکتاست و جز او معبودی نیست و اهل ایمان باید در همه امور تنها بر خداوند توکل کنند.(همان،141)
چنین فردی با توکل و اتکا به خداوند چون همیشه نیمه پر لیوان را می بیند، علاوه بر موفقیت خود با نشاط معنوی خویش در رابطه با دیگران نیز همیشه، رفتار ها و گفتار ها را حمل بر نیکی و خیرخواهی می نماید، پس آنها نیز از مصاحبت با او دلخوش می گردند و خواستار ارتباط و همنشینی با او خواهند شد. زندگی روزمره وی معطوف به آینده خواهد بود و از گذشته نگری منفی و داشتن کنش های زودگذر و آنی رهایی پیدا می کند و هرگز در مورد پیشامد ها و رفتارهای دیگران قضاوت عجولانه ای نمی کند تا پس از مدتی اندوه و پشیمانی را متحمل شود.(خوارزمی،188،1367)
مثبت نگری نوعی خیر عمومی برای مردم است زیرا در چنین شرایطی نشاط و امیدواری در روابط اجتماعی حاکم می شود و احترام و تکریم مردم به دلیل دیدگاه مثبت به آنها افزایش می یابد و راهی هموار به سوی تعاون و تفاهم اجتماعی و گروهی گشوده می شود. چرا که از مهم ترین عوامل تضییع حقوق دیگران و تقویت دید تحقیرآمیز به مردم و گسترش عوامل تفرقه افکنی مانند غیبت و تهمت، سوءظن و منفی نگری به دیگران است.چیزی که زندگی انسان را از حیوانات جدا می کند و به آن رونق و حرکت و تکامل می بخشد، روح تعاون و همکاری دسته جمعی است و این در صورتی امکان پذیر است که اعتماد و خوش بینی بر مردم حاکم باشد، در حالی که سوءظن پایه های این اعتماد را در هم می کوبد، پیوندهای تعاون را از بین می برد و روح اجتماعی را تضعیف می کند.(انصاری،63:1383)
در زندگی فردی اگر انسان با افکار منفی یعنی احساس ناتوانی و خودکم بینی همراه باشد در حقیقت تمام توان خود را بر ضد خویش به کار برده و زمینه ساز شکست خویشتن می شود. همه ما اگر به طور مداوم اندیشه های منفی را در سر بپرورانیم و از کاه کوهی بسازیم و تمام رفتارهای دیگران را حمل بر دشمنی و تحقیر نماییم کم کم این افکار منفی بر ما مسلط می شود و ناخودآگاه بخش عظیمی از توانایی های بالقوه و بالفعل خود را هدر می دهیم در نتیجه بی حوصله، افسرده، عصبی و ناتوان می شویم، همه چیز در نگاه ما غم انگیز و ناامید کننده خواهد بود و از آنچه داریم هیچ لذتی نمی بریم.(رضائیان،67:1383)
بدبینی سرچشمه ناراحتی های روحی و روانی و موجب اضطراب و نگرانی است، و فرد بدبین، بیشتر غمزده و خودخور و ناراحت است و در اثر گمان های بدی که در باره اشخاص و پدیده ها دارد، بسیار رنج می برد و روحش زیر شکنجه و عذابی درونی خرد می شود. از همنشینی با دوستان و رفت و آمدهای مفید اجتناب می کند و به تنهایی و گوشه گیری بیشتر تمایل دارد و بدین جهت از شادی و نشاط روحی بی بهره است و شاید کار به جایی برسد که از همه کس و همه چیز هراسناک می شود؛ و همه پدیده ها و کارهای دیگران را به ضرر خود می ببیند و چنین تصور می کند که همه بر نابودی او کمر بسته اند.همچنین بدگمان، در اثر دوری از معاشرت های سودمند و فاصله گرفتن از افکار دیگران، از تکامل و رشد فکری باز می ماند و نیز خود را در میان هزاران نفر تنها می بیند و تا پایان عمر در تنهایی به سر می برد. بدبین، صفای روح ندارد زیرا همیشه از کوزه همان تراود که در اوست.(همان،68)
فردی که زندگی اش همراه با سوءظن است همیشه در دل به بدگویی و غیبت دیگران مشغول و از این جهت است که برخی از علمای اخلاق از سوءظن به عنوان غیبت قلبی بحث کرده اند.همچنین در اجتماعی که دیدگاه های منفی و گمانه زنی های بی دلیل در مورد دیگران امری رایج و عادی در اذهان عموم مردم باشد، دوستی و الفت میان مردم از آن جامعه رخت برمی بندد و غیبت به سبب بدگمانی افزایش می یابد.بدگمانی نوعی ستمگری در حق دیگران است و باعث افزایش ترس و وحشت در جامعه می شود زیرا مردم همیشه در هراس اند که مبادا بی دلیل در معرض اتهام قرار بگیرند و بی دلیل آبروی آنها به مخاطره بیفتد. امام علی(ع) به همین سبب می فرماید: بدگمانی نسبت به افراد نیکو، بدترین گناه و زشت ترین ستمگری است.به راستی اگر چنین شرایطی در جامعه ای حاکم باشد، آیا می توان به پیشرفت و توسعه آن امیدوار بود و آیا انتظار رشد و ترقی در چنین جامعه ای عقلانی و منطقی است بدبینی بزرگ ترین مانع همکاری های اجتماعی، اتحاد و پیوستگی دل ها است و انسان را گوشه گیر، تکرو و خودخواه بار می آورد. بدگمانی سرچشمه خشم ها، جنگ ها و خونریزی ها است. و چه بسیاری از انسان ها را به نیستی کشانده و کانون خانواده ها را از هم پاشیده است و چه بسا افراد ارزنده ای که می توانستند منشأ کارهای مهم و پرمنفعت باشند؛ اما بر اثر بدگمانی خود یا بدگمانی دیگران نسبت به آنان از پیشرفت و ترقی باز مانده اند.
مبحث پنجم-نهی از سوءظن در قرآن کریم
هر گاه گمان بدی نسبت به مسلمانی در ذهن پیدا شد در عمل نباید کوچک ترین اعتنایی به آن کرد، یعنی طرز رفتار خود را دگرگون نسازیم و مناسبات خود را با او تغییر ندهیم. بنابراین آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد می باشد.لذا در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام(ص) می خوانیم: «ثلاث فی المؤمن لایستحسن و له منهن مخرج، فمخرجه من سوء الظن أن لایتحققه؛ سه چیز است وجود آن در مؤمن پسندیده نیست و راه فرار دارد، از جمله سوءظن است که راه فرارش این است که به آن جامه عمل نپوشاند.» (ملک پور،69:1378)
۹۶/۰۸/۱۷